arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۸۲۱۵
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۰ - ۳۰ آذر ۱۳۹۱

نقل‌قول بدون منبع پورمحمدي از مقام‌معظم رهبري: موسوي و كروبي بدون توبه حق بازگشت ندارند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مصطفی پورمحمدی بدون ذکر سند و منبعی اعلام کرد: مقام معظم رهبري بازگشت سردمداران و تریبون‌داران حوادث سال ۱۳۸۸ را بدون «توبه» به مجموعه نظام ممنوع کرده اند.

به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ پورمحمدی در حالی بدون اشاره به محل و زمان این نقل قول، به ذکر این جمله از رهبری معظم انقلاب پرداخته که دفتر ایشان بارها متذکر شده که «مواضع رسمی رهبری صرفاً از سوی دفتر ایشان منتشر خواهد شد»

مصطفی پورمحمدی٬ در جمع گروهی از روحانیون شهر کرمان گفت: موضع ما در این زمینه همانند موضع مقام معظم رهبری است. ایشان فرمودند کسانی که سردمدار و تریبون دار فتنه ۸۸ بوده‌اند، تا وقتی توبه نکنند، حق بازگشت به مجموعه نظام را ندارند. واقعیت هم همین است. یعنی کسانی حق دارند در این میدان وارد شوند، که قوانین و قواعد میدان را پذیرفته باشند. ادعای ما علیه آقایان موسوی و کروبی این است که اگر قواعد میدان انتخابات را قبول داشتید، چرا پس از شکست در انتخابات، آن ادعاها را مطرح کردید و نتایج را نپذیرفتید. اگر هم که قواعد را قبول نداشتید چرا اصلاً برای شرکت در انتخابات ثبت نام کردید؟ این مشکل اساسی فتنه‌گران است.

بخش ديگري از اظهارات پورمحمدي را در ادامه بخوانيد:

* مسئله دو تابعیت بودن خاوری و علت گمارده شدن او به ریاست بانک ملی و همچنین نحوه خروج او از کشور هنوز یک مسئله حل نشده است که آیا گرین کارت، تابعیت محسوب می‌شود یا خیر؟ باید دانست که صرف دو تابعیتی بودن جرم نیست. چه این‌که بسیاری از ایرانیان هستند که در غرب زندگی می‌کنند و در آنجا اسناد اقامتی نیز دارند، اما هنوز شهروند ایران محسوب می‌شوند و به اسلام و ایران نیز علاقه دارند. شما باید این پرسش را از کسانی بپرسید که خاوری را نصب کرده‌اند. آن‌ها قطعاً می‌دانسته‌اند که او در رفت و آمد دائم میان ایران و اروپا است و می‌دانستند که تابعیت دوگانه دارد، پس چرا او را به سمت ریاست بانک ملی گماشتند؟ البته این را هم باید گفت که خاوری خودش از کشور گریخته است و کسی در فرار او نقشی نداشته است و لااقل اسناد و مدارکی در دست نیست که نشان دهد او را فراری داده باشند.


* من چندان وارد این مسائل نمی‌شوم؛ ولی اگر واقعاً این ۳۰۰ نفر پول مملکت را برده‌اند و بر نمی‌گردانند؛ نباید پرسیده شود چه کسی به آن‌ها وام داده است؟ مگر کسی به غیر از مجموعه دولت به این‌ها وام داده است؟ اگر می‌دانستند که پول را برده و بر نمی‌گردانند، چرا به آن‌ها وام دادند؟ چگونه این اعتبارها در نظر گرفته شد؟ چه کسی از این وام گیرنده‌ها حمایت کرد؟ این‌ها سؤال اساسی است که باید به آن پاسخ داده شود.

* در مورد قتل‌های زنجیره‌ای من هیچ گاه و هیچ جایی این حرف را نزده‌ام که سعید امامی بی‌گناه است. اما چون کنه قضیه روشن نشد و پرونده نافرجام ماند، نمی‌توانیم امروزه تحلیلی جامع از آن به دست دهیم. تنها می‌دانیم که این فاجعه‌ای که رخ داد بد، زشت و ناگوار بود. هر چند بهانه‌ای نیز به دست کسانی داد که به دنبال هیاهوسالاری و جنجال سازی علیه نظام بودند و از این فرصت به دست آمده استفاده مکفی را کردند.

* نظام اداری غیرشفاف کشور، بستری مهیا برای تولید و گسترش فساد است. نظامی که بسیار پرهزینه و ناکارآمد است و در خیلی از موارد باعث بسط فرهنگ قانون گریزی و یا حتی قانون ستیزی می‌شود. در این بعد نهایت سعی خود را بر روی آموزش و فرهنگ سازی صرف کردیم. اما باید اذعان داشت که نظام اداری و ساختارهای ما دچار مشکل است. با این شرایط هر روز باید منتظر رخ دادن اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بود و این اخطار را دفعات متعدد به سیستم بانکی کشور داده‌ایم که باید هر چه سریع‌تر ساختارها و نظام‌های خود را ایمن‌تر سازد.

* دولت باید کوچک و کم حجم باشد و به حداقل‌ها اکتفا کند. چرا که شأن دولت در جهان امروز تنها شأن نظارتی و هدایتی است و دولت دیگر نباید یک تنه وارد شئونات مدیریتی کشور نیز شود. تجربه نیز نشان داده است که هر جا دولت وارد شود، هزینه‌های زیاد و بهره‌وری اندک حاصل شده است. بنابراین باید کار ویژه‌های دولت محدود بماند و امور به دست بخش خصوصی سپرده شود.

احمدی‌نژاد کاندیدای اصلی اصولگرایان نبود

* اصول‌گرایان در سال ۱۳۸۴ به نحو متحد و یکپارچه از احمدی نژاد حمایت نکردند. چرا که او کاندیدای مستقل بود و تا امروز نیز معتقد است که هیچ گاه از همان ابتدا کاندیدای جریان اصولگرایی نبوده است.

* در دولت‌های سازندگی و اصلاحات نیز این تمایل و تلاش وجود داشت که حضور در حاکمیت ادامه باید. البته ما مدرک و سندی نداریم که نشان دهد دولت اصلاحات، قصد براندازی نظام داشته است. از این رو ما نمی‌توانیم دولت هفتم و هشتم جمهوری اسلامی را دولتی بنامیم که سرانش درصدد براندازی نظام بوده‌اند. البته بحث اصلاح طلبان افراطی که درصدد ضربه زدن به نظام بودند، جدا است.

* آقای احمدی نژاد نیز در تلاش است تا به قول خودش نهضت سوم تیر ادامه یابد و بتواند یکی از همفکرانش را در انتخابات پیش رو حمایت کند تا رای بیاورد. البته آن چیزی که مهم است، توجه به مشکلات کشور است. کسی که به عنوان رئیس جمهور آتی انتخاب می‌شود باید قدرت حل مشکلات را داشته باشد. باید بتواند از موانع داخلی عبور کند و از شدت موانع خارجی بکاهد یا آن‌ها را بی‌اثر کند. باید دریابیم که کشور نیازمند آرامش است و البته حفظ این آرامش باید توأمان با رعایت ارزش‌ها و آرمان‌های دینی و ملی باشد. چرا که ما ملت بزرگی هستیم. من نمی‌گویم که می‌توانیم جهان را مدیریت کنیم، اما می‌توانیم نقش آفرینی کنیم و بر معادلات جهانی تأثیرگذاری داشته باشیم.
نظرات بینندگان