قسمت سیزدهم/جسورترین و شیرین ترین های هفته در "انتخاب"

 

 

سلام ، آقا ما داشتیم با یه حالت طنز و شیرین آغاز می کردیم نگارش این "ترین"های هفته رو که ناگهان خبر رسید ، یکی از پر حرف ترین و بی ریخت ترین مقامات دنیا کشته شده . بگید ، اسمش چی بود ؟ آهان این جناب قذافی که تا پیداش کردند و او را کشتند . این تیم کنترات قتل قذافی ها هر کدام از بر و بچ ایشون هم پیدا کرد جای اینکه دستگیر کنه کشت و ما امیدواریم این رفتار خشن که "شیوه برخورد با مخالف را در قتل او می بیند" ، مشکلی را برای آینده لیبیایی ها ایجاد نکند . بگذریم ، بریم سر اصل مطلب :

 

 

 

 

 

 

 

چهارم اینکه عشق است سیب زمینی سرخ کرده ی آق فری !

 

 

چینی ها فرش تولید می کنند و با برند فرش ایرانی می فروشند. جالب تر از همه فرش کاشان است که در شهرکی در چین به همین نام تولید و روانه ی بازار ایران می شود . با توجه به حمایت بی چون و چرا از تولیدات کشور دوست چین ، یک پیشنهاد داشتیم برای این دوستان که با توجه به جمعیت بالای این کشور قابل دستیابی خواهد بود . یه چندتا شهرک با نام های تبریز ، بیجار ، اصفهان ، کرمان ، لرستان ، قم ، مشهد و ... بسازند ، البته این مورد ارز آوری هم دارد ، چون ما که داریم تو ونزوئلا ، را به را! مسکن می سازیم ، خوب چند تا را بیشترشو تو چین خواهیم ساخت . بعدش که ما به اقتصاد این کشور کمک کردیم ، نوبت میرسه به واردات فرش های چینی از این کشورها و تایید اینکه این شهرکها ، شهرک نبوده ، تو چین ؟ نه بابا تو چین نبوده ! تو همین ایران خودمون بافته شده ، تو همین کارگاههای قالیبافی ؟ نه ! کارگاهها تعطیل شدن ؟ خوب ، البته اینم میشه توجیه کرد ، برادر قالیباف ، شهرداره! انتظاراتی دارید ها!

 

دیدید مشکل حل شد ، فرش چینی ، ببخشید ایرانی روانه بازار شد ، تولید فرش رونق گرفت . حالا هی بگید ، تا بگید دونتون درآد!

 

 

 

مرد غار نشین فومنی بعد از 50 سال شناسنامه دار شد. ما نمیدونیم ، این آقا خودش درخواست کرده بود برای شناسنامه دار شدن ، یا الطاف شامل حالشون شد و برگه شناسایی گرفتند. خبرنگار همیشه در تعقیب خبر ترین ها ، گزارش داده یکی از مهمترین عللی که موجب شده این غارنشین تقاضای شناسنامه کند ، این است که فهمیده یارانه می دهند و شرط دریافت اون هم شناسنامه دار بودنه ، گفته : خوب ویلا نشینه میگیره ، من غارنشین چرا نگیرم؟ به هر حال و با توجه به این اطلاعات ذی قیمتی که جناب خبرنگار به ما دادند یه دو کلوم حرف حساب داشتیم با این آقا ؛

 

اولندش ، شما که دنبال خونه و زن زیبا و تفنگ شکاری هستی ، با این پول اگر ، اگر ، اگر یه بیست متر خونه داشته باشی ، شاید بتونی پول آب ، برق ، گاز ، تلفن و شارژتو بدی ! این از خونه . زن زیبا هم که برادر دیگه از شما گذشته ، سر پیری و معرکه گیری ؟ تفنگ شکاری هم که ... نشد دیگه ، خونه ، زن ، تفنگ ، آقا ارتباطشون ؟ البته تفنگ خوبه برای وقتی که پس خرج خونه و غرهای زن زیبا بر نمیای !

 

دومندش ، شما که تو غار زندگی می کردی ، آدرس مادرس درست درمون نداشتی ، حالا با این کارت ، یه مورد از قبض هایی که تشریف میاره دم غار همین قبوض شهرداری است که اونوقت چهره ی شما دیدنی ! بعدشم 50 سال زباله تولید کردی ، پسماندش ؟ قبضش میاد خدمتتون .

 

سومندش ، فومنی  جان غارنشین ، اگر خونه داشتی رفتی تو غار ، که اصلاً قید شناسنامه و این حرفا رو بزن ، چون این عدم حضور شما و عدم پرداخت قبوض آب و برق و ... از 50 سال پیش تا حالا از شما یه اختلاسگر خدمات دولتی کرده که مبلغشم ، چیزی کمتر از این اختلاس ، ببخشید تخلف 3000 میلیارد تومانی نیست . تازه شما هم تو غاری ، میشه پیدات کرد ، اون مورد کاناداس و نمیشه پیداش کرد. دیدی ، فکر کردی الکیه ، پنجاه سال همینجوری بدون حساب کتاب ؟ اینه ! مو رو از ماست کشیدیم بیرون ها ، خسته شدیم ، بریم بعدی .

 

 

 

جناب آقای وزیر فرموده اند: اینترنت فعلی اومانیستی و لیبرالیستی است .خوب این عامل استکبار و مضر برای جوانان آینده ساز که ضریب نفوذ 43 درصدی دارد و سرعت پایین و اینکه قرار شده نوع آبکشی شده آن به مدارس وارد شود ، اصلاً به چه دردی می خوره که وقت مملکت رو بگیره. قطعش کنید آقا، بریم سراغ همون تلگراف ها که برای آقای لوک می فرستادن! اون هم میزان تولید شغلش بالا بود و هم پاک بود. بله ، پاک. اون نفری که تلگراف ها رو می رسونه قبل از اینکه قرار به حمل باشه ، می فرستیمش آزمایش اعتیاد ، جواب که اومد و مطمئن شدیم طرف پاکه ، می فرستیمش دنبال ارسال پیام ها. دیدید این مشکلات جزئی به همین راحتی حل میشه ،  میمونه یه سری مشکلات جزیی تر مثل مشکل خطوط ارتباطی همراه اول و ایرانسل و بعضی وقت ها تلفن که اونم دیگه اصلاً مهم نیست ، همون جناب تلگراف رسان پاک ، انجامش می ده. فقط یه مشکل هست ، اونم اینکه تلگراف رسان آدمه و ممکنه به اومانیسم علاقه داشته باشه ، که اونم مسئله ای نیست و دوستان میتونن از کفتر به جای آدم استفاده کنند.

 

 

 

 

 

رئیس مرکز آمار فرمودند: 1 میلیون و 750 هزار شغل ایجاد شده و بانک جهانی هم در گزارش اخیرش گفته : ایران در میان 183 کشور جهان از لحاظ شاخص کلی فضای کسب و کار به رتبه 144 دست یافته است. خوب ! در میان 15کشور خاورمیانه و شمال آفریقا هم ایران از نظر سهولت کسب وکار در رتبه 13 قرار گرفته است . از نظر تعطیلی فعالیت های اقتصادی هم یه 9 پله ای پایین رفتیم و به رتبه 118 رسیدیم. حالا کی این بانک از این آمار بی موردش عذر خواهی میکنه معلوم نیست. ولی بر اساس آن ضرب المثلی که می گفت اگه این ماستای ما تمام آب دریا رو می گرفت ، چه دوغی دور هم می خوردیم ، خدمت جنابان مسئولین و مدرا(جمع من درآوردی مدیره) عرض کنیم که نکنه غذر خواهی نکنند و اگر واقعاً اینطور که میگن باشه ، خوب این تعداد شغلی که فرمودند چطور ایجاد شده ؟ البته با توجه به افزایش حجم کارهای ساختمانی در کشور ، تولید این مقدار شغل دور از واقع هم نیست ، اما مدتش رو باید زیاد کنن ، چون این شغل ها ، 7-8 ماه بیشتر سفره ی مردمو پر نمی کنن. جدی شد ؟ ببخشید دیگه اینجا ، نه اینجا ، یکم بالاتر گیر کرده بود ، ببخشید.

 

 

 

نادر قاضی پور ، رییس هیات تحقیق و تفحص از شرکت سایپا  و نماینده مردم ارومیه ، گفت: بنا به اسناد واصله، چند تن از مدیران ارشد و مسئولان سایپا دارای تابعیت دوگانه هستند و بیم آن می رود که موضوع فرار خاوری مدیرعامل سابق بانک ملی تکرار شود. ایشان فرموده اند : ‌متاسفانه هیچ نظارت دقیقی بر گردش مالی 10هزار میلیارد تومانی سایپا وجود نداشته است. به به ! یه جهش 7000 میلیارد تومانی ، باز هم بدون نظارت دقیق . حالا این حرفا و رقم ها که ربطی به ما نداره ، درست . اما یه خواهشی داشتیم از دوستانی که شاید متهم به این تخلفات بشن ، یا شدن و الان مجرمند ، این سناریوی فرار به کانادا رو دنبال نکنند . آره عزیز یکم خلاقیت بخرج بدین ، تشریف ببرید ، اروپایی ، آفریقایی ، جایی. بالاخره تنوع هم لازمه ، این کانادا هم گناه نکرده ، هرکی در میره ، سر از اونجا در میاره . تنوع ! تنوع عزیز جان ! البته برا خودتون میگم ها . این کانادا سوراخ سمبه هاش کشف شده ، جای دیگه تشریف ببرید ، هم هیجانش بیشتره ، هم می تونید یه زنجیره بین قاره ای درست کنید و کم کم این همه علم و آگاهی رو به سایر ملل هم آموزش بدین ، البته اگه اونا قبلاً به شما یاد نداده باشن!

 

 

 

در حالي که دولت طي سال هاي اخير بارها بر خروج شرکت ها از تهران و کوچک شدن مجموعه هاي دولتي تاکيد کرده است، يک شرکت دولتي طي روزهاي اخير مذاکرات خود را براي خريد يک ساختمان با ۷ هزار متر مربع زيربنا در شمال تهران آغاز کرده است تا آن را به مجموعه املاک اداري خود اضافه کند. 7 هزار متر زیربنا ، اونم شمال تهران ، اونم برای امور اداری ، بابا ایول ، چقدر به فکر کارکنانشه این شرکت! البته شایدم قراره شمال تهران بشه خارج تهران ، شایدم یه پول قلمبه ای دست دوستان بوده ، از ترس اینکه نکنه یهو سر از کانادایی ، جایی در بیاره سریع تبدیل به احسنش کردن . اتفاقه دیگه ، پیش میاد! ما از همینجا از اقدام مسئولین این شرکت تقدیر و تشکر به عمل آورده ، امیدواریم از این ساختمان یه نونی هم برای کارکنانش ایجاد کنه . فکر بد نکنید ، نه اینکه ساختمون رو بین کارمنداش تقسیم کنه . کارمنداش رو ببره اونجا ، تا توش کار کنن و نون حلال ببرن سر سفره ی زن و بچه ! همین . افتاد؟

 

 

یه تشکر ویژه هم بکنیم از جنابان طائب ، صفار ، باهنر و بالاخص جناب اسفندیار خان که به دلیل اینکه یه کار فوری پیش اومده هفته بعد خدمتشون خواهیم بود.