سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، خاطرات کاخ سفید از زبان جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ است. او سابقه معاون وزارت خارجه و نمایندگی آمریکا در سازمان ملل را در دوران جورج بوش پسر نیز در سابقه دارد. بولتون که با رویکردهای ستیزه جویانه در حوزه سیاست خارجی شناخته میشود، 372 بار در کتاب خود به ایران اشاره کرده است. این کتاب توسط انتشارات های امیرکبیر و مهراندیش با ترجمه های مختلفی به چاپ رسیده است. «انتخاب» روزانه بخش هایی از این کتاب را منتشر خواهد کرد.
ما خیلی مراقب بودیم که کاری که ایران میخواست را نکنیم مراقب بودیم چیزی نگوییم که ناخواسته باعث افزایش قیمت نفت شود. ساعت 8:57 دانفورد دوباره زنگ زد تا بگوید مقامات پنتاگون به یاد سانحه یک دهه قبل افتادهاند که در آن ایران سعی کرده بود با قرار دادن مینهای تقلبی در مقابل گریس هاپر یک ناوشکن موشک انداز ما را به دام بیندازد.
هاپر یکی از اولین زنان دانشمند علوم رایانه در نیروی دریایی بود که کارش رمزگشایی از کدهای دشمن در جنگ جهانی دوم بود که تا درجه دریابانی ترفیع گرفت. به دانفورد گفتم دانشگاه ییل در ۲۰۱۷ تاریخ را بازنویسی کرد و اسم کالج من را از کالهون. به هاپر یکی از اولین زنان فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشته ریاضیات _ تغییر داد. گفتم یک عکس از آن ناوشکن برایم تهیه کنند تا در سالن عمومی کالج نصبش کنم تا ببینم دانشجویان و استادان چپگرا چه واکنشی نشان میدهند. حداقل در آن روز دلگیر و ناراحتکننده چیزی برای خندیدن داشتیم.
ما نگران حملات بیشتر بودیم؛ به خصوص حملات به سفارتخانهها و کنسولگریهایمان بعد از ظهر به ترامپ زنگ زدم فقط برای این که ببینم در چه حال است. تا آن زمان، ترامپ کم کم داشت باور میکرد که اصلاً هیچ حملهای صورت نگرفته است، برای همین برایش همه چیزهایی را شنیدیم، کاملاً توضیح دادم، هر چند تحقیقات و جمعآوری اطلاعات از طرف نیروهای ما همچنان ادامه داشت با گذشت زمان اطلاعات جدید کمتر و کمتر میشد. ساعت ۴: ۴۵ دانفورد ارزیابی پنتاگون را ارسال کرد که نشان میداد.
آسیب دیدگی هر نفتکش جزئی و سبک بوده است. به دعوت امارات متحد عربی قرار بود روز بعد تیمهایی را به فجیره اعزام کنیم تا زیر آب بروند و خسارات را ارزیابی کنند برای آخرین بار ساعت 5:15 به ترامپ زنگ زدم تا تازهترین اطلاعات را درباره این که چه میدانیم و چه میدیدیم به او بدهم و نظرمان را درباره این که نباید چیزی را تا قبل از به دست آوردن اطلاعات بیشتر علنی اعلام کنیم به او بگویم.
او بلافاصله گفت: «آره. زیاد بزرگش نکنید. چیزی نگید. » او میخواست اعراب خلیج [فارس] بهای هر عملیاتی را که انجام میدادیم بپردازند و بار دیگر درباره این که باید بعد از حمله ۲۰۰۳، نفت عراق را برای خودمان بر میداشتیم داد سخن داد. در پایان مکالمه او گفت: «ممنون جان خداحافظ! » این نشان میداد از جایی که در آن بودیم راضی است. حدود ساعت 5:30 به خانه برگشتم.
در جلسه معمول ظهرگاهی ترامپ، او بلافاصله پرسید: «چرا اونا (ایرانیها گفتگو نمیکنن؟ او نمیتوانست باور کند که آنها نمیخواهند گفتگو کنند و هنوز معتقد بود که پومپئو و من جلوی تلاشهای آنها برای گفتگو با او را میگیریم با این حال بر اساس اطلاعات، ما هیچ نشانهای دال بر این که تهران علاقهمند به گفتگو با ما باشد وجود نداشت.