هوا تاريک شده بود که به سمت شهرک غرب به راه افتاديم. براي ساعت 7 قرار "ماساژ درماني" دارم. نه فکر کنيد همين طور الکي و کشکي وقت مي دهند. نخير! عزيزي واسطه شده. در واقع به نوعي همسايه هستند.
به برج ... که مي رسيم از درون خودرو نمي توانم انتهاي برج را ببينم. وارد پارکينگ مي شويم. براي ورود به برج بايد از 3 نگهباني گذشت و 6 دوربين مدار بسته. براي رد شدن از هر در نيز بايد رمزي را وارد کني تا در باز شود. ياد علاءالدين و 40 دزد بغداد مي افتم و رمز "سسمي باز شو".
وارد لابي مي شويم و به طبقه هجدهم مي رويم. عجيب جو گير شده ام. فکر مي کردم به يک موسسه يا کلينيک يا چيزي شبيه اين مي رويم ولي اين جا عملا يک واحد مسکوني فوق العاده است. يک "پنت هاوس" 180 متري که از هر طرف که نگاه کني تهران زير پايت است.
روي در اتاق روبه رويم نوشته است "اتاق نگهداري سگ". پس مشترياني که با سگ هايشان براي ماساژ مي آيند ديگر دغدغه سگ شان را در طول ماساژ درماني ندارند. يک خانم جوان متصدي نگهداري سگ هاي مشتريان است.
2 ماساژور مرد قد کوتاه اين جا کار مي کنند. گويا يکي تايلندي و آن ديگري چيني است. نوبت من است. وارد اتاق ماساژ که مي شوم گويي وارد يک گالري اجناس عتيقه شده ام و بوي عطر و عود سرم را به دوران مي اندازد. مرد کوچک اندام تايلندي مي پرسد کدام روغن را مي خواهم! نمي دانم. حدود 50 نوع روغن وجود دارد و من انتخاب را به عهده خودش مي گذارم و . . .
ماساژ حدود 25 دقيقه طول مي کشد و من ديگر حتي ناي حرف زدن ندارم. گويا خودشان هم خوب مي دانند براي همين مي گويند "نيازي به برخاستن نيست. تا هر زمان که دوست داريد دراز بکشيد." و در اين مدت از شما با انواع چاي سنتي و آب ميوه و حتي خوردني هاي سبک پذيرايي مي کنند.
زن جواني که مسئول اين مرکز است، درباره اين نوع ماساژ و مجوز کارش توضيح مي دهد: ماساژ تايلندي نيازي به زور و قدرت بدني ندارد و در واقع نوعي تکنيک است. تکنيکي که در نهايت به آرامش فرد منتهي ميشود که متاسفانه مسئولان در باره تکنيک ها و فوايد آن چيزي نمي دانند و مجوز داير کردن چنين موسساتي را به راحتي نمي دهند. ولي مردم از نتيجه کار ما راضي هستند و به ما اعتماد دارند. بنابراين عملا نيازي به گرفتن مجوز نداريم.
وي در باره هزينه ماساژها نيز مي گويد:هزينه ماساژ از 120 تا 400 هزار تومان است که يک ساعت طول مي کشد. البته ماساژ صورت، هزينه متفاوتي دارد. چون 5 مرحله است و 90 دقيقه طول ميکشد و هزينه آن هم از 200 تا 300 هزار تومان است.
خدا رحمت کند " نصيردلاک " گرمابه پيچ دزاشيب را. اگر هنوز عمرش به دنيا بود مي ديد که آن مشت و مال هاي بي نام و نشانش اکنون "ماساژ درماني"، "يو مي هو تراپي" و يا "شياتزو" نام گرفته. تازه آن خدا بيامرز براي دلاکي و مشت و مال و يک لنگ خشک و يک نوشابه فانتاي خنک ( که عجب حالي هم مي داد) فقط 10 تومان مي گرفت و خدا را هم شکر مي کرد. ولي حالا "کامي خان" و "سامي جان" براي هر جلسه ماساژ تايلندي يا هندي يا حتي سوئدي در طبقه هجدهم برج . . . در شهرک غرب، از 100 هزار تا يک ميليون تومان دستمزد نا قابل مي گيرند. حال نمي دانم چگونه مدعي "ريلکسيشن" عميق پس از ماساژ هم هستند. مگر مي شود چنين مبلغي براي 20 تا 30 دقيقه به اصطلاح ماساژ بپردازي و "ريلکس" باشي؟
بنابراين با آن که هنوز زمان چندي از گزارش " انرژي درماني" و باز کردن پي در پي "چاکرا"هاي ملت توسط عده اي شياد نگذشته است چاره اي نمي بينم جز وارد شدن به عرصه "ماساژ درماني" که اين روزها عجيب غوغا کرده است. هرچند اين بار به جاي "چاکرا"، منفذ باز مي کنند و جيب مشتري را!
در اين بازار داغي که اتفاقا مد روز هم شده طبيعي است که برخي مدعيان به برگزاري دوره هاي آموزش ماساژ که روز به روز هم به انواع آن افزوده مي شود، اقدام کنند و مثل ريگ هم مدرک بين المللي بدهند و از اين راه نيز درآمدهاي سرشاري به جيب بزنند.
کافي است نگاهي به نشريات زرد و مجلات خانوادگي و يا تبليغاتي بيندازيد. زياد سخت نيست که در بين آگهي هاي رنگارنگ زيبايي و چاقي ولاغري، آگهي هاي برگزاري دوره هاي آموزش ماساژ را ببينيد که همگي داراي ظرفيت و مهلت ثبت نام محدودي هستند. در اينترنت هم که تا دلتان بخواهد آگهي هايي هست که نمي توان در نشريات چاپ کرد. شايد براي روشن شدن اهميت ماجرا ذکر اين نکته کافي باشد که گردش مالي بازار ماساژ و صنايع وابسته به رقمي معادل 65 ميليارد دلار در سال رسيده است.
طبيعي است که "هنرآموزان" دانش آموخته اين دوره ها نيز هر يک به فراخور خود وارد بازار سوداگري و مربي گري مي شوند و .....نتيجه آن که تازه مسئولان احساس خطر کرده اند. حال تصور کنيد اگر برخي شنيده ها مبني بر انجام ماساژدرماني توسط جنس مخالف در برخي مراکز ماساژ درماني درست باشد، آن گاه چه مي شود؟
صرف نظر از اينکه کاربرد ماساژ دردرمان برخي از عارضه ها توسط محققين ثابت شده است اماسوال اين جا است که به راستي اين مراکز به شيوه علمي از اين فن استفاده ميکنند يا خير؟
در تماس با برخي از اين مراکز، همگي به حرفهاي بودن خود اذعان داشته و مدعي بودند که آن ها تنها ارائه کننده ماساژ اصلي شرقي و حتي خاور دور هستند و اين حقير با يک بار امتحان، مشتري ثابت و حتي مبلغ آن ها خواهم شد.
خانم منشي شرکتي ميگويد: همه ماساژهاي درماني ما زير نظر پزشک انجام ميشود و طول درمان بستگي به نوع بيماري فرد دارد؛اما معمولا بايد هفته اي يک جلسه مراجعه کنيد و بعد از آن هر 2 تا 3 هفته يک بار.کارهاي درماني توسط ماساژورهاي مرد انجام ميشود و معمولا 20 دقيقه تا نيم ساعت طول ميکشد و بدون هيچ موادي و از روي لباس انجام ميگيرد.
خب! اين يکي به نظر جالب مي آيد چون ديگران مدعي اند از روغن ها و عصاره هايي استفاده مي کنند که در حين ماساژ بر روي پوست ماليده و جذب مي شود که اثر معجزه آسايي هم دارد.
تبليغات رنگارنگ اين مراکز در روزنامه ها و سايت ها به چشم ميخورد و قيمتها هم نسبت به موسسه متفاوت است. اين مراکز گاهي حتي ماساژهاي خاص را هم ارائه مي کنند. از ماساژ با شکلات و سنگ داغ گرفته تا شيرو عسل و کرم اسکراب و حتي مارتيني که قيمتشان بين 20 هزار تا يک ميليون تومان براي يک ساعت است.
برخي معتقدند ماساژ براي درمان بسياري از بيماريها مفيد است اما بيشتر اين مراکز تنها براي ريلکس شدن مشتريها ماساژ انجام ميدهند و معتقدند که اين ماساژها هم ميتوانند دردها را تسکين داده و در بهبود آنها موثر باشد.
خانمي که مشتري پرو پا قرص ماساژ تايلندي است مي گويد: مهم نيست که چه مرکزي خدمات ماساژ را ارائه کند مهم اين است که حتما تايلندي باشد. اما خيلي زود متوجه مي شوم که خودش هم نميداند که ماساژ تايلندي چه ويژگي دارد.
ماساژ تايلندي در واقع به "يوگا براي افراد تنبل" تشبيه شده که در آن تمام عضلات بدن کشيده و مفاصل نيز باز و بسته ميشوند. اين ماساژ بايد از کف پا شروع و کم کم به قسمت هاي بالايي هدايت شود و براي کساني مناسب است که فعاليت بدني کمي دارند.
بيشتر مراکز تخصصي ماساژ از ارائه خدمات توسط ماساژور مرد براي خانمها خودداري مي کنند اما پيش از اين شنيده بودم مراکزي هستند که بدون هيچ محدوديتي قصدشان تنها رضايت مشتريان است! کما اين که مسئول يکي از اين مراکز با خونسردي ميگويد: اگر خانمي ماساژور مرد بخواهد از نظر ما مشکلي ندارد. در اين مرکز خدمات ماساژ براي خانمها توسط آقايان انجام ميشود اما ماساژور خانم براي آقايان نداريم!
شايد به دليل بحراني شدن شرايط بود که به تازگي وزارت بهداشت پنبه همه ماساژورها را يکجا زد و اعلام کرد که ماساژدرماني، غيرقانوني است و هشدار داد قرار است "ماساژدرمان گران" در معاونت انتظامي سازمان نظام پزشکي، تحت تعقيب قرار گيرند.
رئيس مرکز نظارت بر درمان و اعتباربخشي بيمارستان هاي اين وزارتخانه گفته که هيچ موسسه اي براي ماساژ درماني، مجوز ندارد و فعاليت و تبليغات اين موسسات، غير قانوني است.
به گفته "سجاد رضوي" موسسات مدعي ماساژ درماني، هيچ گونه مجوزي از وزارت بهداشت ندارند و تخلفات آنان به سازمان نظام پزشکي اعلام شده است.
همچنين روابط عمومي وزارت بهداشت از قول اين مقام دولتي اعلام کرده هرگونه انتشار آگهي هاي تبليغاتي درباره ماساژ درماني خلاف قانون است و مورد تاييد وزارت بهداشت نيست.
رئيس مرکز نظارت بر درمان و اعتباربخشي بيمارستانها به فارس گفت: ماساژ براي کمک به تسکين بيمار و آرامش بخشي او خوب است ولي ادعاي درمان سياتيک، کمر درد، آرتروز و مواردي از اين قبيل با کمک ماساژ به هيچ وجه پايه و مبناي علمي ندارد و مورد تاييد نيست.
غير علمي بودن و روش هاي نادرست ماساژ در اغلب اين موسسات تنها يک وجه قضيه است. روي ديگر اين داستان نيز برخي اعمال غير اخلاقي است که در تعدادي از اين موسسات و مراکز ديده شده است.
دکتر "مجيد ابهري" رفتارشناس اجتماعي و عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي درباره افزايش مراکز ماساژ درماني مي گويد: 85 درصد از اين موسسات غير قانوني و غير اخلاقي هستند.از آن جا که هيچ کنترل و نظارتي بر آگهي هاي تبليغاتي از سوي موسسات به ظاهر بهداشتي و درماني وجود ندارد، هرکس به خود اجازه مي دهد در امر مهم پزشکي و سلامت دخالت کند.
دکتر "ابهري" به مهر مي گويد: افرادي که از ماساژورهاي جنس مخالف استفاده مي کنند معمولا علاوه بر کاستي هاي ديني و اخلاقي داراي ناهنجاري هاي رفتاري و روحي هستند. يک عده ممکن است به خاطر دسترسي به درآمدي که اين کار دارد دست به اين کار بزنند که نتيجه آن گسترش فحشاي اخلاقي و هرزه نگري در جامعه خواهد بود.
جالب آن که ماساژورهاي حرفه اي به مشتريان خود مي گويند هرچند که دستان آن ها شفا بخش است ولي اگر در حين ماساژ از انواع روغن هاي گياهي هم استفاده شود آثار اعجاب انگيز ماساژ بيشتر نمايان مي شود. يک پاي ثابت همه اين موارد هم البته در مورد خانم ها، روغن جلبک دريايي است ( حال چه جلبکي و از کدام دريا، خدا مي داند!) که به طرز معجزه آسايي لاغري موضعي هم مي دهد!
حدود 100 نوع روغن متفاوت در سالن هاي ماساژ به کار مي رود که خدا مي داند آيا هماني است که ادعا مي شود يا خير. ولي واقعا اين روغن ها تاثيري هم بر روح و جسم انسان دارد؟
يک متخصص پوست و مو در پاسخ اين سئوال مي گويد: روغنهاي ماساژ تنها حس آرامش را به فرد القا ميکنند و نميتوانند در درازمدت مشکل پوستي را بهبود بخشند و بيشتر جنبه تفريحي دارند تا جنبه درماني.
"امير هوشنگ احساني " معتقد است: مطالعات جديد نشان داده که روغن ماساژ يکي از ملزومات تکنيک ماساژ است و نقشي در درمان خشکي و ديگر ناراحتيهاي پوستي ندارد. به عبارت ديگر استفاده از روغنهاي ماساژ بيشتر جنبه تفريحي دارد تا درماني.
وي مي گويد: لوسيون هاي ماساژ پايه روغني ندارند و اگر انتظار دارند که ماساژ با روغنهاي گياهي پوستشان را جوان کند يا جوان بمانند، سخت در اشتباه هستند.
ولي همه اين حرف ها به معني آن نيست که اصولا ماساژ يا به عبارتي همان "مشت و مال" خودمان در ايجاد حس آرامش و حتي تسکين و درمان برخي دردها و بيماري ها بي تاثير است. جالب آن که محققان شرق دور نيز طب فشاري را تاييد مي کنند.
يکي از متخصصان طب سوزني و "شياتزو" ( طب فشاري) که بيشتر تمرکز خود را بر چاق و يا لاغرکردن مراجعانش گذاشته است نيز مي گويد: پس از آن که عده اي توانايي تحمل سوزن هاي طب سوزني را نداشتند يا آن که نقاطي در بدن بايد تحريک مي شد که قابل سوزن زدن نبود، طب فشاري پديد آمد که بر هر نقطه خاص ميزان فشاري مشخص در زماني معين وارد مي آيد تا گرفتگي هاي احتمالي در مسير چرخش انرژي هاي حياتي رفع شود و بدين ترتيب بيماري بهبود يابد.
طب سنتي و اسلامي نيز تاييد کننده آثار مثبت طب فشاري و مشت و مال درست و اصولي هستند.
"محمد ابراهيم ابراهيمي" پزشک عمومي و محقق طب اسلامي در اين باره مي گويد: طب فشاري همان ماساژ درماني است که در ايران به عنوان صنعت "دلاکي" شناخته ميشود. اين روش مانند طب سوزني است با اين تفاوت که به جاي سوزن از فشار انگشتان کمک گرفته ميشود.
وي مي گويد: بسياري از بيماران که داراي دردهاي مفاصل هستند، طب فشاري يا ماساژ درماني برايشان بسيار مفيد است و درد بدنشان را کاهش ميدهد.
اين محقق طب اسلامي اضافه مي کند: طب فشاري يا ماساژ درماني روشي است که دردهاي سياتيک و درد گردن را ميتواند تسکين و دردهاي استخواني را تخفيف دهد.
"ابراهيمي" اضافه مي کند: در اروپا از روش ماساژ درماني بسيار استفاده ميشود و حتي کشورهاي شرق آسيا نيز روش ماساژ درماني را براي بيماران خود انجام ميدهند.
وي ادامه مي دهد: اگر افرادي که بيحال هستند و ضعف بدني دارند، تحت درمان ماساژ قرار گيرند، بهبود پيدا ميکنند به دليل اين که با طب فشاري يا ماساژ درماني جريان خون، عصب و لنف تحريک ميشود و در ماساژ درماني خون به سراسر بدن جريان پيدا ميکند.
اين محقق طب اسلامي اظهار مي دارد: در طب سنتي هر جا بتوانيم خون را به نحو مطلوبي به نقطه مورد نظر برسانيم آن نقطه، نقطه سلامت است. براي ديابتيها نيز ماساژ درماني بسيار اهميت دارد به دليل اين که از اين طريق مي توان خون را به نقاط پايين بدن و پاها رساند تا از بروز زخم ديابتي پيش گيري کرد.حال که طب سنتي ما داراي چنين پشتوانه علمي و عملي است شايد بد نباشد پيش از آن که سري به آن بالاها بزنيم و پول بي زبانمان را مايه چرب کردن جيب برخي به اصطلاح ماساژ درمان گران کنيم، برگرديم و دنبال افراد بي ادعايي مثل "نصير دلاک" بگرديم که به راستي آرامش را هديه مي کردند.
صرف نظر از اينکه کاربرد ماساژ دردرمان برخي از عارضه ها توسط محققين ثابت شده است اماسوال اين جا است که به راستي مراکز" ماساژ درماني" به شيوه علمي از اين فن استفاده ميکنند يا خير؟ جالب آن که اغلب اين افراد اظهار مي دارند در ژاپن، چين و مالزي دوره هاي عالي ماساژ ديده اند. اما به تازگي وزارت بهداشت پنبه همه ماساژورها را يکجا زد و اعلام کرد که ماساژدرماني، غيرقانوني است و هشدار داد قرار است "ماساژدرمان گران" در معاونت انتظامي سازمان نظام پزشکي، تحت تعقيب قرار گيرند. ولي همه اين حرف ها به معني آن نيست که اصولا ماساژ يا به نوعي همان "مشت و مال" خودمان در ايجاد حس آرامش و حتي تسکين و درمان برخي دردها و بيماري ها بي تاثير است. جالب آن که محققان شرق دور نيز طب فشاري را تاييد مي کنند. آن چه مسلم است اين که طب فشاري يا ماساژ درماني براي بسياري از بيماران که داراي دردهاي مفاصل هستند، بسيار مفيد است و درد بدنشان را کاهش ميدهد. بنابراين پيش از آن که مبالغ گزافي را براي ماساژهاي امروزي و دهان پرکن صرف کنيد بهتر است به ميراث و تجارب اطباي قديم خودمان بيشتر توجه کنيم.
گویاوزارت بهداشت نگران جیب پولدارانی است که به هردلیل پولشان راخرج می کنندوازاین بابت چیزی عاید وزارت بهداشت نمی شود!.