arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۴۱۴۹۷
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۲۳ - ۱۶ مهر ۱۴۰۰
محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛

قسمت ۲۶/ ماجرای سقوط ارزش پول سیاه در سال آخر سلطنت ناصرالدین‌شاه

... و چون آن زمان ارزانی بود اکثر حوایج مردم به این پول مس که پول سیاه می‌گفتند برآورده می‌شد، اما چون قیمت حقیقی پول مس خیلی کمتر از قیمت اسمی آن بود البته ضربش می‌بایست محدود باشد. ضرابخانه جزء ادارات امین‌السلطان یعنی صدراعظم بود و او آن را به حاجی محمدحسن معروفه به «کمپانی»... واگذار کرده بود و به همین جهت او را حاجی دارالضرب می‌گفتند. این حاجی محمدحسن برای صرفه‌ی خود کارها کرده است که به ضرر مملکت بوده، از جمله این‌که ضرب سکه‌ی مس را نامحدود کرد، چنان‌که بازار از آن پر شد و جای پول نقره را گرفت. عاقبت کثرت پول سیاه تاثیر طبیعی خود را بخشید، یعنی قیمتش تنزل کرد...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

قسمت ۲۶/ ماجرای سقوط ارزش پول سیاه در سال آخر سلطنت ناصرالدین‌شاه

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در سال آخر ناصرالدین‌شاه مسئله‌ای که میان مردم همهمه انداخت تنزل فاحش پول سیاه بود، به این معنی که اسکناس تازه رایج شده و فراوان نبود و مردم چندان اطمینانی هم هنوز به آن نداشتند. پول طلا هم کمیاب بود و واسطه‌ی رایج معاملات نمی‌شد و پول اصلی ما نقره بود که واحدش را قران می‌گفتند و ده قران را یک تومان می‌خواندند. اما آن‌چه بیش‌تر میان مردم داد و ستد می‌شد پول مس بود که یک شاهی و دو شاهی (صد دیناری) سکه می‌زدند و بیست شاهی یک قران بود و چون آن زمان ارزانی بود اکثر حوایج مردم به این پول مس که پول سیاه می‌گفتند برآورده می‌شد، اما چون قیمت حقیقی پول مس خیلی کمتر از قیمت اسمی آن بود البته ضربش می‌بایست محدود باشد.

ضرابخانه جزء ادارات امین‌السلطان یعنی صدراعظم بود و او آن را به حاجی محمدحسن معروفه به «کمپانی» که سابقا به مناسبت احوال سید جمال‌الدین از او نام برده‌ام واگذار کرده بود و به همین جهت او را حاجی دارالضرب می‌گفتند. این حاجی محمدحسن برای صرفه‌ی خود کارها کرده است که به ضرر مملکت بوده، از جمله این‌که ضرب سکه‌ی مس را نامحدود کرد، چنان‌که بازار از آن پر شد و جای پول نقره را گرفت. عاقبت کثرت پول سیاه تاثیر طبیعی خود را بخشید، یعنی قیمتش تنزل کرد و به جای بیست شاهی که معادل یک قران بود بیست‌وپنج شاهی و سی شاهی شد و کم‌کم به چهل و پنجاه و شصت شاهی رسید و چون بسیاری اشخاص دارایی نقدینه‌شان پول مس بود از این جهت ضرر فاحش دیدند و غوغا برخاست و حل این مسئله از مشکلات شد. عاقبت مجبور شدند پول‌های مس را جمع‌آوری و سکه زدنش را موقوف کنند و از آن زمان به جای پول مس پول نیکل رایج شد. اما در سر این کار حاجی محمدحسن زحمت دید و بر سر زبان‌ها افتاد. ضمنا برای اعتمادالسلطنه موقع به دست آمد که نسبت به صدراعظم ریزه‌خوانی بلکه درشت‌خوانی کند و باطنا و ظاهرا دشمنی خود را به کار بیندازد. اما دشمنی با امین‌السلطان در واقع ضدیت با شاه بود؛ زیرا که امین‌السلطان بدون اجازه‌ی شاه کاری نکرده بود و در نزد او نهایت تقرب را داشت و این حرکات اعتمادالسلطنه ممکن بود برای او گران تمام شود.

ادامه دارد...

منبع: خاطرات محمدعلی فروغی به همراه یادداشت‌های روزانه از سال‌های ۱۲۹۳ تا ۱۳۲۰، به خواستاری ایرج افشار، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ سوم، ۱۳۹۸، صص ۷۶-۷۷، (رساله در سرگذشت خود و پدر).

نظرات بینندگان