arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۳۷۹۲
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۳ - ۱۷ آبان ۱۳۹۰

گزارشی میدانی از اوضاع لیبی پس از قذافی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

از آن پرچم سبز یک رنگ خبری نیست، همه جا پرچم سه رنگ (قرمز، مشکی و سبز) برافراشته شده بود، بر بالای خانه‌ها، شیشه و آنتن ماشین‌ها، حتی برخی‌ها پرچم را بر دیوارهای خانه‌هایشان و کرکره مغازه‌هایشان نقاشی کرده بودند.

چندی است با کشته شدن سرهنگ نفس می‌کشد، نامش لیبی است.
معمر قذافی معروف به سرهنگ از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۱ (۴۲ سال) بعد از کودتا علیه حکومت محمد ادریس سنوسی پادشاه وقت لیبی عهده‌دار رهبری این کشور بود و ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۱ توسط انقلابیون این کشور کشته شد.

بعد از آنکه حرکت‌های مردمی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شدت گرفت و حکومت‌های تونس و مصر یکی پس از دیگری ساقط شدند، آن زمان بود که مبارزات مردم لیبی برای برکناری حکومت دیکتاتوری سرهنگ گسترده‌تر شد و جرقه آن در ۱۷ فوریه ۲۰۱۱ با آغاز حرکت گسترده مردمی در شهر بنغازی و شهرهای شرقی این کشور زده و این روز آغاز انقلاب لیبی نامیده شد.

در پی آن شورای ملی انتقالی در تاریخ ۵ مارس ۲۰۱۱ به ریاست مصطفی عبدالجلیل و با مشارکت نمایندگان مناطق مختلف، نخبگان و سیاستمداران مخالف قذافی ایجاد شد.

چندی نگذشت تا اینکه با ورود مبارزات مردمی به فاز مسلحانه و صدور قطعنامه‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۷۳ شورای امنیت درباره دفاع از شهروندان لیبی، ناتو به حمایت از انقلابیون وارد عرصه کارزار با قذافی شد و با انجام عملیات هوایی علاوه بر آنکه پیشروی نیروهای سرهنگ را به سمت شرق مسدود کرد مراکز تجمع تجهیزات نظامی و تأسیسات زیربنایی نظامی این کشور را تقریبا نابود کرد.

با پیشروی انقلابیون به سمت غرب و اوج حرکت مسلحانه، انقلابیون از دو سمت شرق و غرب به سمت طرابلس حرکت کرده و با آزادی تدریجی شهرهای کوچک‌تر خود را به دروازه‌های طرابلس رساندند.

۲۳ اوت ۲۰۱۱ بود که با خروج قذافی از طرابلس، این شهر آزاد و در پی آن بنی ولید و سرت آخرین شهرهایی بودند که پس از چند هفته مقاومت از کنترل نیروهای قذافی خارج شدند.
در نهایت ۲۰ سپتامبر قذافی و معتصم پسرش در خارج از شهر سرت به دست انقلابیون اسیر و در نهایت کشته شدند.

علی‌اکبر صالحی رئیس دستگاه دیپلماسی که پیش از این در پیامی پیروزی ملت لیبی را به مصطفی عبدالجلیل رئیس شورای ملی انتقالی تبریک گفته بود، پنجشنبه ۱۲ آبان ماه در سفری یک روزه عازم این کشور قاره سیاه شد تا ضمن دیدار با مقامات این کشور پیام مقام معظم رهبری، رئیس جمهور و ملت ایران را به ملت و دولتمردان لیبی تبریک بگوید.

او در ابتدا وارد بنغازی شد و مورد استقبال عبدالحفیظ غوقه معاون رئیس شورای ملی انتقالی لیبی قرار گرفت و از فرودگاه عازم محل موقت این شورا شد تا با عبدالجلیل رئیس شورای ملی انتقالی لیبی دیدار و گفت‌‌وگو کند.

روابط ایران و لیبی از سال ۱۳۴۶ آغاز و پس از پیروزی انقلاب اسلامی دو کشور در زمینه‌های دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی به خصوص در دفاع از آرمان فلسطین به همکاری پرداختند.

روابط دو کشور از سال ۱۳۷۸ با تعلیق تحریم‌های سازمان ملل علیه لیبی و خروج این کشور از انزوای بین‌المللی و بهبود روابط قذافی با غرب از یک سو و تشدید فشار افکار عمومی ایران و لبنان بر لیبی درباره امام موسی صدر با رکودی نسبی در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی روبرو شد.

با اوج گیری انقلاب مردم لیبی، جمهوری اسلامی ایران علاوه بر حمایت سیاسی از حرکت انقلابی مردم لیبی جزو اولین کشورهایی بود که در چند نوبت کمک‌های بشردوستانه و درمانگاه‌های صحرایی برای مناطق مختلف لیبی ارسال کرد و در سازمان ملل نیز شورای ملی انتقالی را به عنوان نماینده رسمی مردم لیبی به رسمیت شناخت و به واگذاری کرسی این کشور به نماینده این شورا رای مثبت داد.

گرچه مناسبات اقتصادی ایران و لیبی از سال‌های گذشته در قالب کمیسیون مشترک اقتصادی پی ریزی و تداوم یافته و تاکنون ۱۲ جلسه کمیسیون مشترک به صورت چرخشی در دو کشور برگزار شده ولی به دلیل موانع سیاسی موجود در روابط عملاً اقدام چشمگیر و قابل توجهی در روابط دو کشور رخ نداده و براساس آمار منتشره از سوی مرکز آمار کشورمان صادرات ایران به لیبی در سال ۲۰۱۰ حدود ۵.۹۷ میلیون دلار بوده و در این مدت وارداتی از لیبی به ایران به ثبت نرسیده است.

* تصاویر عمر مختار در گوشه گوشه شهر

صالحی پس از شرکت در نشست استانبول درباره افغانستان صبح پنجشنبه ۱۲ آبان عازم بنغازی شد و در بدو ورود به فرودگاه این شهر که از کمترین امکانات برخوردار بود، حضور یک فروند هواپیما متعلق به ترکیش ایرلاین توجه‌ام را جلب کرد. باز هم ترکیه!؟

همه چیز رنگ انقلاب به خود گرفته، از دیوارهای اطراف فرودگاه گرفته تا بیلبوردهای مسیر ورودی به آن، همه و همه حاوی شعارهایی بر ضد قذافی و تصاویری از عمر مختار بود. هر کس با هر رنگی که دستش آمده بود قرمز، سیاه، سبز و زرد احساسات خود را علیه نظام قذافی بیان کرده بود.

* انگار نه انگار که مردم باید از خدمات شهری بهره‌مند شوند

زمانی که به شهر قدم می‌گذاری انگار نه انگار که مردم بنغازی باید از خدمات شهری بهره‌مند شوند. سطل‌های زباله سر ریز شده بود و بوی تعفن مشام را می‌آزرد. اکثر کوچه‌های بنغازی هنوز خاکی است. خانه‌هایی بزرگ و مجلل، ولی واقع در کوچه‌هایی خاکی.

ترافیک سنگین و بی نظمی در پارک خودروها و علاقه‌مندی شهروندان لیبیایی به استفاده ممتد از بوق خودروهایشان و ایجاد آلودگی صوتی خود بر مشکلات این شهر می‌افزود. نکته بسیار جالب این بود که ما در طی مسیر در بنغازی و طرابلس موتورسواری مشاهده نکردیم. (قابل توجه اهالی تهران)

یک راست از فرودگاه به سمت مقر شورای ملی انتقالی لیبی در شهر بنغازی رفتیم و عده‌ای از خانواده‌های مفقودان انقلاب لیبی با در دست داشتن پلاکاردهایی خواستار روشن شدن وضعیت افراد خانواده خود بودند.

صالحی به دیدار مصطفی عبدالجلیل رئیس شورای ملی انتقالی رفت و پس از حدود ۲ ساعت گفت‌وگو، هدایایی را به رسم یادبود به یکدیگر دادند و در نشست خبری مشترک به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ دادند و عبدالجلیل از کمک‌های ایران به مردم لیبی قدردانی کرد و صالحی گفت که جمهوری اسلامی ایران آماده هر نوع همکاری با لیبی در راستای بازسازی این کشور است.

میدان شهدای بنغازی در نزدیکی اسکله این شهر با تصاویر و قاب عکس‌های شهدا نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کرد. هر روز خانواده‌های شهدا و دیگر اهالی لیبی در این محل حضور می‌یابند و یاد شهدا را گرامی می‌دارند.


*اگر تلفن ماهواره‌ای نداری به بنغازی نرو

وضعیت خطوط ارتباطی در بنغازی فاجعه‌آمیز بود. اگر تلفن ماهوا‌ره‌ای نداشته باشی بهتر است به بنغازی نروی. نه اینترنت، نه خط تلفن برای تماس با خارج و ... بیشتر و بیشتر بر مشکلات این شهر می‌افزود. تنها چیزی که بر بام‌ خانه‌ها مشاهده می‌شد و همه نوع آن هم از بزرگ و کوچک وجود داشت، بشقاب‌های ماهواره بود.

پس از بازدید صالحی از یک مرکز خدمات درمانی در بنغازی و شرکت در ضیافت ناهار عبدالحفیظ غوقه معاون رئیس شورای ملی انتقالی لیبی، رهسپار طرابلس شدیم.
در بدو ورود به فرودگاه شاهد رقص و پایکوبی عده‌ای از مردم لیبی بودیم که بازگشت یکی از تبعیدیانی که بعد از ۳۲ سال به کشورش برمی‌گشت را جشن گرفته بودند.

و اما طرابلس؛

طرابلس که در شمال غربی لیبی بر کرانه دریای مدیترانه واقع شده توسط فنیقی‌ها بنیاد نهاده شد.

*کلاشینکف آن هم زیر کت و شلوار/۸۰۰ هزار اسلحه در دست مردم طرابلس

از زیبایی‌های طرابلس شنیده بودم، اما خانه‌های تخریب شده بر اثر حملات موشکی ناتو و جای گلوله‌ و خمپاره بر در و دیوار برخی خانه‌ها یادآور موشک‌هایی بود که به سوی طرابلس شلیک شد.

طرابلس با جمعیت یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفره نسبت به بنغازی وضعیت بهتری دارد، ولی ۸۰۰ هزار اسلحه در دست مردم طرابلس زنگ خطری برای امنیت لیبی پس از قذافی است. صدای تیرهای هوایی آن هم در شب آرامش طرابلس را به هم می‌زند و کلاشینکف به وفور در دست مردم دیده می‌شود. کلاشینکف آن هم زیر کت و شلوار دیدنی است.

خودروهای حامل تیربار در گوشه گوشه‌های بنغازی و طرابلس به عینه دیده می‌شد و از شهر چهر‌ه‌ای نظامی به نمایش گذاشته بود.

مردم در بنغازی و طرابلس زمانی که متوجه حضور هیئت ایرانی می‌شدند شادی خود را با نشان دادن علامت پیروزی بیان می‌کردند.

۹۷ درصد مردم لیبی را اعراب تشکیل می‌دهند و ۳ درصد باقیمانده شامل یونانی‌، مالتی، ایتالیایی، مصری، پاکستانی، ترک، هندی و تونسی هستند. ۸۲.۶ درصد جمعیت لیبی باسوادند و ۹۷ درصد مسلمان و پیرو مذهب مالکی.

دیگر از آن پرچم سبز یک رنگ خبری نبود، همه جا پرچم سه رنگ (قرمز، مشکی و سبز با علامت هلال و ستاره سفید در وسط) برافراشته شده بود، بر بالای خانه‌ها، شیشه و آنتن ماشین‌ها، حتی برخی‌ها پرچم را بر دیوارهای خانه‌هایشان و کرکره مغازه‌هایشان نقاشی کرده بودند.

* هیچ دیواری از شعارنویس‌ها در امان نبود

شعارنویسی که غوغا می‌کرد؛ هیچ دیواری در امان نبود، از کاریکتاتور قذافی گرفته تا شعارهایی بر ضد وی که البته این موضوع در بنغازی بیشتر نمود داشت تا طرابلس. در جاهایی نیز عروسک‌های قذافی در حالی که در قفس بود توجه هر عابری را به خود جلب می‌کرد.

برخی نیز از فرصت استفاده کرده بودند بر تعدادی از دیوارها جملاتی را در بیان مالکیتشان بر آن محل نوشته بودند.

هیچ‌کس در زمان قذافی حق اعتراض کلامی نداشت چه برسد به دیوار و شعارنویسی. اکنون جسد قذافی در قبر می‌لرزد. کو آن همه خیمه و بارگاهی که برای خود درست کرده بود؟
آری چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور.

این کشور که نفت منبع اصلی درآمدش را تشکیل می‌دهد گرچه فقر در اغلب نقاطش بیداد می‌کند، ولی مظاهر تجمل در گوشه گوشه پایتختش به عینه مشاهده می‌شود، فروشگاه‌هایی با برندهای معروف، در برخی جاها نیز انگار نه انگار که انقلابی رخ داده و مردم به کار روزمره خود مشغول بودند و روزگار را سپری می‌کردند.

بعد از ورود به طرابلس و استقبال به عمل آمده توسط قائم مقام وزیر خارجه لیبی از صالحی و هیئت همراه، عازم میدان شهدا (سبز سابق) شدیم و از آنجا سری به باب العزیزیه مقر اصلی استقرار معمر قذافی زدیم.

*خرابه العزیزیه نه باب العزیزیه

دیگر از باب العزیزیه آن دژ مستحکم با مساحت ۶ کیلومتر مربعی واقع در جنوب طرابلس که علاوه بر منزل مسکونی قذافی، تعدادی از ساختمان‌ها و تاسیسات نظامی و امنیتی نیز در آن قرار داشت، دیگر خبری نبود. تا چشم کار می‌کرد خرابه‌ بود و ویرانه.

کسی باور نمی‌کرد دیوارهای بتنی که به مصون‌ترین دژ در لیبی معروف شده بود و با سه دیوار سیمانی بتونی و ضد موشک و ضد گلوله خمپاره محافظت می‌شد با حمله موشک‌های ناتو فرو ریخته باشد. همه و همه بیانگر این بود که ظلم و دیکتاتوری ماندنی نیست.

در حال حاضر همه نگاه‌ها متوجه آینده لیبی است و امید است لیبی بتواند بدون دخالت کشورهای فرامنطقه‌ای و تنها با تکیه بر مردمش این دوره گذار را سپری کند.

گزارش از اکرم شریفی (خبرگزاری فارس)
نظرات بینندگان