arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۶۳۹۲۶
تاریخ انتشار: ۴۳ : ۱۶ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۳

اوباما پیچ سخت کنگره را بخاطر ایران پیچاند؟!

از سال 2005، برنامه هسته‌ای ایران تبدیل به موضوعی مناقشه‌برانگیز برای ایران و ایالات متحده شده است. طرف‌های غربی مدعی هستند که ایران در تلاش است تا تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای برای مصارف داخلی را تبدیل به برنامه‌ای جهت تولید سلاح کند، همین اتهام، «سازمان ملل» را مجاب کرد تا تحریم‌هایی علیه شرکت‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران اعمال کند. «ترومن» توانست ایالات متحده را از انزوای بین‌الملل بیدار کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

کنترل توسعه تسلیحات نظامی در جهان همواره شاکله اصلی مشاجرات میان کاخ سفید و کنگره بوده است. با این حال رییس‌جمهورها و دیپلمات‌هایشان (در گذشته) ترجیح داده‌اند تا به‌صورت محرمانه با دیگرکشورها به توافق دست یابند، تا به این‌وسیله در مقابل موشکافی‌های کنگره که معمولا سازگاری کمتری با توافق دارند، در امان باشند.

به گزارش انتخاب، این همان روش وسوسه‌برانگیز برای دولت اوباما در مذاکرات خود با ایران حول پرونده هسته‌ای این کشور است. اما این مسیر اشتباه است چراکه باوجود مشکلات حزبی، تایید توافق توسط کنگره برای جلوگیری از انجام هر‌گونه توافق سست و نا‌مطلوب که اجرای آن را با مشکل مواجه کند ضروری است. گفتنی است دو نفر از رییس‌جمهوری‌های پیش از «اوباما» مسیری را برای مذاکره ارایه کرده‌اند که لازم است اوباما همان‌گونه رفتار کند. «هری ترومن»، «جنگ سرد» را بر ستون اجماع داخلی بنیان نهاد و «ریچارد نیکسون» هم به‌نوبه خود، هر دو حزب را در ایجاد طراحی مدرن کنترل تسلیحات و همچنین اهمیت خلع سلاح هسته‌‌ای با خود همراه کرد.


مذاکرات هسته‌ای و کنگره

از سال 2005، برنامه هسته‌ای ایران تبدیل به موضوعی مناقشه‌برانگیز برای ایران و ایالات متحده شده است. طرف‌های غربی مدعی هستند که ایران در تلاش است تا تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای برای مصارف داخلی را تبدیل به برنامه‌ای جهت تولید سلاح کند، همین اتهام، «سازمان ملل» را مجاب کرد تا تحریم‌هایی علیه شرکت‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران اعمال کند. «ترومن» توانست ایالات متحده را از انزوای بین‌الملل بیدار کند.

او در این مسیر حزب جمهوریخواه را که به تعاملات بین‌الملل بدبین بود با خود همراه کرد. نه‌تنها به نظرات و مشاوره قانونگذاران جمهوریخواهی همچون سناتور ارتور واندنبرگ توجه کرد بلکه حتی تندروهای جمهوریخواه همچون «فاستر دالاس» را جزو گروه داخلی مشاوران خود در موضوعاتی همچون صلح با ژاپن و پایه‌گذاری ناتو قرار داد. در نتیجه همین تلاش‌های ترومن بود که ابتکارات خلاقانه‌ای همچون «سازمان ملل» و «طرح مارشال»، از طرف تمامی متحدان و ائتلاف‌هایی که همگرایی آنها در آن زمان دور از ذهن بود مورد استقبال قرار گرفت. شاید بد نباشد که این نکته را یادآوری کنیم که در آن زمان عضویت در سازمان‌های جهانی و کمک به کشورهای خارجی مورد نفرت حزب جمهوریخواه بود. اما در حال حاضر سیاست دولت «اوباما» در قبال ایران از این اجماع برخوردار نیست.

رییس‌جمهوری «اوباما» می‌تواند این واقعیت یعنی نبود اجماع را با ارایه گزارش دقیق جلسات برای کنگره آمریکا و حتی عضویت جمهوریخواهان در هیات آمریکایی مذاکره‌کننده گروه 1+5، تغییر دهد. هرچند
سیاست‌های نیکسون به‌خصوص درمورد ارتباط با چین و همچنین پایان‌دادن جنگ ویتنام، امروز را تداعی می‌کند اما او تلاش بیشتری در جهت کنترل رقابت سلاح هسته‌ای در اوج جنگ سرد انجام داد.  توافق کنترل سلاح و قانون خلع‌سلاح 1961 تاکید می‌کند که هرگونه توافق در جهت محدودیت زرادخانه‌های آمریکا باید به تایید کنگره برسد. اما با این اوصاف در توافق «سالت 1» است، در حالی‌که «نیکسون» می‌توانست تایید کنگره را نداشته باشد اما او گمان برد که بهتر است توافق را برای تایید به کنگره بدهد و این به معنای مذاکره با سناتور بانفوذ هنری جکسون و درنظرگرفتن خواسته‌های او بود. هرچند این فرآیند بسیار پرزحمت بود اما نتیجه آن قانون عمومی بود که در توافق قید شد.

«اوباما» در پیچ سخت کنگره

اما همچنان یک امکان وجود دارد تا دولت اوباما را مجاب کند که توافق با ایران را به کنگره ارایه دهد و آن این است که در صورت انجام‌نشدن تعهدات ایران، دولت «اوباما» توضیحی برای آن داشته باشد. چراکه با توجه به بی‌اعتمادی کنگره به ایران توافقی که پیش‌بینی‌های لازم برای برخورد با ایران در صورت سرپیچی از آن در آن نگنجانده باشند، مورد قبول نیست. از طرف کنگره این پیش‌بینی‌ها می‌تواند خیلی بیشتر از اعمال تحریم باشد و شامل گزینه نظامی علیه ایران در صورت دورزدن توافق خواهد بود. در صورت بروز چنین واقعه‌ای دولت «اوباما» باید در مقابل زور و گزینه مورد نظر کنگره، راه‌حلی داشته باشد. در چنین موقعیتی کنگره دست به اقدامات قانونی خواهد زد و تنها به انتقاد بسنده نخواهد کرد. (هر چند این از امتیازات رییس‌جمهوری است که کنگره نمی‌تواند خودسرانه عملی انجام دهد.) در سال 2002 جوزف بایدن با همکاری سناتور محافظه‌کار جسی هلمز با پیش‌نویس طرحی دولت «جورج دبلیو بوش» را مجبور کرد تا برای توافق هسته‌ای با روسیه، تایید کنگره را داشته باشد. مخاطرات برنامه هسته‌ای ایران کمتر از آن نیست و کنگره نیاز دارد تا بر خواسته‌های خود پافشاری بیشتری کند. با ورود مذاکرات ایران و ایالات‌متحده به مرحله حساس خود، واشنگتن نیاز دارد تا تایید و اجماع هردو حزب برای موارد مورد وفاق در توافق را با خود داشته باشد. چنین اجماعی بدون همکاری هر دو حزب با همدیگر امکان نخواهد داشت و این به این معناست که «اوباما» خواسته‌های کنگره و نگرانی‌های آنها را مورد توجه قرار دهد. هرچند شکست در این امر می‌تواند به این معنا باشد که هیچ‌گونه توافقی در دوره ریاست‌جمهوری او وجود نخواهد داشت.

منبع: شرق
نظرات بینندگان