پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در آغاز اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، مجلس بحق از دولت خواست تا با برنامه منظم و شفاف سازی کار را آغاز کند.
بحث ویژه در شکل آزادسازی قیمتها بود و اینکه هر سال درصدی به قیمتها افزوده شده و طی پنج سال، آزادسازی کامل صورت پذیرد. از سوی دیگر بحث خانواده های دریافت کننده یارانه نیز مطرح بود.
به سبب نبود اطلاعات اقتصادی دقیق، شناسایی آنها که مستحق دریافت یارانه اند نیز آسان نبود. باید کار کارشناسی دقیقی می شد.
چنین نشد و دولت هم بناچار به تمام آنها که تقاضا کردند یارانه داد و ناگهان چیزی بیش از هفتاد میلیون نفر، مستمری بگیر دولت شدند. این در حالی بود که هنوز درآمدهای حاصل از آزادسازی قیمتها محقق نشده بود. به سبب این هزینه سنگین، دولت مجبور شد شتاب بیشتری به گران شدن اقلام مختلف؛ بویژه حاملهای انرژی بدهد. این مسأله تأثیر بسیار بدی بر واحدهای صنعتی، بویژه واحدهای متوسط و کوچک گذاشت.
با تمام اینها، باز کسری بودجه عمیقی پدید آمد و اکنون دولت بر آن شده تا بیش از ده میلیون نفر را از فهرست دریافت یارانه ها حذف کند، زیرا با این وصف رقم بسیار بیشتری که از صرفه جویی و آزادسازی قیمتها کسب کرده، مستمری به مردم داده است.تصور کنید این سیاست غلط و اصلاح آن در این مرحله چه لطمه سنگینی به اقتصاد کشور وارد کرده و می کند. از یکسو حجم عظیمی پول به بازار تزریق شده که تورم سنگینی را روی دست مردم گذاشته و از سویی دیگر هزینه پرداخت یارانه ها کمر بودجه را شکسته است.
کسری بودجه باز با استقراض از بانک مرکزی باید جبران شود و این در یک دور باطل، دوباره به تورم و گرانی دامن می زند. واحدهای صنعتی را فلج و حجم واردات را افزایش می دهد که این همه بیش از همه به بیکاری قشر زیادی از مردم منجر می شود. بگذریم، اکنون این حدود 12 میلیون نفر، بر چه اساس بناست از فهرست یارانه بگیرها حذف شوند؟ آنها متوقعند و قطع یارانه ها انبوهی از نارضایتی را به دنبال خواهد داشت.
چنانچه این شائبه پیش بیاید که دولت از اطلاعات آمارگیری اخیر برای این منظور استفاده می کند (که ان شاء ا... نمی کند و نباید بکند) مردم برای ابد از هر نوع آمارگیری فراری شده و دیگر به قولهای دولتمردان خود اعتماد نکرده و در نوبتهای بعدی هرگز با آمارگیران صادق نخواهند بود. اگر نه، معیارها چه خواهد بود؟ حال آنکه اگر از همان ابتدا حساب شده عمل می کردند، هم هزاران میلیارد تومان صرفه جویی می شد و هم جو نارضایتی پیش نمی آمد. آنها که از فهرست حذف می شوند، اگر حقشان نبوده که از همان اول یارانه بگیرند، پس در این یکسال دولت میلیاردها تومانی که به اینها داده را به باد داده است و اگر حقشان بوده، چرا بناست حذف شوند؟ ببینید شتابزدگی در اجرای یک قانون درست، چه بدبختیهایی در پی دارد!
این چه عدالتی است که از سهم نفت که جزء انفال و درآمد تک تک افراد کشور است به او نرسد؟ پولدار بودن دلیلی بر قطع سهم او از این پول نیست زیرا به دلیل پولدار بودن مالیات بیشتری هم می پردازد
این کار یعنی طرز فکر کاملا کمونیستی به افراد جامعه و تکفیر طبفه بورژوازی
از شما خواهش می کنم که به این مطلب هم بپردازید