arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۰۹۸۴
تاریخ انتشار: ۲۴ : ۱۹ - ۱۹ دی ۱۳۹۱

نظر رهبری درباره مواضع اخیر عسگراولادی در مورد میرحسین و کروبی

رهبر انقلاب در همین رابطه با اشاره به نادرست بودن عنوان سران فتنه برای موسوی و کروبی صریحا می فرمایند: "این کسانى که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانى بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستى انسان بازیچه‌ى دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتى کرده است، وسط کار وقتى فهمید، بلافاصله بایستى راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلى دیگرانى بودند که طراحى کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند."
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مواضع اخیر حبیب الله عسگراولادی برخی را ناراحت کرد. عده ای نقد و عده ام هم تندی بی اندازه کردند و برخی عنوان جدید برایش ساختند و "همراه ساکتین فتنه" خواندنش و برخی از نزدیکانش نیز تحمل نکردند و علیهش موضع گرفتند.

سایت الف نوشت: چندین بار مواضع و گفت وگوی های عسگراولادی را خواندم. متوجه نشدم که ناراحتی برخی رسانه ها و سیاسیون برای متهم کردن وی به تبرئه فتنه گران به چه دلیل است. جستجوئی در میان صفحات اینترنت کردم تا بقیه مواضعش را درباره فتنه ببینم و متوجه شدم که از همان روز اول در صحنه بوده و نسبت به حوادث سال های ۸۸ و۸۹ مواضع روشن و دقیقی دارد.

با این حال مگر عسگراولادی چه گفته است که برخی برافروختند؟ برخی احساس نگرانی کردند که ممکن است گناه فتنه گران شسته شود؟ مجموعه سخنان اخیر عسگراولادی درباره فتنه چند جمله بیشتر نیست.

مرور مجدد آن برای کسانی که اغلب بدون مراجعه به اصل سخنان و تنها بر اساس نقدها و شنیده ها اعلام موضع می کنند مفید است.

عسگراولادی در جمع خبرنگاران به صراحت می گوید که که موسوی و کروبی مقابل نظام ایستادند:" انتخابات ۸۸ وقتی وزارت کشور سلامت انتخابات را اعلام کرد، رهبری حکم رییس جمهور را تنفیذ و مجلس آن را نیز تایید کرد اگر کسی بگوید تقلب شده مقابل نظام قرار گرفته است چرا که نمی‌توان گفت رهبری تقلب را تنفیذ کرده است".

سپس به طرح هاشمی می تازد و با تاکید بر اینکه موسوی و کروبی خط خود را از براندازها جدا نکردند تصریح می کند که کنار آنها نمی نشینیم چرا که اینکار مقابل مردم ایستادن است:"ما این طرح را پوچ می‌دانیم چرا که نمی‌توانیم با کسانی که هنوز خود را از براندازان جدا نکردند وحدت کنیم. وحدت ما ایمانی است و با وحدت ملی شدنی نخواهد بود. این وحدت آهنگ ولایت دارد بنابراین اگر بخواهیم در چنین طرحی نخست وزیر سابق را در وحدت ملی بیاوریم مقابل مردم قرار می‌گیریم."

این فعال سیاسی باتجربه و باسابقه چند روز بعد می گوید فتنه گر ها دور موسوی و کروبی جمع شدند و آنها را به خط شیطان نزدیک کردند:"ما اساسا نامزدهای انتخابات ۸۸ را اهل فتنه نمی‌دانیم اما معتقدم اهل فتنه دور آنان جمع شده‌اند و اینان را به سمت خطوط شیطان کشاندند".

ایراد این حرف چیست؟ از کجای این حرف تبرئه فتنه گرها بر می آید؟ از کجای این حرف پشت کردن به ۹ دی بر می آید؟ آیا این حرف بی بصیرتی است؟ بی تقوائی است؟ خلاف سخنان و تبیین های رهبری است؟

البته خلاف سخنان کسانی است که برای لگد زدن به مرده با هم مسابقه گذاشتن و فحش دادن را بصیرت می دانند اما به طور حتم خلاف نظرات رهبری و آموزه های ایشان در برخورد با موضوع فتنه نیست.

کل حرف عسگراولادی این است که موسوی و کروبی گناه بزرگی در انتخابات کردند و مقابل نظام ایستادند ولی آنها سران فتنه نیستند و گمراه شدند و باید نسبت به آنچه اتفاق افتاد اعلام برائت می کردند و بکنند.

همه حرف عسگراولادی این است که اینها سر فتنه نیستند. هم گناه آنها را می بیند و هم تاکید دارد که اینها نمی توانند بدون اعلام برائت به سیاست برگردند و نهایتن تصریح می کند که وحدت ما ایمانی و آهنگ ولایت دارد و با هر کسی که مقابل نظام و مردم بایستد وحدت نمی کنیم.

اما نسبت این سخنان با تبیین رهبری درباره مساله فتنه چیست؟ آیا این حرف عسگراولادی خلاف نظر رهبری است. نگاهی به سخنان رهبر انقلاب در جمع مردم قم در سال ۸۹ بسیار روشنگر است.

رهبر انقلاب در همین رابطه با اشاره به نادرست بودن عنوان سران فتنه برای موسوی و کروبی صریحا می فرمایند: "این کسانى که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانى بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستى انسان بازیچه‌ى دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتى کرده است، وسط کار وقتى فهمید، بلافاصله بایستى راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلى دیگرانى بودند که طراحى کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند."

اینکه موسوی و کروبی راس فتنه نیستند به هیچ وجه کم کردن خیانت آنها نیست. اما نکته مهمتر این است که خط و ردپای عوامل اصلی گم می شود. مساله درست دیدن فتنه است نه کم کردن گناه افراد. و این همه حرف عسگراولادی است.

رهبری در جای دیگری این مساله را توضیح بیشتر می دهند: . به عنوان اعتراض به انتخابات، مردم را به خیابان‌ها دعوت کردند؛ چرا؟ این چه منطقی است؟ چرا مردم را به خیابان دعوت می‌کنند؟ مگر مسئله‌ انتخابات - مسئله‌ای به این اهمیت، به این ظرافت- قابل حل توی خیابان است؟ نیروی فشار درست کردن؛ اینها غفلت‌های بزرگی است. خب، وقتی اینجوری می‌شود، مأمنی درست می‌کنند برای دشمن؛ مأمنی درست می‌کنند برای آن کسی که می‌خواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند؛ اینها غفلت‌هاست. یعنی در سیاست، غفلت‌ها گاهی مثل خیانت‌ها خیلی ضربه می‌زند. یعنی واقعاً وقتی شما تیراندازی کردید، این تیر خورد به سینه‌ یک نفر، ممکن است شما متعمد هم نباشید، اما بالاخره در نتیجه تأثیر ندارد؛ تیر توی قلبش خورد، می‌افتد می‌میرد؛ چه شما تعمد داشته باشید، چه از روی خطا زده باشید؛ خیال کردی این سیبل است، زدی به سینه‌ آدم. خطاها گاهی اینجوری است؛ خطایی می‌کند، خطاست؛ اما در نتیجه تأثیری ندارد؛ همان ضربه وارد می‌آید"

متاسفانه حذف بزرگان در جامعه سیاسی ما در حال تبدیل به یک فرهنگ زشت رو به گسترش است. به اسم بصیرت بخشی "داد زن و فحاش" تربیت می کنند. بزرگان سیاسی اگر نسبت به ادامه این روند بی توجه باشند روزی ممکن است خودشان نیز هزینه این رفتار جاهلی شوند. افراد مهم نیستند اما چنین روندی نظام را از بزرگ تهی می کند. عمده مشکلات امروز نیز ناشی از میدان داری کوتوله های صاحب قدرت و ناشی گری های رسانه ای و هیجانات ظاهرگرایانه و ریا کارانه است.
نظرات بینندگان