قریب ۲۷ سال قبل تریبون نماز جمعه شاهد یکی دیگر
از خطبه های تاریخی آیت الله هاشمی رفسنجانی بود که چون پای حقوق مردم در
میان آمد؛ ماموریتی دشوار را پذیرفت تا هر چند برای خودش رهآوردی جز اتهام "
اشرافی گری " و لوکس بازی نیاورد ، حاصلی فرخنده برای رفاه و توسعه مردمی
شود که بر او و نماز جمعه معتمد شدند ، ؛ ارمغانی که امروز با عنوان
" متروی تهران " برای میلیونها شهروند پایتخت نشین هر روز در حرکت و خدمت
است و همه روزه گویی هنوز پژواک صدای آن روزهای هاشمی در تونلهای آن می
پیچد که : " نظام ، دولت و حکومت، حق ندارد مسایل را یک طرفه نگاه کند ،
ممکن است عده ای بگویند: وقت مردم که ارزش ندارد، حالا که میخواهد در خا
نه بنشیند، میآید و داخل ماشین مینشیند! این جور نیست. مردم که
نمیخواهند وقتشان را تباه کنند در دنیای صنعتی، حساب کردن روی وقت
انسانها چیزی است که باید به آن توجه شود. نمیشود که بگوییم، مردم
خودشان جور بکنند. ما مسئولیم که روی وقت مردم حساب بکنیم؛ و باید این
کار را بکنیم ، امروز اگر مترو را احداث کنیم سالها بعد به ارزش ساخت آن پی
خواهیم برد و من امروز آمده ام اینجا تا بگویم تاخیر در ساخت مترو، ظلم
به این ملت است .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ؛ گزیده خطبه بهمن ماه سال ۱۳۶۳ ایشان ( معروف به خطبه مترو ) بدین شرح است :
* میخواهم روی مترو صحبت کنم؛ مترو و ترافیک شهر مساله بسیار مهمی است. تا به حال ندیدم که کسی در بحثهای عمومی، این مساله را به رخ مردم بکشد تا مردم بفهمند در این شهر چه وضعی دارند. امروز مقداری این مساله را مجسم میکنم، مردم شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز و جاهای دیگر هم گوش بدهند و به فکر بیفتند که در آینده دچار مسائل تهران نشوند.
*تهران در حال حاضر با مسا فرین موجود، حدود هفت میلیون جمعیت دارد. به طوری که آمار نشان میدهد، روزانه هفت میلیون سفر، در داخل تهران هست؛ یعنی هفت میلیون بار، جابهجا میشوند. بعضیها از خانه، هیچ حرکت نمیکنند و بعضیها هم چند بار میروند و میآیند. در مجموع، حدود هفت میلیون سفر داخل شهر می شود.
*این هفت میلیون را حدود ۲۷۰۰ اتوبوس از شرکت واحد، حدود ۱۸ هزار تاکسی و ما شین سواری کرایه و حدود ۲۵۰۰ مینیبوس و تعدادی هم ما شینهای شخصی جابهجا میکنند. شما ببینید، این شرایطی که وجود دارد، ترافیکی که هست، معطلی، زحمت، آفتاب، باران، خرابی هوا و امثال اینها که هست، مال امروز است. وقتی جمعیت ما به ده میلیون رسید، ببینید شرایط چه خواهد شد.
* چند رقم از خسارتهای وارده از ترافیک را در تهران را میگویم، ببینید که چه ضر رها یی الان وجود دارد و در ذهن هیچکس هم نمیآید. نظام ، دولت و حکومت، حق ندارد مسایل را یک طرفه نگاه کند؛ ما مثل یک مغازه یا یک شرکت نیستیم که وقتی خواستیم گلیم خودمان را از اب بکشیم، بگوییم: خوب! ما که خانه مان نزدیک دکانمان است و هر وقت از آن بیرون میآییم، به اینجا میآییم، روز جمعه هم صبح زود یا شب، یک جوری خودمان را از این ترافیک نجات میدهیم!
* جامعه در اختیار نظام است و نظام باید کل مسائل را یکجا ببیند که چه خساراتی از نبودن مترو وارد میشود و موهبتهایی میشود از طریق مترو آورد. اگر فرض کنیم (طبق محاسباتی که کردهاند، من خودم محا سبه نکردهام و اینها را در گزارشها خواندهام) که این چند میلیون نفر در هر سفری، نیم ساعت از وقتشان تلف شود که میشود هر روز سه و نیم میلیون ساعت از وقت مردم تهران تلف میشود.
* اگر فرض کنیم که هر ساعتی از این وقت هم ۲۰ تومان ارزش داشته باشد رقم همان است که شهرداری اعلام کرده است؛ ۲۵ تا ۳۰ میلیارد تومان در سال، ضرر اتلاف وقت مردم را داریم. این فقط خرج مترو است.
* ممکن است که بگویند: وقت مردم که ارزش ندارد، حالا که میخواهد در خا نه بنشیند، اینجا میآید و داخل ماشین مینشیند! این جور نیست. مردم که نمیخواهند وقتشان را تباه کنند. وقتی مردم که پای رادیو مینشینند، باید چیز بفهمند، گوش بدهند و استفاده کنند. هر کسی مایل است که پهلوی زن و بچهاش بنشیند اینکه بخواهد در راه، در آفتاب و زیر باران باشد، اتلاف وقت است. این جور که نمیشود حساب کرد. اگر این راه را با نشاط برود و برگردد، سر کار که رفت، بهتر کار میکند.
اول قدری برای شما مجسم میکنم که مترو چیست؟ از زیر زمین، راه درست میکنند و سرعت حرکت زیاد است و بنده در ژاپن، فرانسه، انگلیس و آلمان، سوار مترو شدهام و مخصوصاً برای دیدن مترو رفتهام. از نقطهای که انسان سوار میشود تا نقطهای که پیاده میشود، یک ذره برخوردی که اعصاب ناراحت کند، وجود ندارد. در نقطهای که میایستد، سه دقیقه طول نمیکشد (در آنجایی هم که خیلی منظم است، یک و نیم دقیقه طول میکشد) که قطار میآید، درهای قطار، فوری باز میشود و قطار حرکت میکند.
در هر کیلومتری هم یک ایستگاه است. وقتی که مردم، پایین میآیند (ایستگاه هم راههای زیادی به بیرون دارد)، هر کسی به طرفی که میخواهد حرکت کند میرود و تصادم هم ندارد و با برق کار میکند. یک نیروگاه کوچکی برای اداره متروی تهران - شهر به این بزرگی- کافی است و اگر حدود ۱۵۰ مگا وات برق تولید کند، میتواند تهران را بگرداند.
سرعت در مترو
طبق مساحبهای که کردهاند، رفتن از میدان تجریش تا میدان راهآهن با مترو حداکثر نیم ساعت است، در صورتی که شما با اتوبوس، در شرایط عادی ترافیک هم که بخواهید بروید، یک ساعت و نیم طول میکشد؛ غیر از معطلیها و اینطور چیزها که وجود دارد. ببینید اینجا، وقت چقدر تفاوت میکند. دو میلیون نفر را دو خط یعنی یک خط از تهرانپارس به میدان آزادی و یک خط از میدان تجریش تا میدان راهآهن یا بهشت زهرا، میتواند جابهجا کند. در صورتی که طرح اصلی متروی تهران، هفت خط دارد در شرایطی که فعلاً پیش آمده است، شاید هم قدری بیشتر شود.
صرفهجویی انرژی با احداث مترو
از لحاظ سوخت برای برای مترو که حساب کردهاند، در این عبورهای زیر زمینی بین هشت تا پانزده گرم سوخت برای یک سفر مصرف میشود ولی برای یک تاکسی و چیزهای دیگر، بین ۴۰ تا ۵۰ گرم سوخت مصرف میشود. در اتوبوس، کمی کمتر است. میبینید در شرایطی که نفت طلا است و در آینده میشود این همه از آن استفاده کرد، ما این جوری مصرف کنیم. یک نیروگاه که کار میکند، مترو را میگرداند و اینجا نفت این طوری مصرف میشود. پنجاه گرم کجا و هشت گرم کجا؟
صرفهجویی تفاوت بین این دو، چقدر در اقتصاد ما عظیم است. چرا نباید این کار را بکنیم؟ آ نجا دیگر نه تصادف وجود دارد، نه برخورد و نه معطلی. میشود روی وقت حساب کرد. آدم میداند کی به مقصد میرسد. ولی الان در تهران اگر شما بخواهید به کار دقیقی که دارید برسید، آدم نمیداند کی موفق میشود. یک وقت، نیم ساعت دیرتر میرسد، یکساعت دیرتر میرسد، برنامه بههم میخورد و خیلی چیزها خراب میشود و به هم میریزد.
در دنیای صنعتی، حساب کردن روی وقت انسانها چیزی است که باید به آن توجه شود. نمیشود که بگوییم، مردم خودشان جور بکنند. ما مسئولیم که روی وقت مردم حساب بکنیم؛ باید این کار را کرد.
تصادفات ناشی از تردد اتومبیلها
در مورد تصادفات هم ما هیچ وقت حساب نکردیم که در روز مثلاً اگر ۲۰۰ تصادف شود (من رقم صحیح را نمیدانم)، این دویست ماشینی که تصادف کردهاند، چه مقدار باید قطعه یدکی از خارج بخرند و اینکار چقدر ارز میبرد، چه مقدار وقت اینها در تعمیرگاهها تلف میشود و چه آدمهایی که در ظرف دو سه روز ما شین از دستشان میرود و کارهای دیگرشان فلج میشود. آدمهایی که در این تصادفات مجروح میشوند و میمیرند که این ضایعالات انسانی، خانوادهها چهجور مبتلا میکند و میدانید که چه آثاری دارد. آنهایی که مجروح میشوند، تختهای بیمارستان را اشغال میکنند. شما حساب کنید. بهداری بیاید حساب کند که ما امسال چند ساعت وقت تخت بیمارستان را به مصدومین ترابری اختصاص دادهایم؛ رقمی میشود که مغز سوت میکشد.
یک دکتر، پرستار، تخت بیمارستان و داروی یک تخت هم چقدر مخارج دارد، ما اصلاً اینها را حساب هم نمیکنیم. تا میگوییم مترو، میگویند که آقا! حالا این قدر پول خرج مترو کنیم، این لوکس بازی است! این چه لوکسی است؟
خطرات آلودگی هوا
شما محاسبه فضای آلوده را بکنید. ما که دکتر نیستیم، ولی دکترها اعلا م خطر میکنند که آلودگی هوا در تهران، چهار برابر حد مجاز در بعضی از نقاط و ساعات است. یعنی قسمت اعظم هفت میلیون نفر مردم تهران وقتی که تنفس میکنند، سم تنفس میکنند.
چه سمومی که از اگزوز ماشینها در خیابانها بیرون میآید. شما میدانید که ماشین ایستاده که خلاص کار میکند، چه مقدار بعد احتراق میشود و چه مقدار سموم، بیشتر از سایر وقتها داخل دود میشود و این دودهایی که از لوله اگزوز این ماشینها در میآید، چقدر آلودهتر است. پشت این چهار راهها این این مصیبتها اتفاق میافتد و هیچکس هم نمیداند. شما محاسبه کنید مردمی که از این ناحیه مریض میشوند، چقدر دوا مصرف میکنند، چقدر باید پول بدهند و چقدر باید دارو و امکانات بیمارستانی وارد بکنیم.
اگر روزی، ستون و نمودار اینها کشیده شود، زیر آن رقمی بیرون میآید که هیچکس نمیخواهد باور کند که خسا رت ترافیک تهران اینها است. اتلاف وقتها را گفتیم، بیماریهایی که تختها را اشغال میکنند و ضایعاتی که از ناحیه معلول شدن انسا نها پیش میآید، همه را گفتیم که در همین تهران و در همین تصادفات، اتفاق افتاده است.
اگر کسانی را که نقص عضو پیدا کردهاند و دیگر نمیتوانند کار کنند، در یک بیابانی جمع کنیم و مردم اینها را ببینند، آن موقع میفهمند که چه مصیبتی در این تهران وجود دارد. بنابراین، این منطقی نیست که انسانهایی که سوء نیت هم ندارند، غیر مسئولانه بنشینند و حرف بزنند که این لوکس است. این چه لوکسی است؟ اگر مسافر، زیر زمین با این سرعت حرکت کند، این لوکس است؟ اگر کمتر نفت مصرف کند، لوکس است؟
ارز مورد نیاز شرکت واحد
به علاوه، شرکت واحد الان ۲۷۰۰ اتوبوس دارد و اگر بخواهید دو سال دیگر تهران را اداره کنید، باید به ۵ هزار ماشین تبدیل کنید. اگر پنج هزار اتوبوس بخواهد در این شهر حرکت کند، میدانید چه مسالهای است؟ آیا قطعات و وسایل اینها و خود اینها ارز نمیخواهد؟ مترو یک کار سادهای است؛ منتها اگر تکنیک آن را یاد بگیریم. بعدش یکی از کارهای عادی، مثل راهآهن است. الان راهآهن لوکس است یا ماشین سواری؟ راهآهن عمومیترین وسیله در بیرون و بهترین و اقتصادیترین وسیله دنیا است. در شهر هم همینجور است.
ایراد واهی بر احداث مترو
بعضی از آنهایی که افکار قدیمی دارند؛ میگویند: آقا، اگر شما بخواهید مترو بزنید، میدانید که چقدر باید این خیابانها را بکنید و ترافیک و راهبندان بشود؟ خبرهم ندارند که ما الان ماشینهایی داریم که کار کنیم (این را برای اینکه در دل شما این غصه نباشد، عرض میکنم) و اینها ماشینهایی است که زیر زمین حرکت میکند. اولاً طرح ۲۰ متر زیر زمین است و آنجا حرکت میکند، با قطر ۹ متر در هر ساعتی حداقل ۱ متر میکند و قطعات از پیش آماده شدهای دارد که بتن و مفتول آهن است و کار میاندازد و جلو میرود. یعنی اگر شما دو شیفت هم کار کنید، با سه دستگاه در یک روز ۳۰ متر، تونل را کندهاید و خاک آن را هم با واگن قطار که پشت سرش بسته شده است، در میدانی میریزند و از آنجا حمل میکنند.
مزایای دیگر مترو
ما واگنسازی پارس را هم داریم که تازگی افتتاح شده است و میتواند سالانه هزار واگن تولید کند. خوب! این صنعت برای همین کارها است و بهترین چیز برای همین مترو است که شهرهای بزرگ ما مترو داشته باشند.
از لحاظ ایمنی، اگر خدای نکرده روزی در این دنیای پرآشوب حادثهای در شهری مثل تهران پیش بیاید، درگیری جدی شود و یا جنگ جهنی پیش بیبید، آیا در تهران پنگاهی وجود دارد؟ اگر مترو وجود داشته باشد، بهترین پناهگاه برای مردم است. در یک شهر هفت میلیونی، وظیفه حکومت است که چنین چیزی را برای چنین روزهایی درست کند.
تاخیر در احداث مترو، ظلم به مردم
هر چقدر که حساب میکنیم تاخیر در ساخت مترو، ظلم به این ملت است. بله، فقط یک نکته را قبول دارم که مردم بوشهر و سیستان و بلوچستان نباید خرج متروی تهران را بدهند. ما که در تهران زندگی میکنیم باید خرج این را بدهیم. تازه، نباید خرج این را مردم فقیر و این شهر که مشکلا ت به گردن آنها است و فاضلاب بالای شهر به طرف اینها پایین میآید، بدهند.
بر رسی راههای شرکت قشرهای مختلف مردم در احداث مترو
میگویند در تهران، یک میلیون و ششصد هزار اتومبیل وجود دارد. اینها در تهران، نمره شدهاند و بعضیهایش ممکن است از خارج به اینجا بیاید. خوب! اگر این اتومبیلها هر یکی از همین حالا، سالی هزار تومان بدهند، سالی هزار تومان برای یک اتومبیل چه میشود؟ فردا که مترو تمام شد، از اتومبیلش هم میتواند خوب استفاده کند. اگر همین سوختی را که الان در چهارراهها میایستد و مصرف میشود، بخواهد ذخیره کند، سالهای بعد دیگر این ایستادنها را ندارد.
در شهرهایی که مترو دارند ترافیک این جوری نیست، پشت چهارراه معطل شدن ندارد، عبور مرور هم سریع است و صرفهجویی در وقت است و اگر اینها بخواهند همین صرفهجویی سوختشان را بدهند، برایشان چیزی نیست. اگر اینها هر یکی هزار تومان در سال بدهند، یعنی یک میلیارد و ششصد هزار تومان فقط ماشینها برای مترو دادهاند.
محسن هاشمي كسي كه 17 سال مديرعامل مترو بود به خاطر مترو خواب درست هم نداشت شبها تا پاسي از نيمه شب زماني كه مديران زيردستش در خواب ناز بودند به پروژه هاي مترو سركشي مي كرد و همنواي سختي و رنج كارگران و تكنسينها و مهندسان مترو مي شد و روحيه مي داد...
آن آدمهاي پرمدعاي دينداري و بصيرت و ارزشها و انقلابيگري و... كجا از اين كارها مي كنند؟ كساني كه به نام دين وارد مجلس شده اند و يك بار هم در اين چهار سال نمايندگي شان نطق درباره مشكلات حوزه انتخابيه شان تهران نكردند...