پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : صداي دريل در كوچه صداقت خيابان معيري ميدان منيريه همه كفترهاي كوچههاي تو در تو را پرداده.
به گزارش انتخاب به نقل از تهران امروز، دريل كارگر ساختماني با قوت هرچه تمامتر افتاده است به جان سنگهاي عهد قاجاري كه جان سختند و مرغوب وعرق كارگر را در آوردهاند.
اينجا و آنجا در ميان گودالي كه به جاي خانه تاريخي صداقت در دل زمين
وا شده، ميتوان تكههاي گچبري عزيزي را ديد كه افتاده بر خاكند و ديگرهيچ
ارزشي ندارند وهيچ چشمي را نمينوازند.
ديوارهاي دور تا دور بنا اما هنوزبرجايند. رد تاقچهها بر چهره و رنگ آبي
صداي دريل در كوچه صداقت خيابان معيري ميدان منيريه همه كفترهاي كوچههاي تو در تو را پرداده.
دريل كارگر ساختماني با قوت هرچه تمامتر افتاده است به جان سنگهاي عهد قاجاري كه جان سختند و مرغوب وعرق كارگر را در آوردهاند.
اينجا و آنجا در ميان گودالي كه به جاي خانه تاريخي صداقت در دل زمين
وا شده، ميتوان تكههاي گچبري عزيزي را ديد كه افتاده بر خاكند و ديگرهيچ
ارزشي ندارند وهيچ چشمي را نمينوازند.
ديوارهاي دور تا دور بنا اما هنوزبرجايند. رد تاقچهها بر چهره و رنگ آبي آسماني با شكوه بر گونههاي ديوار جا مانده است.
كارگر دريل به دست همين امروز كار كندن سنگفرشهاي ايوان زوال يافته
خانه تاريخي صداقت را كه ديگر هيچ اثري از آن نمانده شروع كرده و اينطور كه
ميگويد اصلا نميدانسته كه اينجا از آن خانههاي باارزش و تاريخي است و
فقط انجام وظيفه ميكند.
خانه صداقت شده زميني بيدرخت وبي ريشه و پر از خاكها و آوار تلنبار
شده خانه قاجاري.تنها تك درخت كاجي در ميان خاكها در سايه ديوارهاي نيمه
بلند و اصلي عمارت از زير خيشهاي لودرها جان سالم به در برده و حالا براي
كارگرها شده سايباني كه خستگي به در ميكنند.
زمين بزرگي كه اينجا فراهم آمده سوداي برج بزرگي در سر دارد كه البته
در كوچه نه چندان عريض صداقت در خيابان معيري ميدان منيريه غريب به نظر
ميرسد و اما و اگرها در مورد چگونگي دادن مجوز براي ساختن اين برج همچنان
در ميان هم محلهايها رواج دارد.
از اول شروع كنيم. تا همين يك ماه پيش اين خانهاي كه حالا صداي
دريلهايش خواب از چشم اهالي ربوده،مايه افتخار اهالي ميدان منيريه بود.
ميداني كه اگر در كوچه پس كوچههايش بگردي خانههاي قديمي را ميتوان
پيدا كرد و كوچههايش هنوز هم حال و هواي قديم را كم و بيش در خودش حفظ
كرده اما حالا ديگر از خانه تاريخي بيهمتا چيزي جز يك زمين بيآب و علف
آماده براي ساخت باقي نمانده.
خيابان معيري كم و بيش در قرق ورزشي فروشهاست و هر چه كه از ميدان
اصلي دورتر ميشويم كاسبهاي قديميتر مثل خراطيها و آينه فروشها بيشتر
ميشودو كاسبهايي كه همه نشانيها را با خانه قديمي صداقت جفت و جور
ميكردند.حالا آجرهاي اين خانه كه به گفته مردم منطقه، نام محله منيريه هم
از ساكنان آن گرفته شده، پايين ريخته شده و كار از كار گذشته.
خانه تاريخي «صداقت» واقع در محدوده سنگلج، به دوره قاجار متعلق بود.
فضاهاي معماري اين بنا بهشكل ساختمانهاي دوره تحول معماري بهشكل كلاسيك
طراحي شده و ساختمان آن در دو طبقه و در راستاي محور شرقي ـ غربي بنا شده
بود.
براساس اعلام مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران، اين خانه كه
در سال 1384 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد، با درخواست و پيگيريهاي مالك
در سال 1388 مبني بر صدور مجوز تخريب و نوسازي، در فروردينماه 1390 با حكم
ديوان عدالت اداري از فهرست ميراث ملي خارج و مجوز تخريب آن صادر شد.
حالايكي از ساكنان خيابان منيريه كه از زمان تولد تاكنون كه 40 سال سن
دارد، در اين محله زندگي كرده، بعد از آغاز تخريب اين خانه تاريخي ميگويد
كه خانه «صداقت» لياقت تخريب شدن را نداشت، داخل اين خانه، گچبريهاي
منحصربهفرد و زيبايي وجود داشت. مردم محل ميگويند، حيف است اين خانه
تخريب شده، درخت و باغ آن به فضاي كوچه لطافت ميداد، خانه «صداقت» به
ساكنان اين محله آرامش ميبخشيد.
آقاي مرادي ميگويد كه ما براي نسلهاي آينده چه چيزي از هويت تهران به
يادگار ميگذاريم؟ ميخواهيم بگوييم از بافت قديم تهران براي آنها چه
چيزي باقي گذاشتهايم، برج ميلاد يا آسمانخراشها را؟ اكنون فقط در تهران
يك بافت تاريخي عودلاجان را داريم. آيا لازم نيست بخشي از آثار تاريخي و
هويتي خود را براي نسلهاي آينده حفظ كنيم؟
اما به گفته معاون ميراث فرهنگي استان تهران، سازمان ميراث فرهنگي «فقط
نگهداري بناهاي ثبت شده را برعهده دارد» و «براي بنايي كه داراي مالك
خصوصي است هيچ گونه مسئوليتي به عهده ميراث نيست.»
مالك خانه صداقت مجوز تخريب خانه را از سوي شهرداري دريافت كرده
است.ميراث فرهنگي به صورت مكرر بعد از پيگيري و اعتراضات، خواستار تجديد
نظر از تخريب شد كه متاسفانه ديوان عدالت همان راي اوليه تخريب خانه را
صادر كرد.»
اين در حالي است كه رئيس ديوان عدالت اداري گفته كه به سازمان ميراث
فرهنگي اعتراض داريم، زيرا براي مردم ايجاد مشكل ميكند كه منجر به طرح
شكايت آنها ميشود، ما نيز در چارچوب قوانين و مقررات عمل ميكنيم در
نتيجه يك سري از اقدامات ميراث فرهنگي نقض ميشود.
سازمان ميراث فرهنگي داراي وظايف و مسئوليتهايي است و بايد آنها را
انجام دهد اما اينكه اموال و املاك مردم را ثبت ميكنند و حوزه مالكيت
مردم را محدود ميكنند، سبب ميشود مردم با مشاهده محدوديت، طرح شكايت
كنند و ما نيز تصميمات آنها را نقض ميكنيم. ما نميتوانيم به عنوان
حاكميت خارج از محدوده قانون، حوزه اختيارات مردم را نسبت به اموالشان
محدود كنيم. ثبت يك ملك بهجز اينكه حفظ يك بناي تاريخي است، بازگوكننده يك
دوران معماري و يك اصل است. با اين كار، همه تفكرات معمار و هنرهاي آن
دوره حفظ ميشود. در تهران نيز با توجه به پايتخت بودن و قدمت 200 سالهاش،
همچنين توسعه شهرسازي، بناهايي مانند خانه «صداقت» كه در محدوده ديوار
ناصري شهر تهران قرار گرفتهاند، بايد حفظ شوند تا با توسعه شهري، هويت خود
را از دست ندهيم.
ظرفيتهاي تاريخي تهران به اندازهاي است كه با شهرهاي تاريخي كشور
قابل مقايسه است اما اين ظرفيتها در حال غارت است. بايد ديد اين بناي شاخص
چگونه ازثبت ملي خارج شده و چگونه كلنگ طمع كاران آن را تخريب كرده است،
اين نكات تلخ بايد پيگيري شود.
همچنان كه يكي از اعضاي شوراي شهر در پاسخ به اين پرسش كه آيا شوراي
شهر نميتواند همانطور كه در مورد باغات مرجع تصميم گيري شد در چنين مواردي
نيز تصميم گيرنده نهايي باشد گفته كه پيشنهاد خوبي است اما ظرفيت
سرمايهگذاري مديريت شهري به اندازه دستگاههاي اجرايي ذيربط نيست.
دستگاهي كه متولي پيگيري اين موضوع است مدتهاست درگير مسائلي چون ادغام يا
تغيير مديريت يا فقدان مدير است و سوءاستفادهگران از اين فرصتها به خوبي
استفاده ميكنند. باوجود اين كاستيها بايد منتظر اتفاقات مشابه بود.
به دليل آنكه نهادهاي متولي به اين موضوع بيتفاوت بودند شورا طرحي را
در اين خصوص تهيه كرد و اعتبار آن نيز به تصويب رسيد. اين خانهها در تهران
شناسايي شدهاند اما تضميني براي حفاظتشان نيست وقتي ميتوان با حكم
قضايي املاك ثبت شده را از ثبت ملي خارج و تخريب كرد.