با اينکه آمار ازدواجهای موفق دانشجويی همواره موجب خوشنودی کارشناسان و جامعهشناسان بوده است؛ اما اين دليل نمیشود که مشکلات ديگر ناديده گرفته شوند و از پيامدهای مشکلآفرين ارتباط آزاد جنسی در دبيرستانها و دانشگاهها به سادگی عبور شود.
بیترديد قضاوت زودهنگام و ارائه تئوریهای يکجانبه نيز نه تنها هيچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه به بحرانیتر شدن شرايط دامن میزند و پيامدهای غيرقابل جبرانی به بار میآورد.
آغاز ارتباط با جنس مخالف از سن يازده سالگی
دکتر محمود گلزاری در نشستی تحليلی اعلام کرد که در چند سال اخير سن ارتباط با جنس مخالف تا ۱۱ سالگی کاهش پيدا کرده است. به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز میشود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشيده میشود.
تحقيقات نشان داده است که ۴۰ درصد از دختران پيش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشتهاند و ۲۰ درصد ديگر قطع ارتباط کردهاند؛ بنابراين ۶۰ درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پيش از سن ۱۸ سالگی تجربه کردهاند.
همچنين مشخص شده است که حدود ۴۰ درصد اين افراد در زمانی ارتباط خود را
شروع کردهاند که سنشان کمتر از ۱۴ سال بوده است؛ يعنی در دوران راهنمايی.
دکتر گلزاری پيش از اين اعلام کرده بود که ۸۰ درصد دختران دبيرستانی در
ايران با يک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند. در
حالی که خانوادهها و مسؤولين مدارس از اين موضوع بیاطلاع هستند.
هدفهای متفاوت دختران و پسران از ارتباط
يکی از مشاوران دانشگاهها هدف پسران از دوستی با دخترها را گذراندن وقت
میداند در حالی که دخترها در ذهنشان خيال ازدواج را میپرورانند.
برخی از دختران نيز روابط محدود با پسران را پذيرفته و با آن کنار آمدهاند؛ در حالی میدانند شايد سرانجام اين ارتباط به ازدواج منجر نشود. اين افراد طی آموزههايی که از آن به زندگی مدرن تعبير میکنند، برهم خوردن رابطه را شکست عاطفی نمیدانند.
نکته قابل توجه ديگر برقراری ارتباط توسط برخی از دختران مذهبی است با اين توجيه که اين رابطه عاملی برای ازدواج است. اين دختران از طرف مقابل هم انتظار دارند که نيت ازدواج داشته باشند. آنها به آسانی درگير مسائل عاطفی میشوند و در موارد بسياری ضربههای شديد روحی میبينند. روانشناسان معتقد حس عذاب وجدان و احساس گناه برای ساليان طولانی با اين افراد باقی میماند.
پسرها چه دخترهايی را میپسندند؟
مشاوران و مبلغان دانشگاه در نشست تحليلی پژوهشگاه فرهنگ، اعلام کردند که اين روزها بيشتر پسرها يا اصلاً طالب ازدواج نيستند و يا خواهان ازدواج با دختری هستند که ملاک ثروت و زيبايی را داشته باشد.
برای مثال پسری اهل يک شهرستان يا روستا که وقتی اولين بار به مشاور رجوع کرده تا زانو در خاک و گل بوده است، فقط میخواهد با دختری تهرانی و شمالشهرنشين وصلت کند که خانوادهای ثروتمند دارد.
روانشناسان عقيده دارند که اين يکی از راههايی است که پسران را به رويای «يک شبه ره صد ساله رفتن» نزديک میسازد. ديگر زمانهای که داماد سرخانه بودن ننگ محسوب میشد، گذشته است و امروزه بسياری از افراد که چشمانداز روشنی را برای آينده خود متصور نيستند قصد دارند تا از ازدواج به عنوان پله ترقی استفاده کنند.
البته واضح است که اين آرزو چندان هم به آسانی قابل وصل نيست و در نتيجه آمار ازدواج کمتر میشود و با تصميمگيریهای نادرست بسياری از زندگیها در چند سال نخست از هم میپاشد.
از سوی ديگر درجه زيباپسندی پسران به شدت بالا رفته است و دخترانی که خود را زيبا نمیدانند برای جبران مافات و به دست آوردن يک شوهر، بيش از حد لازم آرايش میکنند تا بتوانند بيشتر جلب توجه کنند. در کنار آرايش زياد برای ديده شدن، گروهی از دختران به موارد حادتری از جمله مصرف مشروب و کشيدن سيگار نيز روی میآورند تا خود را مدرن و يا حتی مرفه جلوه دهند و از اين طريق از غافله عقب نمانند و پسران را تحت تأثير قرار دهند.
اين درحالی است که روانشناسان معتقدند افرادی که با استفاده غيرطبيعی از لوازم آرايش تلاش میکنند توجه ديگران و بهويژه جنس مخالف را به خود جلب کنند، بايد تحت مشاوره و رفتاردرمانی قرار بگيرند.
يک دانشگاه و چند نتيجه تحقيق!
چندی پيش فاطمه سادات محبی، از پژوهشگران حوزه زنان اعلام کرد که بر اساس تحقيقات به عمل آمده دليل بیتمايلی ۸۷ درصد دانشجويان پسر به ازدواج، پوشش نامناسب دختران است.
اما رئيس انجمن مددکاری معيار ازدواج اکثر پسران را ثروت دختران میداند. دکتر مصطفی اقليما معتقد است که در حال حاضر به علت شرايط نامناسب اقتصادی معيارهايی که جوانان برای ازدواج خود در نظر میگيرند، با گذشته تفاوت زيادی پيدا کرده است.
کارشناسان بسياری نيز بر اين عقيدهاند که معيار زيبايی به يکی از اصلیترين گزينههای انتخاب همسر برای مردان تبديل شده است. حال اين پرسش مطرح میشود که با توجه به نتايج مختلف و حتی متضاد تحقيقات در دانشگاهها، آيا میتوان به ارائه راهکارهای اساسی در اين زمينه اميد داشت؟
قرار نشد به کسی اهانت بشه!خوب همه دوست دارند با یک خانواده ثروتمند وصلت کنند اینکه شهرستانی و غیره نداره که!
عجب محققی بوده و چقدر نتایج تحقیقش درست بودن و چقدر امانتدار و راستگو بوده
جداي از اينكه موافق يا مخالف اين-مسئله باشيم تبدييل به ارزش شدن اين مسئله مهمتر است.الان داشتن دوست جنس مخالف از ضد ارزش به يك ارزش تبديل شده ونداشتن آن در بين جوانان يا حتي عدم قبول آن اوملي است. درحالي كه اين ارتباط در كشورهاي آزاد يك مسئله انساني ومعمول است وهيچ حسن وقبحي در آن وجود ندارد.
براي حل اين مسئله ضمن كار فرهنگي آنهم فقط از طريق خانواده ومشكلات مترتب براي خانواده وآگاهي دادن از رسانه بدون هر گونه برخورد فيزيكي هيچ راهي نيست.
من به عنوان يك مربي در دانشگاه ولع دانشجويان به اصطلاح صفري در ارتباط با جنس مخالف را مشاهده ميكنم وجالب اينكه بعد از دوسال از تحصيل اكثر قريب به اتفاق به جنس موافق خود رجوع ميكنند وبخصوص دختران با هم صميمي تر ميشوند وبه ندرت مگر در كارهاي گروهي يا دروس مشترك تمايل زيادي به جنس مخالف نشان نميدهند مگر استثنا كه مشكل شخصيتي داشته باشند.
گزارش آقای گلزاری از بیخ و بن مشکل دارد. به عنوان کسی که با دختران و پسران دبیرستانی در بوشهر سر و کار دارم، آن هم رابطه ای بسیار صمیمی، اعلام می کنم وضع آن گونه نیست که جناب ایشان می گویند. مگر اینکه بگوییم مشت نمونه خروار نیست. یا اینکه اعلام کنند جامعه آماری شان کجاست و چند نفر است؟
خانم سادات محبی نیز ممکن است نتیجه پژوهش در یک قشر خاص را اعلام کرده اند. یکی از همکاران من در دانشگاه در یک کار میدانی در سطح خرد، معلوم کردید اکثر پسران دانشجو متمایل به ازدواج با دخترانی هستند که حجاب بسته ندارند و آزادترند!
منکر معضلات نیستم، اما اینها هم دارند شورش را در می آورند. وضع بدان گونه نیست که آنها می گویند. ولی امروزه به لطف شیرین کاریهای دولت، هرچه بگویند، همه باورشان می شود!