arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۳۰۲۰
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۰۰ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۱
جزئیات اخلال در احیای حرم رضوی به روایت شاهد عینی

ناطق چه گفت که لباس شخصی ها برآشفتند؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : بازتاب: دیشب شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان بود. با اینکه به یک افطاری مهم دعوت بودم، از ترس اینکه نتوانم به مراسم احیاء حرم برسم، از خیر آن گذشتم. پس از افطار و خواندن نماز مغرب و عشاء فوراً و با ذوق و شوق فراوان به سمت حرم حرکت کردم تا بهترین و مهمترین شب سال را در حرم علیّ بن موسی الرّضا (ع) سپری کرده و مراسم احیاء را درک کنم.

 

تقریباً کلّ صحن جامع رضوی مفروش بود. در وسط صحن جایی یافته و نشستم. پس از پایان دعای جوشن کبیر و مراسم عزاداری، حجّت الاسلام و المسلمین ناطق نوری برای ایراد سخنان خود و قرآن به سر گرفتن بالای منبر رفتند.

 

موضوع صحبت" عدل " بود. ایشان ابتدا روایتی از حضرت علی (ع) به این مضمون خواندند: فردی از امام علی سؤال کرد که عدل بهتر است یا جود؟ ایشان فرمودند (نقل به مضمون): عدل یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن ولی جود یک درجه جلوتر از عدل است. سپس نتیجه گرفتند که در نظر مردم و در مسائل فردی جود بهتر است لکن در مسائل حکومتی و اداره جامعه نمی شود با جود برخورد کرد، بلکه باید عدالت را پیاده کرد.

 

در ادامه خطیب محترم اقسام عدل را بر شمرده و شروع به توضیح یک یک آنان کرد. عدالت اجتماعی، عدالت اخلاقی، عدالت سیاسی، عدالت مدیریّتی و ...  .
خلاصه سخنان در رابطه با عدالت اجتماعی در یک جمله:" همه در برابر قانون مساویند. "
خلاصه سخنان در رابطه با عدالت اخلاقی در یک جمله:" ریا، کبر، غرور و صفاتی از این دست عدالت اخلاقی نبوده و مخالف با عدل است. "


تا اینکه صحبت به عدل سیاسی رسید. سخنران محترم گفتند:« مثلاً اگر کسی در انتخابات برای اینکه رأی بیاورد رقیب خود را بی آبرو کند، این مخالف با عدل سیاسی است». حدود دو دقیقه بعد، گروهی در جلوی جایگاه شروع به فرستادن صلواتهای مکرّر کرده و در صدد به هم زدن سخنرانی بودند. عدّه ای از مردم نیز کنجکاو شده و برای دیدن جلوی جایگاه ایستاده و مرتّب سرک می کشیدند.

 

خطیب محترم تذکّر دادند که اینجا جای صلوات فرستادن نیست. هم مردم و هم خود خطیب به خوبی فهمیدند که توطئه و خرابکاری در راه است. لذا ایشان ـ با اینکه بخشی از بحث باقی مانده بود ـ سریع و به طور کاملاً محسوس سخنرانی را تمام کرده و وارد مراسم قرآن به سر شدند و این مراسم را هم خیلی زود و بدون تأنّی به پایان بردند.

(با اینکه در مراسم احیاء حرم امام رضا رسم است که وقتی به عبارت "بعلیّ بن موسی" می رسند، در حالی که مردم رو به گنبد امام رضا ایستاده اند، یک مدّاح حدود هفت هشت دقیقه مدّاحی می کند. همان طور که در شبهای نوزدهم و بیست و یکم نیز همین طور بود). حتّی بر خلاف شبهای گذشته چراغ های صحن رضوی هم خاموش نشد و مراسم در زیر چراغهای روشن برگزار شد.

 

در آخر مراسم سخنران چند دعا کرده و در خلال آن از خداوند سلامتی مقام معظّم رهبری و وحدت کلمه ملّت را درخواست کرد. بلافاصله پس از پایان مراسم، حدود چهل نفر جوان که در جلوی جایگاه حضور داشتند، قیام کرده و شروع به شعار دادن کردند. این در حالی بود که آقای ناطق در حال ترک جایگاه بود. تنها شعار " وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد " را شنیدم چون صدای شعاردهندگان واضح نبود.

 

به ناگاه دیدم این جماعت در حین شعار اشیایی از قبیل بوروشورهایی که در حرم توزیع می شود را به سمت راهروی خروجی جایگاه پرتاب می کنند. جالب اینجا بود که اکثر مردم بی تفاوت به این قضیّه در حال ترک مراسم بودند. عدّه ای نیز همچنان سرک می کشیدند.

 

مردم بیچاره


نگارنده این چند سطر که به طور کلّی حالی را که موقع مراسم قرآن به سر باید داشته باشد از دست داد. مردم دور و اطراف هم زبان به شکایت گشودند که احیای امشب ما را خراب کردند. من به نوبه خود از اینکه وقت و حال دعا و مناجات در بهترین شب سال و بهترین مکان از دستم رفت، گله مند بوده و در جهان پس از مرگ این حقّ خود را از مسبّبان باز خواهم ستاند و اطمینان دارم لااقل گروهی از مردم هم با من هم رأی خواهند بود.

مسبّبان واقعه


خیلی بعید است این گروه بدون برنامه ریزی و به طور اتّفاقی این کار را کرده باشند. زیرا اوّلاً من در دو احیای گذشته در نزدیکی جایگاه نشسته بودم و می دیدم اکثر افرادی که در جلوی جایگاه می نشینند انسان های روستایی منش و ساده ای هستند و عموماً از مسائل سیاسی بی اطّلاع و هیچ گاه نیز وارد مسائل سیاسی و اینگونه حرکات نمی شوند. ثانیاً هیچ وقت چهل نفر از عوام مردم که از راههای دور و نزدیک برای درک احیای حرم امام رضا آمده اند، نمی آیند بدون برنامه ریزی، حرمت این شب مقدّس و این مکان مقدّس را در حضور این همه مردم شرکت کننده بریزند. پس باید گفت این حرکت برنامه ریزی شده بوده است. 


مقصّر اصلی

مقصّر اصلی این گونه حوادث کسانی اند که:


1. چند سال پیش وقتی سه چهار طلبه نادان و فریب خورده سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی را در حرم حضرت معصومه(س) آن هم در روز پانزدهم خرداد به هم ریخته و الفاظی بسیار بد را در رواق امام خمینی(ره) حرم قم فریاد زدند، ـ که یکی از اساتید حوزه هم به دیدار آنان رفته و به نوعی از آنان تجلیل کرده بود ـ  سکوت کرده و از کنار آن با بی مهری گذشتند.


2. وقتی در آن مناظره کذاییِ آن انتخابات کذایی، نسبتهایی ناروا و دروغ به سابقون انقلاب داده شد، باز هم سکوت کردند و توبیخ مسبّبان و مخالفت با این حرام بیّن و هم چنین اعاده حیثیّت از نامبرده شدگان را به بعد از انتخابات موکول کردند و بعد از انتخابات هم ...  . شاید آنان خوف داشتند که نکند کاندیدای مورد نظرشان در انتخابات ... .


3. وقتی گروهی سازمان دهی شده در روز رحلت امام خمینی(ره) و در حرم آن بزرگوار سخنان یادگار او را با شعارهای خود بر هم زده و سخنان او که جز تسلیت رحلت پدربزرگش و خیر مقدم به حضّار چیزی نبود را ناتمام گذاشتند، باز هم مراسم را با سکوت مطلق برگزار کردند. با اینکه بسیاری از علما حتّی آنانی که کاری به سیاست ندارند حرکت را محکوم کرده و از سیّد حسن آقا دلجویی نمودند. بسیاری از مسئولین سابق و وقت نیز این حرکت زشت را تقبیح کردند.


4. و اینک نیز سکوت خواهند کرد و از کنار حادثه پیش آمده برای رئیس بازرسی دفتر مقام معظّم رهبری با سکوتی دردناکتر خواهند گذشت. زیرا ساکتین، مسبّبان این حوادث را " جوانانی انقلابی و دارای نیّت پاک و خالص " دانسته و می گویند:« شما حقّ دارید».


نکته پایانی

همیشه در اینگونه حوادث به یاد سخن شهید مظلوم بهشتی می اُفتم که آقای هاشمی آن را در انتخابات 84 نقل کرد. وقتی که بی رحمانه ترین تهمتها را به او می زدند، در جواب سؤال آقای هاشمی که چرا پاسخ این هجمه ها را نمی دهی؟ گفته بود: آقای هاشمی " آسیاب به نوبت ".

 

سیّد امین ورعی ـ مشهد مقدّس

نظرات بینندگان