پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بودن برجام به خودی خود مشکلات جامعه ما را حل نمیکرد، و از میان رفتنش هم اخذ تصمیمهای سخت در این حوزهها و عزم برای اصلاح آنها را ناممکن نمیکند. برجام، نه فرجام هر راهحلی و نه فرجام هر ناممکن شدنی است.
دکتر محمد فاضلی، استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی در صفحه شخصی خود یادداشتی را با عنوان «ذهنیت برجامی و ذهنیت فرجامی» منتشر کرده است او در یادداشت خود عنوان می کند که تضعیف یا از میان رفتن برجام بدترین اتفاق ممکن نیست. برجام حاصل ذهنیت خاصی بود و به ذهنهایی هم شکل داد. بدترین اتفاق این است که «ذهنیت برجامی» به «ذهنیت فرجامی» تبدیل شود.
وی «ذهنیت فرجامی» را آن ذهنیتی دانست که تصور کند برجام، بودن یا نبودنش، تعیینکننده فرجام همه چیزها است؛ گویی همه چیز با بودن یا نبودن برجام تعیین تکلیف میشود.
فاضلی تاکید می کند که برجام همان گونه که واقعبینها تحلیل میکردند، ضروری بود، بهبودهایی ایجاد کرد و منافع خوبی داشت (از منافع روحی و روانی، تا فروش نفت، تضعیف بخشی از تحریمها و ...) اما حلال همه مشکلات نشد، نباید میشد و نمیتوانست بشود. ما درگیر مشکلاتی هستیم که بسیاری از آنها اصلا زائیده روابط خارجی نیستند بلکه محصول اشتباهات سیاستگذاری و اقدامات خود ما است. تحریمها بر محیطزیست، صنعت بانکداری، بیمه و نظام بهداشت و درمان ما تأثیر گذاشتهاند، اما سهم اصلی در تخریب محیطزیست، وضعیت منابع آب، کاستیهای جدی نظام بانکی و کنترل نشدن هزینههای نظام سلامت بر عهده خود ما و نظام حکمرانی در همه این عرصهها است.
استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است که بودن برجام به خودی خود این مشکلات را حل نمیکرد، و از میان رفتنش هم اخذ تصمیمهای سخت در این حوزهها و عزم برای اصلاح آنها را ناممکن نمیکند. برجام در چنین رویکردی، نه فرجام هر راهحلی و نه فرجام هر ناممکن شدنی است. برجام عنصر تسهیلکنندهای است که در فقدانش، کار سختتر و شاید خیلی سختتر میشود (حداقل به خاطر ضربه روحی به جامعه و مدیران، و تنگناهای مالی که خلق میکند.) ما بعد از بدترین سناریو – یعنی نابودی کامل برجام حتی با طرفهای اروپایی و خروج ایران از برجام – نیز مشکلات و مسائل بسیاری داریم که میتوانیم و باید خودمان آنها را حل میکردیم، با یا بدون برجام. بدترین حالت در چنین وضعیتی آن است که طرفداران و امیدواران به برجام، به ذهنیتی فرجامی برسند و تصور کنند هر بهبودی ناممکن میشود.
وی در پایان تاکید می کند که برجام نباید به این نقطه میرسید، اما حال که رسیده است «ذهنیت فرجامی» میتواند فاجعهآمیزتر از پایان برجام باشد. «ذهنیت فرجامی» که پایان برجام را پایان همه چیزهای مهم تصویر کرده و به تبع آن واکنشهایی ناامیدانه یا نسنجیده را دامن میزند، از سناریوی پایان برجام نیز بدتر است. همه در هر سطحی را باید به آرامش و عقلانیت، محوریت منافع ملی، همدلی و اتحاد دعوت کرد. برجام شاید به پایان برسد، اما ایران بزرگتر، مهمتر، توانمندتر و دوستداشتنیتر از برجام است.