arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۶۵۶۸۱
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۲۳ - ۱۵ اسفند ۱۴۰۰

خاطرات صادق طباطبایی، شماره ۲۸: متن گفت و شنود امام و آیت الله حکیم برای قیام علیه پهلوی

خاطرات صادق طباطبایی: امام: «اگر امام حسن هم به اندازه‌ی شما مرید داشت قیام می‌کرد...» مرحوم حکیم: «من که نمی‌بینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نماید.» امام: «شما اقدام و قیام نمایید من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعید خواهم کرد!» مرحوم حکیم: لبخند و سکوت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ [...] سحرگاه ۱۳ آبان ۱۳۴۳ امام دستگیر و سپس به ترکیه تبعید می‌شوند. بعد از چند مدت حاج آقا مصطفی دستگیر و ایشان نیز به ترکیه تبعید می‌گردند.

با تبعید امام به ترکیه، امام موسی صدر به واتیکان سفر می‌کند و طی ملاقاتی طولانی و فشرده از پاپ اعظم می‌خواهد که برای رهایی امام از تبعید اقدام کنند. در اروپا نیز بیانیه‌های متعددی توسط برادران انجمن اسلامی سازمان UMSO در حمایت از امام و قیام روحانیت در ایران صادر می‌گردد. در تهران و قم و مشهد، در بازار و دانشگاه نیز اعتراضات به تبعید امام ادامه یافت. سرانجام امام و حاج آقا مصطفی در ۱۳ مهر ماه ۱۳۴۴ از ترکیه به عراق تبعید می‌گردند.

شاه خیال می‌کرد شرایط حوزه‌ی نجف امام را در خود تحلیل برده و حرکت ایشان به خاموشی خواهد گرایید.

گفت‌وگوی ایشان با آیت‌الله حکیم در نجف در همان روز‌های اول ورودشان، روشنگر همه چیز هست الا سکوت و یا تصمیم به سکوت پیرامون حوادث ایران.

[...] چند روز پس از تبعید امام از ترکیه به عراق، امام خمینی در شب ۲۷ مهر ماه ۱۳۴۴ در نجف اشرف به دیدار مراجع تقلید رفت. گفت وگوی آن حضرت با آیت‌الله حکیم بیانگر عزم راسخ امام در انجام رسالت خویش در حوزه‌ی نجف و هم‌چنین نشان‌دهنده‌ی تفکر و فضای حاکم بر این حوزه است که عینا نقل می‌شود:

امام خمینی: خوب است برای تغییر آب و هوا به ایران بروید و اوضاع آن‌جا را از نزدیک ببینید و مشاهده کنید که بر این ملت مسلمان چه می‌گذرد. در زمان مرحوم بروجردی عدم اقدام ایشان را علیه دولت جابره حمل بر صحت می‌کردم و می‌گفتم مطالب را به ایشان نمی‌رسانند. نسبت به جناب‌عالی هم این‌طور معتقدم که فجایع حکومت ایران را به سمع شما نمی‌رسانند و الا شما هم ساکت نمی‌ماندید. در تهران به عنوان ۲۵ سال سلنطنت پهلوی جشن گرفتند و به زور چهارصد هزار دلار از این مردم فقیر برای مصارف جشن گرفتند. ۸۰۰ دختر و ۸۰۰ پسر را به عنوان دعا در محلی به جان هم انداختند. به عنوان دعا چه کرده‌اند! از گفتنش خجلم.

آیت‌الله حکیم: شما که این‌جا هستید، به من لطفی ندارد ایران بروم؛ وانگهی چه می‌شود کرد، چه اثری دارد؟

امام: قطعا اثر دارد. ما با همین قیام تصمیمات خطرناک دولت را متوقف کردیم، چطور اثر ندارد؟ اگر علما اتحاد داشته باشند قطعا موثر است.

آقای حکیم: اگر احتمال عقلایی نیز داشته باشد و از طریق عقلایی اقدام شود، خوب است.

امام: قطعا تاثیر دارد، چنان‌چه اثر هم دیدیم و منظور ما از اقدام، اقدام عاقلانه است و اقدام غیرعاقلانه اصلا مورد بحث نیست. مقصود، اقدام علما و عقلای ملت است.

مرحوم حکیم: اقدام حاد کنیم مردم از ما تبعیت نمی‌کنند... برای دین سینه چاک نمی‌کنند.

امام: عرض کردم که مردم در پانزده خرداد جوانمردی و صداقت خود را نشان دادند.

مرحوم حکیم: اگر قیام کنیم و خونی از بینی کسی بریزد، سر و صدایی بشود مردم به ما ناسزا می‌گویند و سر و صدا راه می‌اندازند.

امام: ما که قیام کردیم از احدی به جز مزید احترام و سلام و دست‌بوسی ندیدیم و هر که کوتاهی کرد حرف سرد شنید و مورد بی‌ارادتی مردم واقع شد. در تبعید ترکیه به یکی از دهات ترکیه که اسمش یادم نیست رفتم. اهالی آن ده گفتند وقتی آتاتورک مشغول عملیات ضد دینی خود شد علمای ترکیه جمع شدند و به اتفاق مشغول فعالیت علیه تصمیمات آتاتورک شدند. آتاتورک ده را محاصره و چهل نفر از علمای ترکیه را به قتل رسانید. من شرمنده شدم، پیش خودم فکر کردم که آن‌ها سنی می‌باشند، وقتی خطر را به دین اسلام نزدیک می‌بینند چهل نفر کشته می‌دهند، ولی علمای شیعه در این خطر عظیمی که بر دیانت‌مان وارد آمده خون از دماغ‌مان نیامد (نه از دماغ من و نه شما و نه دیگری). واقعا جای خجلت است.

آقای حکیم: چه باید کرد بایستی احتمال اثر بدهیم، کشته دادن چه اثر دارد؟

امام: عملیات ضد دینی دو جور است: یکی مثل رضاخان، بی‌دینی می‌کرد و می‌گفت من می‌کنم و نسبت به شرع نمی‌داد. البته موضوع اقدام علیه او از باب نهی از منکر بود، ولی شاه فعلی هر عمل ضد قرآن و مذهب می‌کند می‌گوید از دین است، نظر قرآن چنین است، من از قرآن کریم می‌گویم. این بدعت عظیم که بر اساس دیانت لطمه وارد می‌کند قابل تحمل نیست. باید جانبازی کرد. بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد عده‌ای از علمای شیعه قیام کردند و دسته‌ای از آن‌ها کشته شدند.

مرحوم حکیم: تاریخ چه فایده‌ای دارد، باید اثر داشته باشد.

امام: چطور فایده ندارد؟ مگر قیام حسین بن علی علیه‌السلام به تاریخ خدمت موثری نکرد؟ و چه بهره‌ی بزرگی از قیام آن حضرت می‌گیریم.

مرحوم حکیم: راجع به امام حسن چه می‌فرمایید؟ ایشان که قیام نکردند.

امام: اگر امام حسن هم به اندازه‌ی شما مرید داشت قیام می‌کرد. در اول امر قیام کرد، دید مرید‌ها فروخته شده‌اند لذا فتح نکرد. اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید.

مرحوم حکیم: من که نمی‌بینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نماید.

امام: شما اقدام و قیام نمایید من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعید خواهم کرد!

مرحوم حکیم: لبخند و سکوت.

ادامه دارد...

منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)؛ جنبش دانشجویی ایران»، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۳، صص ۱۹۶-۱۹۸

نظرات بینندگان