پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حمله اسرائیل به بخش کنسولگری سفارت ایران در دمشق و اعلام ایران برای پاسخ مستقیم نظامی به تل آویو توجهات را در سراسر جهان جلب کرده است.
به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب»گفتگویی انجام داده با کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در نیویورک، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در فضای فعلی عدهای منتظر پاسخ ایران و عدهای معتقد به تداوم صبر استراتژیک هستند؛ اوضاع به کدام سمت خواهد رفت؟
به نظر نمیرسد که مقامات ایران هنوز تصمیمی قطعی برای انجام اقدامی از مبداء خاک خود علیه اهدافی در خاک اسرائیل گرفته باشند. طی نزدیک به دو هفته گذشته اگر چه قاعدتاً مقامات ما باید به گزینههای متعددی مثل حمله به خاک اسرائیل، یک سفارت اسرائیل یا یک کشتی اسرائیلی و ... اندیشیده باشند و تحرکاتی برای تأمین لوازم برای عملیاتی کردن گزینهها هم صورت گرفته باشد، اما ظاهراً تصمیم نهایی هنوز گرفته نشده و شاید با گذشت زمان تردید در مورد زدن اهدافی در داخل اسرائیل از داخل ایران بیشتر شده باشد. مقامات حتماً توجه دارند که چنین اقدامی حتماً امر بسیار خطیر و پر ریسکی است و میدانند که به هیچ رو نمیتوانند تصویر روشنی از تحولات که در پی خواهد آمد و نوع واکنشی که طرف یا طرفهای مقابل نشان خواهند داد داشته باشند.
روشن است که توسل به چنین گزینهای میتواند عواقب بسیار وخیمی داشته باشد. مسأله این است که شرایطی که در قضیه حمله به عین الاسد در عراق فراهم بود، اکنون فراهم نیست و معلوم نیست که طرف مقابل در برابر یک اقدام کنترل شده و محدود از جانب ایران خویشتن داری کند و کار به خیر و خوشی تمام شود.
نشانهای نیز دیده نمیشود که در جریان تلاشهای دیپلماتیک طی 13 روز گذشته زمینه برای چنین فرمولی فراهم شده باشد. مهمترین پیش فرض که چنین فرمولی را دشوار کرده این است که اسرائیل در 7 اکتبر زخم خورده، حمله به رفح ممکن نشده، اهدافش در غزه محقق نشده و در داخل و نیز از جانب متحدان خارجی و افکار عمومی بینالمللی تحت فشار است. در چنین وضعیتی ممکن است نتانیاهو و راست افراطی در اسرائیل تصورشان این باشد که یک درگیری گسترده با ایران یک راه نجات است و میتواند خیلی از مشکلاتشان را حل کند. چنین سناریویی خطر یک جنگ گسترده و نامحدود را ایجاد کرده است.
امریکا برای جلوگیری از تحولات نظامی احتمالی چه ابزارهایی در دست دارد؟ ایا امکان توافق و امتیاز گیری از سوی تهران وجود دارد؟
دولت بایدن بی شک مایل است که اتفاقی نیفتد و تنش بالا نگیرد. اما ابزاری که تاکنون مورد استفاده آمریکا بوده ظاهراً چیزی جز تلاش برای منصرف کردن ایران از طریق تهدید و تأکید بر حمایت از اسرائیل به همراه برخی همآهنگیهای نظامی با ارتش اسرائیل نبوده است. روشن نیست که آیا آمریکا تلاشی برای فراهم کردن امکانی جهت تحقق فرمولی که به آن اشاره کردم و یک راه حل آبرومند برای طرفین کرده است یا خیر. مشکل این است که طرف اصلی در این قضیه اسرائیل است و معلوم نیست که آمریکا اگر هم بخواهد بتواند فرمول خاصی را بر اسرائیل تحمیل کند. توافق و تبادل امتیاز در صورتی ممکن است که اسرائیل برای آن آمادگی داشته باشد. بن بستی که نتانیاهو در آن گرفتار است، ممکن است چنین اجازهای را ندهد.
با توجه به ضربه به بازدارندگی و لزوم جلوگیری از افزایش تنش، ایران چه ابزارهایی در دست دارد؟
ببینید در جنگهای اطلاعاتی – امنیتی این روزها فنآوری و دسترسی و تشکیلات کارآمد بسیار مهم است. در ارتباط با سوریه که عملاً به عرصه درگیری بین ایران و اسرائیل تبدیل شده، دست اسرائیل بسیار باز است. اسرائیل همسایه سوریه است و ایران از سوریه و اسرائیل بسیار دور است. اسرائیل درموقعیت مناسبی برای گردآوری اطلاعات و انجام عملیات در داخل سوریه قرار دارد. دولت سوریه از نظر اطلاعاتی و امنیتی و نظامی و اقتصادی نقاط ضعف عمدهای دارد، آسمان سوریه در کنترل روسیه است و ... البته اسرائیل طی یکی دو دهه گذشته در داخل ایران نیز گاه عملیات کرده است. این در حالی است که برای ایران و سوریه انجام عملیات در داخل اسرائیل حداقل تا کنون بسیار دشوار بوده است. در نتیجه ایران هم از نظر ژئوپلیتیک و هم از حیث فنآوری و اطلاعات و نیروی انسانی در محل در موقعیت مناسبی قرار ندارد. لذا، تا تحولی در ابزارها و امکانات حاصل نشود، ایران مشکل میتواند از دشواریهایی که با آن مواجه است، خلاصی یابد.
در صورت انجام حمله احتمالی، دامنه این تنش تا چه حد در حد نسبی و شامل چه خواهد بود و تا چه حد منجر به درگیری جدی تر می شود؟
مشکل اصلی که تصمیمگیری را برای مقامات ایران دشوار کرده، همین است. مقامات ما منطقا باید احتمال بالاگرفتن درگیری و همدستی آمریکا و اسرائیل و خطر وارد شدن ضرباتی به زیرساختهای نظامی و غیر نظامی کشور را در نظر بگیرند. در چنین صورتی ممکن است کشور ما در برابر دشمنان منطقهای و همسایگان طماع بی دفاع شود و مردم از حداقلهای موجود نیز محروم شوند. به هر حال با توجه به تحریمها و مشکلات اقتصادی، بازسازی هر خسارتی به زیرساختهای ایران کار آسانی نخواهد بود.
بعلاوه، پیش فرض راهبردی تا کنون این بوده که اعضای جبهه مقاومت سپر دفاعی و عوامل اجرایی برای ایران خواهند بود، اکنون روشن نیست که این پیش فرض محقق شده است یا خیر. به نظر نمیرسد که حزب الله به عنوان یک نیروی سیاسی لبنانی در شرایط بحرانی لبنان آماده فرارفتن از حد همین تبادل آتش محدود طی شش ماه گذشته باشد. گروههای عراقی نیز توان نظامی محدودی دارند و ... مشکل اصلی دیگر امکان محدود کردن دامنه تلافی ایران به پرتاب چند موشک و ناروشن بودن واکنش اسرائیل و آمریکا به شلیک چند موشک از جانب ایران است.
این احتمال وجود دارد که اسرائیل مایل باشد تا شلیک چند موشک را به بهانهای برای حملاتی گسترده و کشاندن آمریکا به جنگ تبدیل کند.
ممکن است تصور اسرائیل این باشد که میتواند تصورات در منطقه در مورد توان نظامی ایران را تغییر دهد و از این طریق، امکان یک گشایش دیپلماتیک مهم در منطقه برای خود را فراهم کند و عقب گردهایش در غزه را تحت الشعاع قرار دهد.
امریکاییها در صورت پاسخ ایران، تا چه حد احتمال دارد که وارد تنش با ایران شوند؟
همه چیز بستگی برخی عوامل دارد: اولاً نوع و گستردگی اقدامی که ایران انجام میدهد، چه خواهد بود ثانیاً اسرائیل چگونه و با چه شدتی واکنش نشان خواهد داد و ثالثاً سیر بعدی درگیریها چگونه خواهد بود. آمریکا پیش از این همکاریهایی را با اسرائیل در حوزههای اطلاعاتی، دفاع ضد موشکی و ضد پهپادی و برنامهریزی برای احتمالات مختلف و تعیین هدفها و ... شروع کرده است. در خبرها بود که دو ناوشکن آمریکایی که امکانات ضد موشکی دارند در آبهای اسرائیل مستقر شدهاند. این همکاریها در صورت وقوع جنگ نیز ادامه خواهد یافت. اما اینکه آمریکا راسا در حمله به اهدافی در داخل ایران نیز وارد عمل شود، بستگی به تحولات بعدی خواهد داشت.