پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در سالهاي اخير زائران ايراني مدينهي منوره را در پايان گشتِ يکروزه در شهر و بازديد از منطقهي اُحد و مساجد ذوقبلتين و قبا و چند جاي ديگر، به جايي مشهور به «مَشرَبهي امابراهيم» ميبرند تا زائران از پشت ديوارهاي سفيد و درِ بستهي قبرستاني در ابتداي يکي از کوچههاي خيابان علي بن ابيطالب (ع) در منطقهي «العوالي» واقع در شرق قبرستان بقيع، مقبرهي مادر امام رضا عليهالسلام را زيارت کنند. اما اين جا بهراستي کجاست؟ مشربه چيست؟ امابراهيم کيست؟ و چرا درهاي آن جا را بستهاند؟
به گزارش شفقنا، محمد رضا مروارید در شبکه امام رضا (ع) به این پرسش ها در گزارشی پاسخ داده و نوشته است: بر پايهي اسناد تاريخي، اين قطعه زمين در ميان نخلستانهاي شرقي مدينه، هنگام حضور پيامبر(ص) در آن شهر متعلق به يک يهودي دانا و دارا به نام «مُخَيريق» از يهوديان بنينضير بوده که در هنگام جنگ احد، با يادآوري اين که ياري پيامبر واجب است و محمد همان کسي است که ما انتظارش را ميکشيم، افراد قبيلهاش را به پاسداري از پيامبر فرا ميخوانَد، ولي چون پاسخ مثبتي از آنان نميشنود، خود راهي نبرد ميشود و در جنگ به شهادت ميرسد. وي پيش از رهسپاري به منطقهي احد وصيت ميکند که اگر کشته شدم، آن چه دارم از آنِ محمد است و او هر گونه که خواهد در آنها تصرف کند و بدين گونه بوستانهاي هفتگانهي او و از جمله همين زمين که بعدها «مشربهي امابراهيم» نام ميگيرد، از سال سوم هجري به پيامبر تعلق دارد. پيامبر پس از شهادت وي ميفرمايد: «مخيريق بهترين کس در ميان يهوديان است». با رحلت رسول خدا، همين هفت قطعه زمين محصور که به «حوائط سبعه» معروف است بهعلاوهي «فدک» در اختيار حضرت فاطمهي زهرا(س) قرار ميگيرد.
دليل نامگذاري اين قطعه زمين به مَشرَبه شايد اين باشد که اين واژه به معناي اتاق يا ايوان و سکوي پيش روي آن است، و چون آنجا چنين بوده است، آن را مشربه ناميدهاند، نيز شايد به اين اعتبار آن را مشربه نام دادهاند که مشربه به معناي جاي بلند است و چون محل آن اتاق بلندتر از ديگر نقاط نخلستان بوده آن را مشربه خواندهاند. گفتهاند که مشربه به معناي زميني حاصلخيز و هميشهسبز هم آمده است، و آنجا چنين بوده است. شايد هم در آن قطعه زمين آب شرب گوارايي جاري بوده که مردمان از آن مينوشيدهاند.
علت انتساب آن به امابراهيم نيز آن است که چون پيامبر در سال ششم يا هفتم هجري نامهاي به مقوقس فرمانرواي اسکندريهي مصر فرستاد و او را به اسلام فرا خواند، وي به پاس اين دعوت، هدايايي و از جمله دو کنيز به نامهاي «ماريه» و «سيرين» دختران شمعون را نزد پيامبر گسيل داشت. اين دو که خود از بزرگزادگان آن سرزمين بودند، در مدينه اسلام آوردند، سيرين به نکاح حسان بن ثابت در آمد و ماريه نزد پيامبر و در خانهي يکي از ياران رسول خدا نزديکي سراي آن حضرت ماند و چون به دليل زيبايي ظاهري و سيرت نيکو، مورد توجه پيامبر و در نتيجه مايهي رشک ديگر همسران حضرت شد، او را به همان اتاق واقع در مشربه انتقال داد و فردي به نام «رباح» را به نگهباني آن مشربه گمارد. يکي از پسران پيامبر يعني ابراهيم نيز از وي در همانجا زاده شد. مشربه از همين رو به ماريه يعني مادر ابراهيم انتساب دارد و به نام مشربهي امابراهيم خوانده ميشود. ابراهيم در حدود هجدهماهگي از دنيا رفت و جنازهاش را در گورستان بقيع به خاک سپردند. ماريه نيز تا سال پانزدهم هجري زنده بود و پس از آن جنازهاش در بقيع و کنار فرزندش ابراهيم دفن شد.
آياتي از سورهي تحريم در پي حسادت يکي از همسران پيامبر نسبت به ماريه و نکوهش اين رفتار ناشايست وي نازل شده است و به دنبال نزول همين آيات بود که پيامبر، ماريه را از همسايگي ديگر همسران خود جدا کرد و او را در بوستاني دور از خانه و مسجد جاي داد. نيز گفتهاند که شأن نزول آيات مربوط به حديث افک که در سورهي نور آمده، در بارهي شايعهاي در مورد ماريه است. بدين گونه بود که اين مشربه، همواره مورد بيتوجهي آن دو همسر پيامبر که گفتهاند حفصه و عايشه دختران عمر و ابوبکر بودهاند، قرار داشت.
گويا تا زمان امام صادق(ع) مشربه به همان حالت آغازين خود بوده که امام فرموده است: در زيارت مساجد مدينه از قبا آغاز کن و در آن نماز بگزار، که نخستين نمازگاه پيامبر در آن خطه است، آن گاه به مشربهي امابراهيم برو و در آن جا نيز که خانه و نمازخانهي پيامبر است، نماز بخوان. امام صادق(ع) در روايتي ديگر نيز ميفرمايد: از آثار رسول خدا(ص) چيزي جز اينها (مسجد قبا، مسجد فضيخ و مشربهي امابراهيم) نمانده، مگر آن که آن را دگرگون کردهاند.
از آن پس، در آنجا مسجدي ساختهاند که به مسجد مشربه شهرت يافته است و در پارهاي از کتابهاي تاريخي حتي طول و عرض آن و مشخصاتي همچون بدون سقف بودن آن ذکر شده است. محل مشربه، چه پيش از آن که به صورت مسجد درآيد و چه پس از آن، همواره مورد عنايت امامان بزرگوار شيعه(ع) بوده، به گونهاي که آن را پس از مسجد قبا مهمترين مکان زيارتي شهر مدينه برشمردهاند و در پرتو همين آموزهها، شيعيان نيز خود را به زيارت اين نقطه پايبند ميدانستهاند. با روي کار آمدن حکومت وهابيان در سرزمين عربستان، و پيگيري سياست تخريب نمادها و نشانههاي ديرين اسلامي، بهخصوص بناهايي که نشاني از رويکرد شيعي داشته يا مورد توجه و عنايت پيشوايان شيعه قرار گرفته، اين مسجد نيز ويران شد و مانند ديگر مساجدي که دير يا زود از پا افتاد، به محلي براي دفن اموات اختصاص يافت. تو گويي براي وهابيان پذيرفتني نبود که هر ساله هزاران تن از زائران شيعي، به زيارت مشربهاي بيايند که يادآور خاطرهي رنجش پيامبر از دختران ابوبکر و عمر و نزول آياتي در اين زمينه است.
همان گونه که گفته شد، همهي نشانههاي تاريخي حاکي از آن است که مشربهي يادشده از زمان پيامبر تا زمان امام صادق(ع) به همان شکل نخستين باقي مانده، از آن تاريخ تا آغاز حاکميت آل سعود به صورت مسجد در آمده، و از آن تاريخ تا کنون به شکل يک گورستان و در حصار ديوارهاي بلند مورد استفاده است.
اينک معروف است که مقبرهي نجمهخاتون مادر امام رضا(ع) و مزار حميدهي بربريه مادر امام کاظم(ع) در همان زمين قرار دارد و بيشتر انگيزهي زائران از زيارت مشربه خواندن زيارت و فاتحه براي آن بزرگواران است.
اما آيا ميتوان دليلي را سراغ گرفت که شخصيتي مانند مادر امام رضا(ع) در آن جا دفن شده باشد؟ حال آن که در آن زمان مشربه با کاربري مسجد شناخته ميشده و افزون بر آن، گورستان بزرگ و شناختهشدهاي همچون بقيع که مدفن پيشوايان شيعه نيز بوده، در همان شهر مدينه قرار داشته است.
يا بايد گفت: مادر امام رضا(ع) که خود يکي از اهالي سرزمين نوبه واقع در جنوب مصر و شمال سودان بوده، به دليل پيوندهاي سرزميني با ماريه همسر پيامبر که او نيز خود از همان منطقه به مدينه آمده است، به خاکسپاري در آن مشربه علاقهمند بوده است.
يا چنان که برخي گفتهاند بر اين باور رفت که در اين جا ميان دو امابراهيم اشتباهي رخ داده است. در توضيح اين مطلب بايد يادآور شد که نام يکي از برادران امام رضا(ع) ابراهيم بوده است، بنابراين همان طور که موسي بن جعفر(ع) را ابوابراهيم ميخوانند، همسر آن حضرت يعني مادر امام رضا(ع) را هم امابراهيم ميخوانند، در حالي که مادران ابراهيم و امام رضا(ع) متفاوت بودهاند، ابراهيم زادهي کنيزي به نام نجيه است و امام رضا(ع) از دامان بانويي به نام نجمه که با القاب تکتم و اروي و سمانه نيز خوانده ميشود، به دنيا آمده است. بنابراين حتي اگر اين مشربه مقبرهي امابراهيم همسر حضرت موسي بن جعفر(ع) هم باشد، او مادر ناتني امام رضا(ع) است. اين نکته را برخي از پژوهشگران معاصر گفتهاند و بر آن پافشاري دارند.
ايشان افزوده است: از اين گذشته اصلاً مشربه را چه به مقبره؟
هر چه باشد، به گفتهي همان محقق محترم، خوب است کساني که زائران را با دلي پاک و باصفا به زيارت آن مشربه ميبرند، افزون بر توضيحاتي که در بارهي زندگاني امام رضا(ع) و فضيلت زيارت مادر حضرت يادآور ميشوند، به تاريخچهي آن مشربه و ماجراي رنجش پيامبر از حفصه و عايشه و ماندن در مشربهي امابراهيم نيز اشاره کنند؛ امري که وهابيان همواره از آن پرهيز داشته و با ويران کردن مسجد و زدودن نشانههاي تاريخي مشربه، کوشيدهاند آن را از خاطرهها بزدايند و شايد با توجه به همين امر بوده است که حضور و نماز گزاردن در اين مشربه مورد تأکيد امام صادق(ع) قرار گرفته است.
باري، گرامي باد ياد امابراهيم ماريهي قبطيه، همسر گرامي رسول خدا(ص) که در آن سالهاي دشواري مايهي آرامش پيامبر بود، و بلند باد ياد و نام تکتمبانو مادر بزرگوار امام رضا(ع) که اکنون نيز زائران مدينه را به آن قبرستان دورافتاده و فراموششدهي آن سوي بقيع ميکشاند تا لختي در مقابل ديوارهاي سفيد گرداگرد مزارش بايستند و برايش فاتحهاي نثار کنند.
شادی روح مادر امام رضا(ع) فاتحه