پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هوشنگ صدفي در نقد سريال «بيدار باش» كه اين شبها از شبكهي اول سيما در حال پخش است، اينگونه گفت: اين مجموعه كه اين روزها به عنوان نماد برنامهسازي دفاع مقدس رسانه ملي، فضاي دههي 60 را براي نسل سوميها به تصوير ميکشد، تصويري غيرواقعي و کپي شده از توليدات سينمايي همچون «ليلي با من است» و «اخراجي ها» است.
اين منتقد در گفتوگويي با ايسنا، خاطرنشان كرد: در «بيدار باش» بکارگيري
طنز کلامي به جاي طنز موقعيت به كل كار لطمه زده است و معلوم نيست تيكه
پراني، به برخي برنامهها و شخصيتهاي سينمايي ناشي از بداههپردازي
بازيگران است و يا در چارچوب فيلمنامه کارگردان بدان پرداخته شده است.
وي
افزود: در هر حال مجموعه تلويزيوني «بيدار باش» با توجه به مضامين متنوع و
تاثيرگذار حوزه دفاع مقدس كار ضعيفي است؛ مجموعه اي كه نتوانسته مخاطبان
زيادي را به خود جلب کند. هر چند كه شايد در روزهاي آينده رسانه ملي مدعي
شود توانسته با پخش چنين برنامه اي، گوي سبقت را از ساير برنامهها در هفته
دفاع مقدس بربايد؛ البته اين نوع افکارسنجي قابليتهاي رسانه ملي ما را
ميرساند!
صدفي در ادامهي صحبتهايش با اشاره به كپيبرداري از
شيوههاي موفق برنامهسازي و كليشهيي بودن داستان سريالهاي تلويزيوني
يادآور شد: اين روزها کپي کردن از شيوههاي موفق برنامهسازي از شبکههاي
تلويزيوني خارجي و توليدات داخلي سينمايي و تلويزيوني روش رايجي در
برنامهسازي شبکههاي تلويزيوني است. از سويي ديگر رسانه ملي به خاطر رقابت
شتابزده با شبکههاي ماهوارهيي ديگر فرصت زيادي براي توليد آثار فاخر در
مجموعه سازماني خود را ندارد و اگر هم داشته باشد با کندي توليد و تحميل
هزينههاي سنگين مجموعههاي تاريخي چون «در چشم باد»، «مختارنامه» و «يوسف
پيامبر(ع)» همراه است كه فرصت را براي نقد سازنده آثار توليدي پخش شده در
مناسبتهاي ملي و مذهبي به نقادان منصف تلويزيوني نميدهد.
او در
عين حال گفت: شتابزدگي در رقابت با شبکههاي معاند و مخالف نظام در فراسوي
مرزهاي ملي، ناخواسته سامانهي برنامهسازي و هدايت آن در رسانه ملي را
دچار از هم گسيختگي كرده است؛ به عبارتي بهرغم حضور مديران دلسوز و متعهد
در بدنهي رسانه ملي، خروجي توليدات آن گاهي با نگاههاي ارزشي و توانمندي
اين دسته از مديران فرهنگي و تاثيرگذار کشور سازگار نيست كه به نظر من
مجموعه تلويزيوني «بيدار باش» نمونهاي از اين نوع توليدات رسانه ملي است
که اين روزها به عنوان نماد برنامهسازي دفاع مقدس رسانه ملي، فضاي دههي
60 را براي نسل سوميها به تصوير ميکشد؛ تصويري غيرواقعي و کپي شده از
توليدات سينمايي «ليلي با من است» و «اخراجيها».
اين منتقد در
تكميل صحبتهايش اظهار كرد: تجربه توليد آثار فاخر تلويزيوني در حوزه دفاع
مقدس نشان داده که اگر مديران تلويزيوني همت و حوصله به خرج دهند ميتوانند
از عهدهي توليد برنامههايي چون «خاک سرخ»، «شوق پرواز»، «سيمرغ»، «در
چشم باد» و غيره برآيند، اما معلوم نيست برنامهاي که با هدفگذاري ايجاد
فضاي شاد و مفرح در مناسبت نوروز توليد شده، چرا در مناسبت معنوي و حماسي
هفته دفاع مقدس به نمايش در آيد.
وي با اشاره به صحبتهاي رييس
سازمان بسيج صداوسيما دربارهي سريال «بيدار باش» خاطرنشان كرد: هر چند که
به گفته علي اصغر جعفري ـ رييس سازمان بسيج صدا و سيماـ در اين مجموعه سعي
شده که حريمها و حرمتها رعايت شود ولي بازنگري ديالوگها و برخي
موقعيتهاي مطرح شده در برنامه نشان ميدهد که خط قرمز اين برنامه با ساير
برنامههاي تلويزيوني متفاوتتر است؛ البته در برخي از صحنهها، طنازي با
لودگي همخواني دارد.
صدفي دربارهي حضور بازيگران در سريال «بيدار
باش» گفت: به باور نگارنده، استفاده از برخي بازيگران مشابه در فيلمهاي
طنز دفاع مقدس، القاکنندهي شخصيتهاي داستاني آن مجموعههاست؛ به عنوان
مثال بازي اکبر عبدي، مجيد صالحي و سيد جواد هاشمي در اين مجموعه ناخواسته
شباهتهايي با شيوه بازي در فيلمهاي «اخراجي ها» و«خوش رکاب» را در ذهن
بيننده ايجاد ميکند كه شايد کارگردان نتوانسته آنها را از قالب شخصيتهاي
طنز برنامههاي يادشده خارج کند، هر چند که احمد کاوري در قامت نويسنده و
کارگردان فيلم سينمايي «نفوذي» توانسته از خود خلاقيت قابل اعتنايي بروز
دهد اما تغيير فيلمنامه و جا به جايي کارگردان باعث شد که سريال «بيدار
باش» در فضايي پراسترس و شتابزده توليد شود.
وي اضافه كرد: کافي است
که به برخي از صحنههاي جبهه و جنگ سريال «بيدار باش» نگاه کنيم، لباسهاي
اتوکشيده در جبهه و نبود دقت در صحنهپردازي فضاي جنگ تحميلي، فضاسازي اين
بخشها را تصنعي كرده است، علاوه بر آن حضور زنان بازيگر در جبهه و تماس
با رزمندگان کمي از واقعيتهاي تاريخي دفاع مقدس مي كاهد. تاکيد خاطرات و
واقعيت جنگ تحميلي اين نوع ارتباط زنان با رزمندگان فقط در مناطق خرمشهر و
آبادان و بيمارستانهاي صحرايي خارج از خاکريزها قابل مشهود بود با اين
وجود نوع پوششهاي زنان در برنامه «بيدار باش» نيز با تصاوير مستند گرفته
شده از خرمشهر و آبادان همخواني ندارد.
او ادامه داد: البته نبايد
انتظار داشت که با شتابزدگي در نگارش فيلمنامه و ساخت برنامه در زمان اندک
بتوان آثار فاخري در حوزهي دفاع مقدس توليد کرد؛ چرا که به گفته «امير
نوري» ـ بازيگر سريال «بيدار باش» ـ فيلمنامه اين اثر چند بار تغيير كرد؛
حتي در مونتاژ هم تغيير زيادي صورت گرفت علاوه بر آن فيلمنامه سر صحنه هم
دچار تغييرات زيادي بود. بعدا نيز کارگردان عوض شد. قرار بود کارگرداني بر
عهده «منوچهر هادي» باشد که در زمان پيشتوليد کار را رها کرد و احمد
کاوري جايگزين ايشان شدند.
اين منتقد تلويزيون در پايان گفتوگوي
خود در نقد سريال «بيدار باش» به ايسنا گفت: اين مجموعه تلويزيوني بايد
بيدار باشي براي مديران و برنامهسازان رسانه ملي باشد که به جاي
تخيلپردازي در حوزه دفاع مقدس به کتابها و خاطرات واقعي رزمندگان و شهدا
مراجعه کنند و از ايدهپردازي غير واقعي اجتناب ورزند، علاوه بر آن انتظار
ميرود رسانه ملي بعد از 24 سال پايان دفاع مقدس، مرکزي را براي تدوين
فيلمنامههاي وزين در حوزههاي توليد فاخر دفاع مقدس راهاندازي کند تا
مناسبتهاي ملي و ارزشي به اين سادگي در رسانه ملي مغفول واقع نشوند و به
جاي جذب مخاطبان غير واقعي، واقعيتهاي جنگ تحميلي به نسل سومي ها انتقال
داد شود.