arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۸۵۴۱
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۵
در برنامه هفت جمعه شب چه گذشت

از جدال دو منتقد تا درد دل مهران غفوریان

شب گذشته برنامه سینمایی «هفت» با تسلیت برای درگذشت داوود رشیدی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون آغاز شد و با بحث نمادگرایی در نقد سینما ادامه یافت. در کنار مهمانانی چون فریدون حسن‌پور و مهران غفوریان که در نشست فیلم «ناردون» حاضر شدند، مهم‌ترین مهمان این برنامه هوشنگ گلمکانی سردبیر مجله فیلم بود که در مقابل مسعود فراستی نشست و به اتهاماتی که به این مجله وارد شده بود پاسخ داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
شب گذشته برنامه سینمایی «هفت» با تسلیت برای درگذشت داوود رشیدی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون آغاز شد و با بحث نمادگرایی در نقد سینما ادامه یافت. در کنار مهمانانی چون فریدون حسن‌پور و مهران غفوریان که در نشست فیلم «ناردون» حاضر شدند، مهم‌ترین مهمان این برنامه هوشنگ گلمکانی سردبیر مجله فیلم بود که در مقابل مسعود فراستی نشست و به اتهاماتی که به این مجله وارد شده بود پاسخ داد.

در ابتدای برنامه «هفت» بهروز افخمی درگذشت داوود رشیدی را تسلیت گفت و او را هنرمندی دانست که آثارش را از نوجوانی دنبال می کرده و به فیلم‌های او بخصوص  «کندو» و «فرار از تله» علاقه بسیاری داشته است. او رشیدی را مدیری خوشنام و هنرمندی خوش چهره در حوزه مدیریت تئاتر در تلویزیون دانست و «یکی از این روزها» را از تئاترهای تلویزیونی به یاد ماندنی رشیدی عنوان کرد، افخمی همچنین او را هنرمندی خوشبخت در طول دوران زندگی‌اش دانست.

در ادامه این برنامه به دو جشنواره سلامت و مقاومت پرداخته شد که محمد خزاعی دبیر جشنواره مقاومت اعلام کرد فیلم سینمایی «ماه گرفتگی» ساخته مسعود اطیابی با موضوع حوادث سال 88 در این جشنواره رونمایی خواهد شد. به گفته او، با توافقی که با دبیر جشنواره فجر صورت گرفته، فیلم‌های حضور یافته در جشنواره فیلم مقاومت هیچ منعی برای حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر آینده نخواهند داشت.

درد دل‌های غم انگیز مهران غفوریان

در بخش گفتگوی این هفته برنامه «هفت» مهران غفوریان بازیگر اصلی «ناردون» به کارگردانی فریدون حسن پور این فیلم را  اولین تجربه‌ای دانست که در آن نقشش جدی و خود فیلم کمدی (کمدی موقعیت) بوده و به این نوع کار کردن ابراز علاقه بسیاری کرد.

افخمی نیز به مهران غفوریان بازیگر فیلم «ناردون» گفت خیلی خوب است که دیگر کمدی سخیف بازی نمی‌کند، غفوریان هم در پاسخ گفت خدا را شکر دوران  این نوع کمدی ساختن دیگر تمام شده است. این بازیگر معتقد است دلیل زیاد شدن این فیلم‌ها این بود که یکی دو فیلم اول این نوع فیلم‌ها با موضوع خواستگاری و ... خیلی خوب فروختند ولی به گفته او بقیه فیلم‌ها جوری ساخته شدند  که انگار قسمت‌های دو  و سه آن اولی‌ها بودند.

غفوریان در ادامه این بحث گفت: «کمدی سخیف فیلمی است که فیلمنامه خوبی ندارد و بر پایه نمک بازیگر ساخته می شود!» به گفته او گاهی اوقات فیلم‌نامه خوانده می‌شود و به نظر بی نمک می‌آید و به او می‌گویند ما تو را آورده‌ایم که آن را بانمک کنی:«فکر می‌کردم آمده ام کارگری بازیگری! یعنی حتی دکوپاژ هم عوض می‌کردیم!»

مهران غفوریان بازیگر فیلم «ناردون» در ادامه گفتگویش در برنامه هفت به یک خاطره عجیب اشاره کرد: «اعتقاد دارم وقتی سر یک فیلمی می‌روم باید خیلی حرفه‌ای خودم را به یک کارگردان بسپارم و هرچه می‌گوید انجام دهم، اما در یکی از فیلم‌هایم سکانسی بود که کارگردان از من خواست به طور کامل در این سکانس برقصم و من وقتی به خانه رسیدم گریه کردم چون اصلا این کار را دوست نداشتم، اگر فیلم‌نامه و موقعیت ایجاب می‌کرد که این اتفاق بیافتد مشکلی با آن نداشتم اما واقعا این طور نبود و فقط برای این بود که یک صحنه رقصی در کار باشد.. این از آن مواردی بود که احساس کردم کارگری بازیگری می‌کنم و واقعا گریه کردم!»

مهران غفوریان بازیگر فیلم «ناردون» در ادامه گفتگویش به خاطره عجیب دیگری نیز از دوران بازی‌اش شاره کرد: «یادم می‌آید یک کارگردانی یک تله فیلم هفت روزه می ساخت، ما وقتی که از ماشین پیاده می‌شدیم و می‌رسیدیم چراغ قرمز دوربین روشن بود و رکورد می‌کرد... یعنی به محض رسیدن فیلم گرفته می‌شد، وقتی هم از او می‌پرسیدیم می‌گفت من آن قسمت‌ها را می‌برم.. نمی‌دانم قرار داشت یا شرط بسته بود که من هفت روزه فیلم می‌سازم!»

مهران غفوریان بازیگر فیلم ناردون درباره تجربه کارگردانی کردن در سینما نیز گفت: «من خیلی وقت پیش که باید فیلم کوتاه می‌ساختید تا مجوز کارگردانی بگیرید مجوز گرفتم و انشاالله هم می‌سازم، اما نویسنده نیستم، بیشتر نمک گذارم!ِ»

فریدون حسن پور کارگردان ناردون نیز درباره فیلم تازه‌اش گفت: «یکی از خطرات قصه ناردون این است که شما از ابتدا تا انتها یک سری آدم را می بینیم که گریه می کنند اما فیلم باید کاری کند که شما بخندید!»

جدال دو طیف از نسل منتقدان پس از انقلاب

اما هفته گذشته در میانه بحث نقد در سینمای ایران در برنامه هفت مسعود فراستی و بهروز افخمی به انتقاد از سیاست های ماهنامه فیلم در دهه شصت پرداختند و جمعه شب هوشنگ گلمکانی در هفت حاضر شد تا به آن انتقادات پاسخ دهد.

افخمی در شروع بحث به گلمکانی گفت ما بالاخره موفق شدیم تو را به برنامه بیاوریم. گلمکانی هم پاسخ داد امیدوارم پشیمان نشوید. او به این اشاره کرد که قصد نداشته به برنامه بیاید و تنها برای پاسخ به حرف‌های غلط برنامه گذشته به «هفت» آمده است.  گلمکانی به نکته جالبی هم اشاره کرد: «کانال تلگرامی برنامه هفت برای اولین بار که خبر این مناظره را گذاشت نوشته بود مناظره جنجالی گلمکانی و مسعود فراستی. مناظره‌ای که هنوز پخش نشده چطور می‌دانید جنجالی است. من که اهل جنجال نیستم و تو که اصلا!»

سردبیر مجله «فیلم» در ابتدای مناظره‌اش با  افخمی و فراستی در هفت گفت: «از همین جنجال درباره برنامه هفت شروع می‌کنم، واقعا با این اوضاعی که در دنیا وجود دارد و تنشی که هست این‌ها واقعا سم است برای جامعه و فکر می‌کنم رسانه‌ای مثل تلویزیون به دلیل فراگیری‌اش باید جامعه را آرام کند.» او معتقد است زندگی از نقد سینما مهم‌تر است و پرسید چرا عوامل برنامه هفت در این برنامه مدام به دنبال جنجال هستند: «اگر می‌خواهید برنامه جاذبه‌ای داشته باشد نباید از طریق جنجال عمل کنید. به نظرم این کلمه مناظره جنجالی یک نشانه است.» در ادامه افخمی جواب جالبی به گلمکانی داد و معتقد بود سینما چندان جدی نیست و هر برنامه‌ای در تلویزیون درباره سینما باید یک بخش غیر جدی و خنده‌دار داشته باشد و همه چیز نباید آنقدر جدی باشد. اما پاسخ گلمکانی بسیار جدی بود:«شما می‌دانید عده‌ای هستند که می‌خواهند اصلا سینما وجود نداشته باشد و ته ذهنشان هم این است که خیلی از کشورها سینما ندارند و این جنجال‌ها در نهایت به آن‌ها کمک می‌کند. خود شما (افخمی) سینماگر و فیلمسازید، این جو مطلوب شما به عنوان یک سینماگر است؟ چرا باید به آن عده کمک کنید؟»

مسعود فراستی پس از صحبت‌های اولیه گلمکانی و افخمی وارد بحث شد و خطاب به سردبیر مجله فیلم گفت:«من این بخش را قبول دارم ولی بحث جنجال روحیه تو را نشان می‌دهد که کمی محافظه کاری. این روحیه مال هوشنگ است و من و بهروز بدون آن که بخواهیم حاشیه ایجاد کنیم روحیه‌مان این نیست.»  فراستی در ادامه گفت فضایی که مسئولان ما در این 30 سال ایجاد کرده‌اند مرده و تعارف است و آن‌ها مانع ایجاد فضایی رک و حتی پرشور شده‌اند:«این باعث می‌شود این دوستان ما سینما را اشتباه بگیرند و به این وضع عصا قورت داده ادامه بدهند...وقتی سینما خالی از این نقدها بشود می‌شود سینمای بی خاصیت، نقد هم در این فضای غیر عادی گاها واکنشی می شود. یعنی واکنش به این دروغ، عبوسی و فرهیختگی کاذب!» و جواب گلمکانی در پاسخ به فراستی: «من بخشی از حرف‌های تو را قبول دارم اما یک چیزی که ما از همان دهه 60 با احتیاط مطرح می‌کردیم و من همیشه می‌گفتم این بود که ما زندگی طبیعی نداشتیم یعنی این که مردم برای سرگرمی به سینما می‌روند، ولی آن زمن عده‌ای برای این که سینما مشروعیت پیدا کند می‌گفتند سینما برای تفکر است.»

در ادامه افخمی از گلمکانی خواست نام کسانی که نمی‌خواهند سینما باشد را ببرد ولی گلمکانی با قبول اینکه محافظه کار است از نام بردن امتناع کرد. اما گفت می‌داند چه کسی فیلم مارمولک را در اوج پایین آورد و ادامه می‌دهد:«این چیزی که من درباره جنجال در هفت می گویم درباره کلام است، (رو به مسعود فراستی) تو وقتی کلمه ای به کار می بری این کلمه  تاثیرهایی در سینما و جامعه می گذارد. من و تو روی میز بیلیارد ممکن است حرف هایی بزنیم که نباید روی آنتن زنده گفت. این حرف ها تنش ایجاد می کند. اگر قصدت این است که موفق شدی اما اگر نیست که باید مواظب حرف زدنت باشی!»

فراستی به ماجرای استفاده از کلمه‌ای جنجالی در مورد سینمای کیمیایی که چند سال پیش از این در برنامه گفت اشاره کرد و گفت:«وقتی آن اصطلاح را به کار بردم قصد جنجال و آشوب نداشتم، از این واژه سر بونوئل هم استفاده شده!» و ادامه داد:« نوشته فراستی درباره هامون و مخملباف را ببین. با همین ادبیات حرف می زدم مخملباف که خواند آمد دفتر من فحش داد و قهر کرد!» گلمکانی هم در پاسخ به تمجید از فراستی پرداخت و معتقد بود با او باید حواسش جمع باشد:«خیلی از نظرات تو را قبول دارم و معتقدم جامعه نقد فیلم ایران به یکی مثل تو احتیاج دارد حتی جا دارد 4-5 تا مثل تو باشد. اما چند مسئله درباره تو هست اول این که در تلویزیون این کار را می کنی و سمبل نقد فیلم در میان عامه شناخته می شوی و کارت می شود این که منتقد فقط باید ایراد بگیرد. این سوال پیش می آید که فراستی از چه فیلمی خوشش می آید؟ سینما برای این است که لذت ببری.. تو از کدام فیلم لذت می بری.. به نظر می آید مسعود فراستی مدام زجر می کشد و همه چیز درنیامده و مقوا است!»

فراستی با اشاره به اینکه داریوش مهرجویی هم قبلا به او گفته نقد کردنش مازوخیست است چنین جوابی به گلمکانی داد:«جواب تو و مهرجویی این است که من از فیلم و نقد لذت می برم. وقتی که بد است نقد را جایگزین آن می کنم.» و پاسخ گلمکانی:« این یک جنبه روانی پیدا می کند -البته در سینمای جهان هم نسبتا فیلم های بد بیشتر از فیلم های خوب است»

سردبیر مجله فیلم در ادامه از فیلم های فرهادی به عنوان فیلم های خوب سینمای ایران نام می برد و جدایی نادر از سیمین را شاهکار خواند و به فراستی گفت:«تو آنقدر سخت گیری که تعداد کمی از فیلم ها راضیت می کند، اما نمی دانم ترویج آن در جامعه ای که دچار خشونت شده درست است یا نه؟» او بحث خود با مسعود فراستی را چنین ادامه داد:«این تکرار بلد نیست و درنیامده و مقوایی است باعث می شود اگر حرف حسابی هم هست دیده نشود و بگویند همه اش منفی بافی است.» البته گلمکانی تاکید کرد:«من هیچ نمایندگی از سوی همکاران و شرکایم ندارم و از سوی خودم اینجا هستم.»

عضو فعلی شورای سیاستگذاری هنر و تجربه در ادامه به بحث هفته گذشته برنامه هفت درباره این مجله پرداخت و گفت:«این حرف نادرستی است که مجله فیلم دهه شصت توبه نامه ای نوشت و نقد فیلم را کنار گذاشت. این دروغ محض است.» او به سرمقاله معروفی که در آن دوران نوشته اشاره کرد و ادامه داد:«ندامتنامه بود نه توبه نامه. مجله فیلم سردمدار نقد بود اما یک جا بریدیم و ندامت نامه نوشتیم با این حال 28 سال است که نقد یکی از پایه های مجله فیلم است.»

هوشنگ گلمکانی در ادامه بحث چگونه نقد کردن فیلم ها توسط مجله فیلم به این نکته اشاره می‌کند که وقتی آن‌ها در این مجله شروع به انتشار نقد کردند برایشان مهم بوده دور و برشان چه می گذرد:«می خواستیم به آنچه که می گذرد بپردازیم. قصدمان این بود که هر فیلمی که روی پرده می آید یا در تلویزیون نشان داده می شود و هرچه می آید نقد بکنیم. این یک سنت جدید بود چون قبل از انقلاب سنت مداوم نقد فیلم ایرانی وجود نداشت تک و توک مثلا برای فیلمی مثل خشت و آینه بود و بعدا وقتی موج نو آمد برای بعضی از فیلم ها براش نقد نوشته شده که بده بستان های منتقدان و تهیه کنندگان بود. بعد از مدتی با اهل سینما شدیم دچار مشکل شدیم چون قبل از انقلاب بر اساس یک بده بستان هایی بود. این ها دیدند که جدی دارد به فیلم هایشان پرداخته می شود و تاب این جدی شدن را نداشتند.»  گلمکانی تاکید کرد قصد آن ها در مجله فیلم نه آموزش دادن بوده و نه نمایندگی کردن یک تفکر خاص، بلکه آنچه از دلشان برمی آمده را می نوشتند:«یک عده خوششان آمد یک عده نیامد. اما بعدها از خیلی ها شنیدم از هم نسلانمان و بقیه که خیلی چیز یاد گرفته اند. گفتم ما قصد آموزش نداشتیم ولی خوشحالیم. واقعیت این است که بعد از آن نقد ادامه پیدا کرده است.»

فراستی در ادامه بحث به هوشنگ گلمکانی گفت:« مجله فیلم برای آن سوی مه اولین پرونده فیلمش درآورده که سید محمد بهشتی خودش فیلمنامه را نوشته و پایه گذار عرفان دروغی در سینما هم هست.» گلمکانی پاسخ داد:«دروغ محض است آقا!» اما فراستی ادامه داد:«از سال 64 و 65 یک سکشن برای جشنواره های خارجی باز کردید و یکی از دو خط گذار سینمای ایران به سینمای جشنواره ای مجله فیلم است. دفاع از محسن مخلملباف و تو بوق کردن سینمای جشنواره ای از دستاوردهای مجله فیلم است. پاراجانف افتخار شماست!»

بهروز افخمی هم در ادامه بحث آن شماره مجله فیلم که فراستی گفته بود برای فیلم «آن سوی مه» پرونده درآورده شده را آورد تا ثابت کند فراستی دروغ نمی گوید. گلمکانی هم بلافاصله به فراستی گفت:«گفتی سرمقاله را بهشتی نوشته. کجای مطلب نوشته سرمقاله را بهشتی نوشته؟» او ادامه داد:«ما قبل از نمایش آن سوی مه به قالب پرونده برای فیلم های خوب یا فیلم های مهم فکر کرده بودیم. مثلا فیلم «جعفر خان از فرنگ برگشته» که فیلم له و لورده ای بود را برایش پرونده تشکیل درآوردیم. یکی از فیلم های مهم سال هم آن سوی مه بود چون بنیاد فارابی به قصد الگوسازی آن را ساخته بود که دیدید ساخته شد ولی اگر آن پرونده را نگاه کنید چند یادداشت در آن هست که همه منفی هستند!»

مسعود فراستی در ادامه بخش‌هایی از پرونده را خواند که نشان می‌داد مجله فیلم معتقد بوده این فیلم متوسط است. او همچنین بخش دیگری از این پرونده را خواند که در آن اذعان شده برخی ویژگی‌های ضعیف کم گفته می‌شود و درباره برخی ویژگی‌های خوب اغراق می‌شود و این مسئله به این دلیل شرایط آن روزگار است.

گلمکانی در پاسخ به فراستی گفت:«من با همان صراحت نوشته ام، ما دهه شصت را زندگی کرده ایم. آن زمان دو کانال وجود داشت، الان زیاد شده است. یادتان می آید که فوتبال که با تاخیر پخش می شد گزارشگر می گفت امیدوارم نکات آموزشی را برداشت کرده باشید یعنی که لذت بردن از فوتبال مکروه بود و آن موقع نمی گفتند.»

اما مسعود فراستی که گویا راضی نشده بود باز هم به انتقاد پرداخت:«همان موقع که شما از مخملباف دفاع کردید من علیه مخملباف در سروش نوشتم...شما از کیارستمی هم به عنوان پرچمدار فیلمساز جشنواره‌ای می نوشتید.» او به دوران حضورش در سوره اشاره کرد و گفت:«ما آنجا نقد می‌نوشتیم ولی آقای خاتمی عزیز که خیلی محترمند، رفتند پیش آقای زم و گفتند آقای فراستی ننویسد، آقای زم هم گفتند تا وقتی من هستم آقای فراستی می نویسد.» فراستی خطاب به گلمکانی ادامه داد:« شما خط سینمای جشنواره‌ای را در بوق کردید از مخملباف و کیارستمی بگیر تا بقیه.. شما اولین کسی هستید که برای پاراجانف فیلمساز ارمنی و عارف عزیز کتاب درآوردید. فیلمسازی که 5 نفر هم در سینما فیلمش را نمی‌بینند! درست است آن زمان نقد زیر قدرت بوده اما یک خط دیگری هم در این زمینه بود که ما بودیم که نه از فیلمفارسی حمایت می‌کردیم و نه از سینمای جشنواره ای!»

هوشنگ گلمکانی سردبیر مجله فیلم هم در ادامه خطاب به فراستی گفت:«همه حرف‌هایت را تکذیب می کنم. تو یکی از کسایی بوده ای که در دهه شصت زندگی کردی اما همه چیز یادت می‌رود. آن موقع که من نمی‌توانستم بگویم «اشک ها و لبخندها» را دوست دارم جان فورد لیبرالیست و هیچکاک عامل امپریالیسم خوانده می شد!» گلمکانی با اشاره به این که در مجله فیلم سیاسی کاری نمی کرده‌اند ادامه داد: «رویای مجله فیلم این نبود که فلان مسئول چه کرده بلکه این بود که فیلمساز چه کار کرده. بخش سینمای جشنواره‌ای هم جزو بخش های خبری ما بود، و این‌ها کنار همه خبرها منعکس می کردیم.» سردبیر مجله فیلم با رد این ادعا که در این مجله سینمای جشنواره‌ای نهادینه شده در رد این ادعا دلیل جالبی ارائه داد:«اتفاق‌ها در آن حیطه می‌افتاد و ما منعکس می‌کردیم، اما از سینمای فرهنگی حمایت می‌کردیم.»

افخمی در ادامه گفت یک زمانی هر شماره‌ای از مجله فیلم که چاپ می‌شد یک خبری از جشنواره‌ها حتی جشنواره‌های ضعیف در آن وجود داشت و گلمکانی پاسخ داد:«خب جای پرداختن به فیلم‌های فرهنگی نقد و جشنواره هاست» فراستی هم دوباره به بحث اضافه شد و گفت:«می توانم لیست فیلم به تو بدهم از وطن فروشان و مخملباف‌ها. حتی در جشنواره سوئیس وقتی فیلم فرزاد موتمن رفت دبیر جشنواره نامه نوشته بود که ما نمی‌خواهیم که در فیلم ایرانی اتوبان باشد! تصویری که سینمای جشنواره‌ای از ایران ارائه داد تصویر کشوری فقرزده و جنگ زده یا فیلم های عارفانه‌ای مثل نار و نی بود و این را آقای انوار و بهشتی پایه گذاری کردند.» پاسخ گلمکانی هم جالب بود:«ما فقط منعکس کننده بودیم.» اما مسعود فراستی ادامه داد:«خود آقای بهشتی می گوید ما ریل گذاری کردیم که آن ریل سینمای جشنواره ای است که آفت سینمای ایران شد.»

گلمکانی در پاسخ به این سوال که در دهه شصت واقعا چه اتفاقی می افتاد خطاب به فراستی گفت:« ما کارمان را با عشق شروع کردیم شما در سوره، جیرانی در گزارش فیلم و دنیای تصویر... همه شما با خشم و نفرت علیه مجله فیلم شروع کردید. ما تاثیر گذاشتیم با این که شما موافقید اشکال داشته، اما شما چه تاثیری گذاشتید؟ گزارش فیلم که شروع شد علیه مسعود مهرابی به خاطر نقد شکایت شد» و فراستی گفت:«اصلا نفرتی نبود...»

اما بحث درباره مجله فیلم و نقد آثار سینمایی در این مجله که با حضور فراستی، افخمی و هوشنگ گلمکانی در حال انجام بود و در حالی که به جای حساسی رسیده بود که ناگهان و بدون هیچ توضیحی به پایان رسید و پس از پخش مصاحبه افخمی با فیلمساز شیلیایی برنامه هفت این هفته تمام شد.

و اما نتیجه نظرسنجی این هفته برنامه هفت:

آخرین اخبار و اطلاعات سینما را از چه راهی به دست می آورید؟

1. رادیو و تلویزیون 36%

2. فضای مجازی 44%

3. مطبوعات 8%

4. نرم افزارهای تلفن همراه 12%

نظرات بینندگان