arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۷۲۴۶۱
تاریخ انتشار: ۱۷ : ۱۴ - ۲۶ تير ۱۳۹۳

نمایشنامه‌خوانی ایام شهادت به روایت محمد رحمانیان : «مجلس ضربت‌زدن» متن جسورانه‌ای است

شاید در اجراهای به روز شده تعزیه آثار بهرام بیضایی و حمید امجد موفق‌تر بودند.»او درباره نظر بهرام بیضایی درباره این اجرا می‌گوید: «زمانی که برای اجازه اجرای این نمایش به آقای بیضایی زنگ زدم ایشان مهم‌ترین پیامی که به من دادند این بود که این نمایش بدون هیچ تغییری در متن به شکل کامل اجرا شود و هیچ دخل‌وتصرفی در آن اتفاق نیفتد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

«با این دو شمشیر که به خود می‌بندم با ذوالفقار علی برابرم. این سینه‌پوش آهنین، نشان آهن‌دلی‌ام! این کلاهخود تیغ‌شکن، پاسخ درخور سیاف اگر تیغ کشد به فرق سرم! من- پسر ملجم- نمی‌دانم این کار به عشق می‌کنم یا نفرت! گفتی ذوالفقار علی را کدام شمشیر‌سازی ساخت؟»

به گزارش انتخاب؛ این حکایت ضربت‌زدن است به روایت ابن‌ملجم مرادی، ضربت‌خوردن نخستین امام شیعیان در روایت بهرام بیضایی؛ نمایشی که قرار است 30 و 31 تیرماه در تالار اصلی تئاتر شهر به کارگردانی محمد رحمانیان خوانده شود. برنامه‌ای از مجموعه برنامه‌های محفل ماه و مهر که با حضور چهره‌ها و متن‌های شناخته‌شده‌ قرار است به شب احیای بیست‌وسوم برسد. اما شاید در میان این متون مجلس ضربت‌زدن بهرام بیضایی به کارگردانی محمد رحمانیان به دلیل پرداختن به روایت شهادت نخستین شهید محراب با توجه به قراردادهای رایج شبیه‌خوانی که از موضوعات مورد علاقه بیضایی است از اهمیت خاصی برخوردار باشد. محمد رحمانیان که این روزها دعوت شده در بخشی از این مراسم نمایشنامه‌خوانی کند، این متن را تنها متنی نمی‌داند که بیضایی با استفاده از قواعد شبیه‌خوانی نوشته است: «مجلس ضربت‌زدن تنها کار آقای بیضایی در مورد شبیه‌خوانی و قراردادهای مربوط به آن نیست. ایشان از برخی از قراردادهای این نمایش آیینی- سنتی ایرانی حتی در فیلم‌های معاصرتری چون «شاید وقتی دیگر» هم استفاده کرده است. المان‌هایی که در شبیه‌خوانی وجود دارد و آن چه می‌شود از این نمایش‌های کهن آموخت این امکان را به آقای بیضایی داده است که بتواند برای بیان برخی از مفاهیم به کار ببندد.»


رحمانیان مجلس ضربت‌زدن را در ردیف کارهایی چون «راه توفانی فرمان پسر فرمان از میان توفان و گمشدگان» و حتی نمایش‌های معاصرتری چون «خاطرات هنرپیشه نقش دوم» می‌داند و در این‌باره  می‌گوید: «آنچه این نمایش را به‌عنوان یک اتفاق بزرگ درآورده پیوند‌زدن تاریخ مذهبی و تاریخ روایت‌شده و تکرارشده مذهبی ما با مسایل روز جامعه است. یکی از مسایلی که در این نمایش به تصویر کشیده می‌شود مساله امروز و هنوز هنرمندان است که باعث سوءتفاهم‌های فراوانی شده و زمینه دخل‌وتصرف را در نمایش آثار مذهبی فراهم کرده ‌است.»اتفاقی که به گفته این نویسنده و کارگردان تئاتر با بدفهمی و بدخوانی آثاری چون «روز رستاخیز» و حتی «روز حسین» نوشته خود او به وجود آمده، این است: «بیضایی در مجلس ضربت‌زدن داستان گروه تئاتری را روایت می‌کند که قرار است داستان ضربت‌خوردن حضرت علی (ع) را به صحنه بیاورند. اما با مساله ممنوعیت نشان‌دادن چهره اولیا و معصومین روبه‌رو می‌شوند و نمایششان به‌جای آنکه داستان مولای موحدین و اولین شهید محراب باشد داستان‌ آدم‌های بد یعنی ابن‌ملجم و قطام می‌شود. این اتفاق در سریال امام‌علی(ع) هم رخ داده است. به دلیل همین ممنوعیت نمایش چهره اولیا، این سریال داستان اشقیا و نمایش شخصیت‌های بد شده است. در حقیقت نمایش حقیقت تبدیل به نمایش اشقیا می‌شود. ابن‌ملجم در همین نمایش هم به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید با حذف حضرت علی کاری را می‌کنید که من هزارو400 سال پیش انجام دادم.»

رحمانیان می‌گوید: «نمایش صرفنظر از مضمون جسورانه‌ای که دارد نوعی نگاه به تئاتر و نمایش در نمایش است. اتفاقاتی که در این سال‌ها برای گروه‌های نمایش رخ داده و شرایط بازیگران و گروه‌های تئاتری که پیوندی ارگانیک با نمایش آقای بیضایی برقرار می‌کنند.»او که خود نمایشنامه‌ای به نام امیر دارد که آن هم به واقعه ضربت‌خوردن حضرت علی اختصاص دارد درباره انتخاب این اثر اضافه می‌کند: «راستش را بخواهید بعد از خواندن این نمایش خیلی علاقه‌ای به خواندن نمایش امیر نداشتم؛ به چند دلیل. نمایش امیر به نسبت مجلس ضربت‌زدن متن محافظه‌کارانه‌ای است. فکر کردم حالا که شرایطی برای به صحنه آوردن نمایشی در مورد امام علی (ع) است از میان سه متن مهر و آیینه‌های حمید امجد، امیر نوشته خودم و مجلس ضربت زدن آقای بیضایی، نمایش آقای بیضایی را برای نمایشنامه‌خوانی آماده کنم. البته علاقه‌مند بودم که مهر و آیینه‌ها را خود حمید امجد نمایشنامه‌خوانی و کارگردانی کند. اما ایشان به دلیل مشغله‌ای که برای نوشتن یک نمایش و فیلم‌ جدیدش دارد، نتوانست این اجرا را داشته باشد.»

در نمایشنامه‌خوانی مجلس ضربت‌زدن، امیرکاوه آهنین‌جان نقش ابن‌ملجم، علی عمرانی نویسنده، اشکان خطیبی کارگردان، علی سرابی و رامین ناصرنصیر دو اعرابی، سها سناجو قطام و پرستو رحمانیان دستیار را می‌خوانند. انتخاب علی عمرانی که پیش از این در نمایش شهادت‌خوانی قدمشاد مطرب در تهران در نقش یکی از اشقیاخوان‌ها بازی می‌کرد در این نمایش در نقش نویسنده است. رحمانیان می‌گوید این انتخاب پیشنهاد متن آقای بیضایی است: «خود آقای بیضایی زمانی که می‌‌خواستند مجلس ضربت‌زدن را به صحنه بیاورند در مورد نقش نویسنده به دنبال بازیگری بودند که خصوصیات علی عمرانی را داشت. بازیگری کمی لاغر و تکیده که بیشتر شبیه هوشنگ گلشیری بود. به همین دلیل وقتی خواستم برای نمایشنامه‌خوانی بازیگران را انتخاب کنم از ایده خود آقای بیضایی برای انتخاب این نقش استفاده کردم.»موسیقی این کار ساخته مهدی ساکی است. رحمانیان درباره موسیقی این نمایش می‌گوید: «موسیقی این نمایش حالت موسیقی آوایی دارد و مجموعه‌ای از آواهای ملودیک و غیرملودیک و سازهای کوبه‌ای با ایجاد فضایی بین متن و خوانش آن است.»

محمد رحمانیان از نویسندگان و و کارگردانانی است که علاوه بر تمرکز بر متون مذهبی، روی نمایش‌های آیینی سنتی ایرانی مطالعاتی داشته است. او در پاسخ به سوالی درباره ویژگی تعزیه‌های غیرمعروف یا تعزیه‌های غریب می‌گوید: «تعزیه‌خوانان ایران در گذشته به این افتخار می‌کردند که 360 مجلس تعزیه به تعداد روزهای سال قمری دارند که می‌توانند در هر شب اجرا کنند. تعزیه‌های معروف که به‌عنوان تعزیه اصلی می‌شناسیم همان تعزیه‌هایی است که به واقعه عاشورا در ماه محرم سال 61 هجری قمری و تبعات آن از اسارت خاندان امام حسین (ع) می‌پردازد. مثلا تعزیه عباس هندی که یکی از مجالس معروف تعزیه است در دوران بعد از واقعه عاشورا رخ داده و به حوادث بعد از آن می‌پردازد.

بعد از تعزیه‌های حسینی، تعزیه‌هایی درباره سایر ائمه چون حضرت علی(ع) و امام رضا(ع) در دسترس است. تعزیه‌های علوی درباره حوادث مربوط به زندگی امام علی(ع) است. بعد از این تعزیه‌ها، تعزیه‌های مربوط به امام رضا(ع) که برای ایرانیان جایگاه ویژه‌ای دارد در مرتبه بعدی قرار دارد.» او درباره تجربه برداشت‌هایی که از نمایش آیینی سنتی ایران داشته نیز می‌گوید: «خود من براساس این قراردادهای مرسوم تعزیه دو کار انجام دادم که متاسفانه هر دو در اجرای عمومی با مشکل برخورد. مجلس‌نامه تنها 17 اجرا داشت و شهادت‌خوانی قدمشاد مطرب در تهران هم تنها یک شب اجرای عمومی داشت.

شاید در اجراهای به روز شده تعزیه آثار بهرام بیضایی و حمید امجد موفق‌تر بودند.»او درباره نظر بهرام بیضایی درباره این اجرا می‌گوید: «زمانی که برای اجازه اجرای این نمایش به آقای بیضایی زنگ زدم ایشان مهم‌ترین پیامی که به من دادند این بود که این نمایش بدون هیچ تغییری در متن به شکل کامل اجرا شود و هیچ دخل‌وتصرفی در آن اتفاق نیفتد.

من هم به ایشان قول دادم که اگر موردی پیش آمد و قرار به تغییر در جایی از متن شد از اجرای نمایش انصراف دهم. دوست ندارم کاری از آقای بیضایی را با کوچک‌ترین تغییری روی صحنه ببرم. در مورد نمایش خاطرات هنرپیشه نقش دوم هم که قبل از این نمایشنامه‌خوانی شد، همین اتفاق افتاد. مشکلی هم به وجود نیامد و ما متن را اجرا کردیم. تنها مشکل این بود که قرار بود در فرهنگسرای اندیشه اجرا کنیم؛ اما سازمان فرهنگی، هنری شهرداری اعلام کرد این نمایش جزو اولویت‌هایشان نیست و به همین دلیل هم ما آن نمایش را به فرهنگسرای نیاوران بردیم و با استقبال خوبی از سوی تماشاگران هم روبه‌رو شدیم.»

منبع: شرق

نظرات بینندگان