اصغر مهاجری: دنیای
غرب برای حل مسئلههای اجتماعی و شهری اش به دو اصل خانواده و محله برگشته
است، یعنی غرب از خانواده گریزان الان نه برای حل مسئله خانواده برای حل
مسائل دیگرش برگشته به کانون خانواده و خیلی هم ظریف به این قضیه بازگشت
داشته است. متناسب با فرهنگ خاص خودش تکنیکهای خاص خودش را دارد. این در
حالی است که در جامعه ایرانی ـ اسلامی خانواده بنیان و اصل است. من به یک
نکته فقاهتی از رهبر انقلاب اشاره می کنم. ایشان می فرمایند: "تمامی برنامه
های دولت کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت باید خانواده مبنا باشد " این
جمله بسیار هوشمندانه است اما انصافا این حکم ولایی، حکومتی و فقاهتی زمین
مانده است و خانواده ما همچنان از دولت طلبکارهستند. البته منظور من دولت
خاصی هم نیست و چون در مقطع زمانی دولت حاضر صحبت می کنیم شاید مخاطب هم
دولت حاضر باشد. دولت بدهی خانواده ها را نمی پردازد چون خانواده ها
نماینده ای ندارند. بعضی از رسانه های جمعی ما نیز در بحث خانواده آنقدر
درگیر آشپزی و مسائل ظاهری شده اند که تصور می کنند خانواده همین است.
نکته بعدی رابطه بین سن ازدواج و سن بلوغ جنسی است. طی یک گزارش
تحقیقاتی که چهار دهه گذشته را بررسی کرده، چهل سال پیش میانگین سن
ازدواج روی عدد 15 سال و میانگین سن بلوغ جنسی روی عدد 15.5 بوده است. در
این چهار دهه هنوز نیم سال به بلوغ جنسی مانده بود افراد درگیر خانواده می
شدند و نیازهایشان را برطرف می کردند.
اما در حال حاضر میانگین بلوغ جنسی بر اساس آخرین پیمایش های ملی انجام
شده روی عدد دوازده ونیم است. الان میانگین سن ازدواج در کلان شهرها به
خصوص در تهران روی عدد 26 و نیم است. یعنی دقیقا پسرها 28 سال و دخترها 25
سال. همچنین تعداد واحد تحریک کننده جنسی در چهار دهه گذشته جامعه ما که
سنتی تر بوده روی عدد 10 است یعنی بسیاری از کسانی که در چهار دهه گذشته
جامعه زندگی می کردند شاید هنوز مادرشان را بدون روسری ندیده اند اما تعداد
واحد تحریک کننده جنسی در حال حاضر روی عدد هزار است به این معنا که
اینترنت، ماهواره ها و حتی شبکه های داخلی خودمان از جمله عوامل محرک
هستند. ضمن اینکه طی این سالها هورمون ها خوب ترشح می کند و تغدیه مناسب
نیز وجود دارد. حال در شرایطی که این فاصله 15 سال با تحریک جنسی بالا وجود
دارد و زمان ازدواج هم به تاخیر افتاده فکر می کنید چه پیامدهایی به دنبال
دارد؟
حالا می فهمیم که چرا ما باید خانواده محور باشیم و تمامی برنامه ها
بنیاد خانواده را هدف قرار دهند. از طرف دیگر نیازهای جنسی جزو نیازهای
طبیعی انسان و جزو نیازهای اولیه است. چطور اگر بچه های غذا نخورند سریعا
آنها را نزد پزشک می بریم اما پدر و مادرها، مسئولان و سکان دارهای فرهنگی
جامعه نمی پرسند وقتی فرزندانشان نیازهای جنسی شان را برطرف نمی کنند چه
اتفاقی برای انها رخ می دهد. نکته دیگر اینکه صحبت کردن در مورد مسائل جنسی
در جامعه ما تبدیل به تابو شده است.
در واقع ما قضایا را زیرزمینی می کنیم، حوزه فقاهت ما صاحب نظران
ارزشمند ی دارد که کمتر وارد این حوزه می شوند. ما جامعه شناس ها که در این
خصوص زیاد صحبت می کنیم هم نمی توانیم حکم بدهیم نهایتا آسیب شناسی می
کنیم و به بیان علت و معلول ها می پردازیم. اما حوزه دین باید در این خصوص
پویا باشد و جواب بدهد.
*یعنی بسترها ی وقوع جرم به دلیل بی توجهی به خانواده ها فراهم شده است؟
- دقیقا، بسترها و شرایطی فراهم می شود که تجلی گاه
رفتارهایی دلخراش است. من از این نکته هوشمندانه غافل نیستم که دست هایی در
کار است اما دستهای در کار، روی بستری می تواند برش داشته باشد که همه چیز
فراهم باشد. به عبارتی اگر قرار باشد ما این مسائل را بر اساس تئوری توطئه
ببینیم جرایم در زمینی به نتیجه می رسند که زمینه و بستر در آن زمین آماده
است. ما باید منتظر حوادث بیشتر از این باشیم. بسیاری از جرائم
اینچنینی در آمار نمی آید و در برخی مواقع هم یک مورد به عرصه رسانه کشیده
می شود. من نیز معتقدم چنین حوادثی را نباید رسانه ای کرد اما واقعیت رخ می
دهد. واقعیت منتظر ما نیست. نمی توانیم به واقعیت بگوئیم چون دشمن پشتش
هست منتظر باش. حادثه شیر آب نیست که ما هر وقت دلمان خواست آن را ببندیم و
هر وقت دلمان خواست باز کنیم. پس باید برویم مبنا، شرایط و بسترها را کشف
کنیم و ادبیات دینی، ملی و رهیافت های آن را به کار ببریم. ما باید از حوزه
های تئوری به حوزه های عملی وارد شویم. طبیعی است وقتی پیشگیری نمی
کنیم باید این هزینه ها را بپردازیم.
*یعنی باید منتظر افزایش چنین جرایمی باشیم. پلیس در این میان چقدر نقش دارد؟
- اگر فضا و واقعیت ها را در ک نکنیم باید منتظر
حوادث دیگری باشیم که مطمئنا به پلیس ربطی ندارد. وقتی ما روند جامعه پذیری
مان را درست طی نمی کنیم نمی توانیم همه مشکلات را گردن پلیس بیندازیم.
زمانی که شکاف های نسلی و بیکاری شدید را می بینیم، تورم رکود را ملاحظه می
کنیم و برای آنها برنامه ریزی نمی شود. همان زمان تخم های خارگونه حوادث
این چنینی رقم می خورد.
- ابهری:
الان 400 شبکه پرنو و 1200 شبکه ماهواره ای فارسی زبان برای مخاطب داخل
کشور ما در حال تولید برنامه هستند. به اعتقاد من مسئله خانواده فاصله
گرفتن از ارزش های اخلاقی و افزایش آمار طلاق عاطفی و رشد فساد اخلاقی است.