arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۸۲۰۵
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۲ - ۲۳ شهريور ۱۳۹۰

روایت محمد مهدی عسگرپور از دیدارش با مشایی: آن روزها ایشان هنوز نام جريان انحرافي را به خود نگرفته بود

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اعتماد نوشت: جشن پانزدهم خانه سينما با حاشيه هاي فراواني همراه شد. بعضي از آنها همچون حاشيه هاي داوري جشن مستندمسائل داخلي بود و خيلي از حاشيه ها مربوط به درگيري هاي اين چند ساله معاونت سينمايي و خانه سينما مي شد. محمد مهدي عسگرپور در اين گفت و گو در مورد اين حاشيه ها توضيحاتي داده است. در مورد داوري هاي اين دوره جشن خانه سينما، مسائل مربوط به معاونت سينمايي، دخالت هاي بي مورد و فراوان دولت در امور سينما و مسائل مالي خانه سينما. عسگرپور معتقد است دولت قصد دارد با ايجاد صنوف كاذب دولتي كه تصوير خصوصي دارند خانه سينما را تضعيف كرده و از ميدان به در كند. دور از ذهن هم نيست وقتي معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و مديرعامل خانه سينما اينگونه بي محابا به هم تاخته اند و هنوز هم خيلي روي ديدن هم را ندارند.
    
    به عنوان نخستين سوال مايل هستم ارزيابي شما را از كيفيت داوري جشن پانزدهم بدانم، به نظر شما اين جشن چه نقاط قوت و ضعفي نسبت به ادوار پيش دارد؟
    استنباط من اين است كه جشن پانزدهم تفاوت چنداني با دوره هاي گذشته ندارد اما آن چيزي كه ممكن است اين جشن را نسبت به ساير دوره ها متمايز سازد شرايط اجتماعي سينماي ايران است، شرايطي كه سبب مي شود فيلمي ساخته شود و در عوض فيلم هايي ساخته نشود يا شرايط اجتماعي كه ممكن است زندگي اجتماعي يك سينماگر را تحت تاثير قرار دهد. اما باقي قضايا به نظر من با انضباط و تر و تميز برگزار كردن يك جشن يا جشنواره است كه به همين علت سبب مي شود يك جشن نسبت به ديگر دوره ها متمايز شود كه درباره اين نكته بايد بگويم با كمي صبر به اين مساله مي رسيم كه آيا اين جشن نسبت به دوره قبلي خودش متمايز بوده يا خير. اما درباره داوري ها، سابقه جشن و سابقه هر كدام از ما حرف و حديث هاي بسياري درباره داوري وجود داشته كه اگر بخواهيم كمي كلان تر به مساله نگاه كنيم متوجه مي شويم در تمام دوره هاي جشن اين حرف و حديث ها وجود داشته كه در پرانتز بايد عرض كنم اين مساله فقط مختص جشن سينماي ايران نيست بلكه درباره جشنواره فيلم فجر و اكثر جشنواره هاي داخلي شاهد اين بحث ها هستيم و ما كمتر با جشن يا جشنواره يي روبرو مي شويم كه درصد بالايي از رضايتمندي فيلمسازان و سينماگران را به خود جلب كرده باشد. به نظر من اين برمي گردد به يك فرهنگ كه چندان ربطي به جشن پانزدهم يا چهاردهم ندارد آن هم به اين نحو كه ما دوست داريم به عنوان خالق يك اثر در جشن يا جشنواره هاي مختلف شركت كنيم اما اگر نتيجه داوري ها به سمت ما يا آنچه مورد علاقه ما است نرود حتما در برابر آن موضعگيري خواهيم كرد. حالاچرا فرهنگ جامعه ايران به اين نقطه رسيده يك بحث طولاني است كه جايش اينجا نيست اما به هر حال ما با اين شرايط روبرو هستيم و اين يك شرايط تحميلي براي همه جشن ها به حساب مي آيد.
    
    بعد از بروز اختلافاتي ميان خانه سينما با معاونت سينمايي وزارت ارشاد در ميان سينماگران شايعه يي جريان پيدا كرده به اين نحو كه خانه سينما در داوري هاي خود به عمد جلوي فيلم هاي مورد حمايت جشنواره فيلم فجر مي ايستد و آنها را مورد يك قضاوت عادلانه قرار نمي دهد. از نمونه فيلم هايي كه نام مي برند به دايره زنگي، خاك آشنا، يه حبه قند، سنتوري و ناديده گرفتن فيلمي مثل جرم مي پردازند كه در همين جشنواره اخير شش سيمرغ گرفت اما در جشن خانه سينما فقط در يك رشته كانديدا شد. پاسخ شما به عنوان مديرعامل خانه سينما به اينگونه بحث ها چيست؟
    من در چند دوره از جشنواره فيلم فجر خودم به عنوان دبير حضور داشتم و خوب مي دانم كه برخي از دوستان بيرون از دبيرخانه جشنواره به چه چيزي فكر مي كنند در حالي كه آن داخل چيز ديگري در جريان است، مثلاممكن است عده يي فكر كنند دبير جشنواره معمولافشار روي داوران مي آورد تا راي آنها را جابه جا كند ولي من اينجا با قاطعيت مي توانم اعلام كنم نه در دوره يي كه خودم داور بودم و نه در دوره هاي بعدي اين كار تقريبا امكانپذير نيست، اما درباره تقابل جشن سينماي ايران و جشنواره فيلم فجر كه عنوان مي شود بايد بگويم اين حرف جديدي نيست و من اين را به تفاوت ميان هيات داوران جشنواره فجر (كه از پنج تا هشت نفر در نوسان است) با داوران جشن سينماي ايران كه تعداد زيادي داور دارد كه اتفاقا صنفي به ماجرا نگاه مي كنند و در همين نگاه صنفي ممكن است لابي كردن ميان داوران يك امر طبيعي جلوه كند، من حداقل درباره دوره يي كه خودم دبير جشن بودم بايد بگويم در آن دوره شاهد اين مساله بودم (جا دارد اينجا به اين نكته اشاره كنم كه آن زمان مكانيزم داوري به گونه يي بود كه پنج نفر از يك صنف به داوري صنف خود مي پرداختند و پس از معلوم شدن پنج نامزد بخش مربوط، به داوري آن پنج فيلم مي پرداختند كه جايزه به كدام فيلم تعلق بگيرد)، خب در چنين مكانيزمي مي شد تصوركرد كه اگر اين پنج نفر به همكار خود نظر منفي داشته باشند قطعا در نتيجه نامزدها تغييري حاصل خواهد شد. براي شما مثالي مي زنم تا بيشتر متوجه موضوع شويد، در همان دوره يي كه من دبير جشن بودم فيلمي وجود داشت كه فيلمبرداري درخشاني در آن ديده مي شد اما در كمال تعجب فيلمبرداري اين اثر توسط داوران صنفي ديده نشد و همين مساله باعث كنجكاوي خودم شد كه چرا اين اتفاق رخ داده، براي همين داوران صنف فيلمبرداري را جمع كردم و علت اين نكته را جويا شدم. پاسخي كه داوران به من دادند برايم خيلي عجيب بود: آنها گفتند اگر به ما هم 300 حلقه نگاتيو بدهند و به جاي دو ماه فيلمبرداري هفت ماه وقت داشته باشيم، ما هم مي توانيم چنين فيلمبرداري را انجام دهيم! در واقع اين دوستان پارامترهايي را مدنظر داشتند كه هيچ ربطي به خود اثر نداشت و به صراحت عرض مي كنم كه اين نوع برخورد با آثار منطقي نيست. در جشن سينماي ايران اين مساله يك امر قديمي است و تمام بازنگري هايي كه طي اين سه سال در آيين نامه جشن به همت كارگروه مربوط داشته ايم براي اين بوده كه بتوانيم شرايط توجه به مسائل غير خود اثر را به حداقل برسانيم اما يك چيزي وجود دارد كه نمي توان آن را جدي نگرفت، آن هم شرايط اجتماعي است كه من در اول صحبتم به آن اشاره كردم يعني به دليل برخي از مسائل وقتي صنف ها وارد داوري مي شوند ناخودآگاه كمي بازتاب منفي وجود دارد. همين الان شما به ليست نامزدها نگاه كنيد، ممكن است فيلمي وجود داشته باشد كه در جشنواره فيلم فجر سيمرغ هاي زيادي را به دست آورده باشد اما در جشن سينماي ايران نامزدهاي كمتري دارد. البته در پرانتز عرض كنم اين نكته درباره تمام دوره هاي جشن سينماي ايران صحت ندارد بلكه در دوره هايي فيلم هايي مورد توجه قرار گرفته اند كه در جشنواره فيلم فجرهم آراي خوبي را كسب كرده اند. در جمع بندي سخنانم بايد بگويم ما بايد بازنگري اساسي در نحوه اداره و برگزاري جشنواره فيلم فجر انجام دهيم و مديريت آن را به اهالي سينما واگذار كنيم تا با مشكلاتي مثل كمبود داور (كه در دو سال اخير به اوج خود رسيده) مواجه نباشيم. ممكن است ما لبخند مديران اين جشنواره رامقابل دوربين ها و انظار ببينيم اما همه از مشكلات اين جشنواره باخبر هستيم. شما مي دانيد كه در دو سال اخير اين جشنواره در تلاش است براي خود چند داور درست و حسابي دست و پا كند اماكمتر كسي حاضر است اين داوري را بپذيرد و وقتي با ليست داوران مواجه مي شويد، متوجه اين نكته مي شويد كه با وجود اينكه براي اين دوستان احترام ويژه يي قايلم اما تركيب داوري ضعيف است و در اين مساله تعارف هم نداريم.
    
    يكي از اعتراضاتي كه به داوري جشن امسال شد، كانديدا شدن فيلم مازيار ميري دبير اجرايي جشن در 9 رشته بود. آيا مي توان لابي كردن را به اين داوري هم نسبت داد؟
    اگر در خاطرتان باشد، مازيار ميري با يك اقدام حرفه يي و مدني دو روز بعد از اعلام آيين نامه جشن با توجه به سمت اجرايي اش، رسما داوري كارگرداني فيلم خودش را از گردونه داوري خارج ساخت. البته لابي كردن براي داوران امكانپذير است و نه براي غير داوران. چيزي كه من درباره لابي گفتم حتي به سال هاي دور تر و زماني كه آيين نامه تغيير نكرده بود مربوط مي شد يعني مثلاممكن است داوران يك صنف خاص درباره يك اثر خاص دچار هم نظري نشوند ولي اينكه مثلاصنف فيلمبردارها با صنف تدوينگران توافق كنند كه نامزدهاي خود را از يك فيلم معرفي كنند، تقريبا منتفي شده است، ضمن اينكه در دوره هاي اخير بعد از معرفي نامزدها گروه ديگري به داوري نامزدهاي قبلي مي پردازند كه ربطي به داورهاي پيشين ندارند پس لابي كردن از نقطه نظر شما در چند دوره اخير جشن منتفي است.
    
    شما در سخنراني اي كه در جشن پانزدهم داشتيد اعلام كرديد كم كم در حال آموختن مستقل بودن خانه سينماي ايران هستيد، به دور از سود و ضررهاي دولتي. آيا جشن پانزدهم هم مثل سال پيش با بودجه بخش خصوصي اداره خواهد شد؟
    ما چه مي خواستيم، چه نمي خواستيم اين اتفاق مي افتاد، ما اواخر سال گذشته اعلام كرديم در شش ماه اول سال به استقلال مالي مي رسيم كه حتي به ياد دارم برخي از سايت ها و روزنامه ها شروع به مسخره كردن ما كردند و حتي چنين تيتري را زدند: «بلوف جديد عسگرپور»! اين اتفاق در سال 90 خيلي زودتر از انتظار ما افتاد و ما در اوايل سال به يك استقلال مالي رسيديم بدون اينكه ريالي از دولت دريافت كرده باشيم. بطور شفاف تر بايد بگويم دولت ناخواسته و خانه سينما ارادي با هم تلاش مي كنند تا استقلال يك نهاد صنفي را فراهم آورند كه اتفاقا اين براي خود نظام اتفاق خوشايندي است. ما در اينجا با دولتي روبرو هستيم كه خيلي حرف از صنف مي زد و وقتي فهميد با اين نوع نگاه نمي تواند مطالبات خود را به صنف تحميل كند دست به صنف سازي زد. در واقع دوستان خواستند اين نهاد را تغيير دهند و ديدند نمي شود، خواستند مديرش را عوض كنند، ديدند نمي شود، خواستند تحريم كنند، ديدند بي نتيجه است. به همين دليل هم شما مي بينيد كه يك جريان صنف سازي در دولت آغاز شده است و من همينجا پيش بيني مي كنم اين اصناف دولت ساز نهايتا تا دو سال آينده دوام مي آورند و به محض اينكه مديران معاونت سينمايي عوض شوند عمر اين صنف ها به پايان خواهد رسيد. به هر حال درباره اين استقلال بايد بگويم اگر اين تعامل و استقلال شكل مي گرفت به نفع همين دولت هم بود بطوري كه خيلي از كارهاي دولت را بدون اينكه نشان دهد دولتي است. انجام دهد اما الان به گونه يي شده كه يك نگاه خصمانه بين دو طرف در جريان است. براي مثال نهاد هاي صنفي دوست ندارند جشنواره فيلم فجر را به حساب بياورند و در مقابل جشنواره فيلم فجر هم نمي خواهد نهادهاي صنفي را به حساب بياورد.
    
    سال گذشته بعد از جشن خانه سينما، آقاي شمقدري اعلام كردند ما با مديريت جديد خانه سينما وارد گفت وگو خواهيم شد، الان حدود 6 ماه از انتخاب شما به عنوان مديرعامل خانه سينما گذشته، در اين مدت آيا تعاملي هم صورت گرفته؟
    به هيچ وجه! بعد از انتخابات، هيات مديره خانه سينما براي اينكه حسن نيتش را ثابت كند جلسه يي با معاونت سينمايي برگزار كرد البته من همان زمان به همكاران هيات مديره خانه سينما گفتم در آن جلسه مطلقا حرف نخواهم زد و شما با اين دوستان واردگفت وگو شويد، جلسه اول كه برگزار شد طرفين گلايه هاي خود را مطرح كردند كه اگر به خاطر داشته باشيد، در همان زمان آقاي توحيدي شرح ماجرا را به رسانه ها توضيح دادند اما در جلسه دوم احساس كرديم دارد يك وقت كشي اين وسط صورت مي گيرد به اين نحو كه با پرداختن به مسائل فرعي و جزيي قصد دوري از كليت شرايط سينماي ايران را دارند. بعد از مدتي به اين نتيجه رسيديم كه واقعا اين جلسات فايده يي ندارد و من هم به عنوان مديرعامل خانه سينما سعي كردم نقشم را در اين عرصه به حداقل برسانم تا در آينده اينگونه استنباط نشود كه من جوي را به راه انداختم و مانع تعامل و گفت وگو شده ام. حتي برخي از اعضاي پر حسن نيت هيات مديره كه فكر مي كردند كار با ريش سفيدي قابل حل است، آمدند و اتفاقا خيلي زود هم پشيمان شدند. در جشن چهاردهم كه شما هم به آن اشاره كرديد آقاي اصغر فرهادي هنگام دريافت تنديس بهترين كارگرداني سخناني را گفتند كه باعث لغو پروانه ساخت فيلم «جدايي نادر از سيمين» شد. در همان زمان ما تعدادي از اعضاي صنوف و مشاوران هيات مديره را دعوت كرديم تا طرح مساله كنيم كه به آقاي فرهادي چه كمكي مي توانيم انجام دهيم. در همان جلسه برخي از دوستان اعلام كردند شما با وزارت ارشاد تند برخورد مي كنيد و بهتر است ما به عنوان ريش سفيد به وزارت ارشاد برويم و مشكل اصغر فرهادي را حل كنيم كه اتفاقا من خيلي استقبال كردم و با خود گفتم بهتر است درباره اين موضوع افرادي غير از هيات مديره با ارشاد وارد مذاكره شوند. به هر حال اين دوستان به ارشاد رفتند و با معاونت سينمايي جلسه يي هم داشتند و حتي به يك جمع بندي نهايي رسيدند به اين نحو كه آقاي فرهادي نامه يي بنويسد و از آنچه گفته پوزش بخواهد كه ظاهرا جلسه به خير و خوشي تمام شده بود و همان شب كه با من تماس گرفتند و اين نكته را گفتند، خيلي خوشحال شدم و در رفتار خودم كمي ترديد كردم كه نكند مشكل از من است؟ پس بهتر است در رفتار خودم كمي بازنگري كنم، ما در همين تفكرات بوديم كه معاونت سينمايي فرداي همان روز بيانيه تسليت خود را روانه خبرگزاري ها كرد و به نظرم ريش سفيدهاي ما را به تمسخر گرفتند.
    
    يكي از اقدامات غير منتظره خانه سينما جلسه يي بود كه با اسفنديار رحيم مشايي، برگزار كرد. وقتي شما عنوان مي كنيد با سياست هاي فرهنگي دولت دهم مشكل داريد، اين جلسه پس به چه منظوري برگزار مي شود؟
    زماني كه به يك نهاد صنفي دايما اين اتهام زده مي شود كه شما اهل گفت وگو و تعامل نيستيد، برگزاري چنين جلساتي با هر مقامي اجتناب ناپذير است و سبب مي شود كه اعلام كنيم اتفاقا ما اهل ديالوگ برقرار كردن هستيم اما طرف مقابل از اين كار طفره مي رود البته اين را هم بگويم اگر من مسووليت صنفي نداشتم هرگز مايل نبودم با اين آقايان جلسه يي را برگزار كنم چون كاملابراي من روشن است كه اين افراد چگونه مي گويند و چگونه رفتار مي كنند. اما درباره جلسه يي كه اشاره كرديد بايد بگويم در آن زمان ما با يك اسپانسر مالي براي تامين بودجه خانه سينما وارد گفت وگو شده بوديم كه در يكي از جلسات مديريت آن بنگاه اقتصادي عنوان كرد كه اشكالي دارد در جلسه بعدي ما از يكي از دولتمردان موثر دعوت كنيم تا به عنوان ميهمان حضور داشته باشد؟ كه من هم استقبال كردم اما درست يك روز قبل از آن جلسه به ما گفتند ميهمان آن روز آقاي مشايي خواهد بود و من با توجه به شايعاتي كه ممكن بود بعد از آن جلسه به وجود بيايد اصرار داشتم تمام هيات مديره در آن جلسه باشند. اين راهم بگويم كه آقاي مشايي آن روز ها هنوز نام جريان انحرافي را به خود نگرفته بود. البته در تاريخ مديريتي خودم به ياد ندارم سينماگران آنقدر با دل پر به يك جلسه بيايند و شفاف مسائل خود را عنوان كنند و تعبير من از آن جلسه مثل توپخانه اين است كه مرتب در حال شليك كردن بود و اتفاقا با منطق و استدلال هم همراه بود و فكر مي كنم حداقل آقاي مشايي در آن جلسه فهميدند كه خانه سينما با چه تفكري مطالبات شان را دنبال مي كند و نمي تواند نيازهاي دولت دهم را برآورده كند. شايد هم به همين دليل بود كه هيچكدام از وعده هايشان مبني بر كمك به خانه سينما عملي نشد.
    
    پس با اين دلايل شما صحبت هاي آقاي ضيا هاشمي را منتفي اعلام مي كنيد كه در ميهماني افطاري رياست جمهوري گفته بودند آقاي مشايي به خانه سينما كمك مي كند و بايد جلوي اين ولخرجي ها را گرفت؟
    ما كه اين صحبت ها را بارها منتفي اعلام كرديم ضمن اينكه شما مي دانيد جريان موسوم به انحرافي در ماه هاي اخير بشدت زير رصد قوه قضايي و مجلس است و اگر كمكي به ما شده بود، صد درصد برخورد مي شد. به ياد دارم آقاي كواكبيان، نماينده مردم سمنان يك اظهارنظري درباره بودجه خانه سينما كرده بودند و من با ايشان تماس گرفتم و ايشان را متوجه يك خطا در نوع برخورد كردم و گفتم شما بايد متوجه يك حقه سياسي اين وسط باشيد و آن هم اين است كه ممكن است برخي مسائل را شايعه بكنند و شما به عنوان مجلس يا گروه تحقيق به دنبال آن مساله برويد و به در بسته بخوريد و اتفاقا همان جريان بيايد و بگويد همه تحقيقات شما آنقدر بي اساس است. شما مطمئن باشيد اگر در دو سال اخير خانه سينما يك عملكرد غيرقانوني داشت تا الان ما را بازداشت كرده و با بلدوزر خانه سينما را خراب كرده بودند. من هم فكر نمي كنم آقاي هاشمي متوجه صحبت هاي خود باشد مثلادر جلسه يي ديگر گفته است صحبت هاي من درباره خانه سينما ناصواب بوده و دوباره بعد از آن گفته بايد قوه قضاييه جلوي خانه سينما را بگيرد!
    
    به عنوان آخرين سوال خيلي دوست داشتم نظر شما را درباره تشكيل سازمان سينمايي كشور بدانم، آيا تشكيل اين سازمان در راستاي همان سياست صنف سازي در دولت است؟
    برخي از فكر ها ممكن است خوب و مطلوب باشد اما زمان و نحوه اجراي آن درست نباشد. بايد ديد اين دوستان خيرخواه سينما هستند يا درصدد اختلاف افكني در سينما هستند. درباره سازمان سينمايي هم بايد عنوان كنم اين طرح مربوط به امروز و ديروز نيست بلكه مربوط به حدود 10 سال پيش است. در آن زمان فكري مطرح شد مبني بر اينكه به دليل مهم بودن سينما بايد سازماني جدا از وزارت ارشاد درباره اين هنر تشكيل شود. من فكر مي كنم دوستان معاونت سينمايي در راهبرد سياست هاي خود ناموفق عمل كردند، در نتيجه پيش خود گفتند اين معاونت سينمايي را منحل مي كنيم و جايش سازمان سينمايي تشكيل مي دهيم! البته ظاهرا محذورات تشكيلاتي هم باعث اين طرح بوده است. ضمن اينكه بايد ديد اين سازمان قرار است چه اختيارات و كارهاي وراي معاونت سينمايي داشته و انجام دهد؟ متاسفانه برخي دوستان مدام در حال شعار دادن هستند و مي گويند با تشكيل اين سازمان تمام مشكلات سينمايي كشور حل خواهد شد! يكي از همين آقايان در يك برنامه تلويزيوني آمدند و گفتند با تشكيل اين سازمان همه چيز خوب مي شود حتي وضع بزرگراه هاي تهران هم مطلوب مي شود! ولي ما كه مي دانيم با غلو كاري پيش نمي رود و شما نمي توانيد با اين نوع رفتار سازماني را اداره كنيد. چيزي كه ما در خانه سينما در سال 1387 مطرح كرديم و طرح مدون آن را هم به رياست محترم جمهور و كميسيون فرهنگي مجلس ارايه كرديم، به عنوان سازمان نظام سينمايي كشور در نظر داشتيم چيزي شبيه به سازمان نظام پزشكي و نظام مهندسي را براي سينما دنبال كنيم. در واقع قرار بود يك جريان حرفه يي را در قالب سازمان اصناف اداره كنيم! در ضمن من فكر مي كنم در تاسيس اين سازمان دوستان به مشكلاتي بر خواهند خورد. به نظرم اينگونه نيست كه سازماني زير چتر رياست جمهوري تاسيس شود، آن هم بدون هماهنگي مجلس و راي موافقت آن.
نظرات بینندگان