پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : محسن رضایی در اولین همایش اقتصاد مقاومتی در دانشگاه علم و صنعت با بیان
اینکه اقتصاد مقاومتی در واقع مقاومتی در برابر یک مقاومت است،گفت: صد سال
است که غرب در برابر پیشرفت ایران مقاومت میکند.
در ادامه گزیده ای از سخنان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به نقل از فارس می آید:
* غربیها در ظاهر کار درباره آزادی و توسعه در ایران سخن میگویند، اما در
ورای آن یک اراده بسیار جدی برای جلوگیری از پیشرفت ایران مشاهده میشود.
* از یاد نبردهایم که از دل مشروطه رضاخان و از دل ملی شدن صنعت نفت
سپهبد زاهدی را بیرون آوردند و در دوره 30 ساله انقلاب اسلامی نیز از هیچ
توطئه و کودتایی فروگذار نشد.
* منشأ همه اینها از غرب است و به
اشکال مختلف ظاهر میشود، چنانکه قبل از انقلاب با اقتصاد استعماری با ما
مقابله میکردند، چنانکه ایرانیها حتی توپخانههای ایران را نیز
نمیتوانستند اداره کنند. وقتی سال اول جنگ مهمات ما تمام شد، دیدیم
کارخانهها نمیتوانند برای ما مهمات بسازند ،چرا که مدل اقتصادی ما را
وابسته طراحی کرده بودند.در کنار جنگ غربیها تحریمها را نیز آغاز کردند و
از 3 یا 4 سال پیش به اوج خود رساندند.
* ویژگی تحریم جدید آن
است که از شورای امنیت گرفته شده و آمریکا فراتر از آن نفت و بانک مرکزی ما
را نیز تهدید کرده است. آیا مشکل به مسئله هستهای باز میگردد؟ واقعیت آن
است که مسئله آنها جلوگیری از پیشرفت ایران و متوقف کردن آن در یک سطح خاص
است.
* اگر چنین قصد تاریخی صد سالهای علیه ما وجود دارد، آیا
ما نباید نحوه اداره اقتصاد را تغییر داده و نگاه رویاپردازانه به غرب را
فراموش کنیم. اقتصاد مقاومتی از این زاویه قابل مطالعه است، چنانکه
میتواند یک رویکرد و یک جهتگیری باشد، یعنی همان رویکردی که در سیاست و
دفاع ما را نجات داد.
* ما امید خود را از سازمانهای بینالمللی
بریدیم، خودمان را باور کردیم ،به خود جرأت دادیم و وارد عرصههای ممنوعه
شدیم و درست از همین نقطه با عوض کردن رویکرد پیروزیها آغاز شد. ما در جنگ
در حالی پلهایی به طول 30 کیلومتر ساختیم که حداکثر در جنگهای دنیا طول
پلها به 2 یا 3 کیلومتر میرسید. اگر اعلام شود برد موشکهای ایران از 2
یا 3 هزار کیلومتر عبور کرده، نباید شک کنیم.
* معنای اقتصاد
مقاومتی این نیست که درهای اقتصاد را ببندیم.مذاکره با 1+5 اقتدار ما را
نشان میدهد، چنانکه یک طرف همه دنیا و یک طرف ما نشستهایم. البته باید
این مسائل را جدی بگیریم، نباید تصور کنیم همه چیز فریب است و همچنین همه
فرصتها را نباید از دست بدهیم، چرا که اقتصاد مقاومتی با یک دیپلماسی
منطقی منافات ندارد.
* دستیابی به این دو عنصر بدون تغییر در
ساختارهای مدیریتی کشور امکانپذیر نیست. نظام اداری فعلی یک نظام اداری
پادگان مانند است که در زمان رضاخان ایجاد شده و تغییر نکرده و سد بزرگی در
برابر پیشرفت کشور است.
* فرهنگ اقتصادی کشور نیز همراه سیستم
اداری باید تغییر کند، چرا که همه در اقتصاد به مصرف فکر میکنند و به همین
دلیل فرهنگ اقتصادی مردم، دولت، مجلس و قوه قضائیه باید تغییر کند. با
تغییر و تحول در رویکردها ساماندهی اجتماعی نیز باید تغییر کند، تا بعد از
آن بتوان برنامهها را نیز تغییر داده و برنامهریزی جدیدی انجام داد.