پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سیدحمزه صالحی؛ سرویس بین الملل «انتخاب»: بنیامین نتانیاهو باسابقه ترین نخست وزیر اسرائیل دوباره به قدرت بازگشته است. سابقه رفتار و عملکرد او در مخالفت و ضدیت با ایران بسیار آشکار است همانطور که در بازگشت مجدد خود مهمترین اولویتش را مقابله با تهران و اطمینان از شکست قطعی توافق هسته ای اعلام کرده است.
کابینه ائتلافی جدیدی که نتانیاهو تشکیل داده، مذهبی ترین، یهودی ترین و ملی گراترین دولت تاریخ اسرائیل است، به همین دلیل انتظار می رود که رویکرد دولت جدید او بسیار تهاجمی و تنش آفرین باشد. پایان دادن به درگیری اعراب و اسرائیل و نیز افزایش توان نظامی اسرائیل از دیگر اهداف اصلی نتانیاهو ذکر شده است. با توجه به رویکرد گروههای ائتلافی در دولت اسرائیل پیش بینی می شود با گسترش شهرک سازی ها در کرانه باختری تلاش کنند تا برنامه تشکیل دولت مستقل فلسطینی را محاق ببرند.
گفتنی است رهبر حزب صهیونیسم مذهبی بزالل اسموتریچ، و رهبر حزب قدرت یهودی، ایتامار بنگویر که از مقامات بلندپایه کابینه جدید هستند، در شهرکهای غیرقانونی کرانه باختری زندگی میکنند. بنابراین بعید به نظر می رسد که سیاست پایان دادن به نزاع اعراب و اسرائیل از مسیر حل مساالمت آمیز پرونده فلسطین صورت پذیرد. آنچه که درباره این سیاست نتانیاهو می توان گفت این است که وی به دنبال عادی سازی روابط با اعراب و به طور خاص عربستان است تا بتواند از طریق آنها فلسطینی ها را تحت فشار قرار دهد تا از خواسته های مشروع خود چشم پوشی کنند.
اگرچه سیاست های کلی اسرائیل در قبال ایران به طور ثابت مبتنی بر یک خصومت و دشمنی تمام عیار بوده است که هر حکومت و دولتی بر روی کار بیاید آن را دنبال خواهد کرد ولی دولت جدید نتانیاهو که افراطی ترین دولت تاریخ این رژیم است پیامدهای مخصوص به خودش را برای ایران در سطح بین المللی و منطقه ای خواهد داشت.
مهمترین اثر روی کار آمدن دولت افراطی فعلی این است که احتمالا اقدامات تبلیغاتی علیه ایران به خصوص در مورد برنامه هسته ای بسیار بیشتر خواهد شد تا این اطمینان حاصل شود که به کما رفتن برجام به مرگ آن منتهی خواهد شد. در شرایط حاضر یک اجماع بین المللی علیه ایران در حال کامل شدن است و این فضای مساعدی برای پیشبرد سیاست های خصمانه اسرائیل علیه ایران فراهم خواهد کرد.
به احتمال قوی اسرائیل در فضای فعلی و در همراهی با کشورهای غربی از دو مسیر مهم تلاش خواهد کرد که پرونده جدیدی علیه ایران در شورای امنیت گشوده شود. یکی عدم احیای برجام است که می تواند زمینه ساز ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت از رهگذر سابق باشد. با توجه به بازی قدرت های بزرگ و سابقه تاریخی رفتارهای روسیه و چین، نمی توان چندان به وتو این دو کشور برای حمایت از ایران خوشبین بود؛ زیرا منافع در هم تنیده اقتصادی چین با غرب و بازیهای سطح کلان امنیتی روسیه با آنها می تواند منجر به توافقی شود که منافع ایران در آن نادیده گرفته شود.
موضوع بعدی مربوط به تشکیل کمیته حقیقت یاب سازمان ملل است که در صورت در پیش نگرفتن یک دیپلماسی کارآمد و بهبود روابط دولت-ملت در داخل، این مهم از پتانسیل لازم برای تحت فشار قرار دادن ایران و حتی ارجاع پرونده به شورای امنیت برخوردار است. بدون شک تلاش نتانیاهو از این مسیر برای تحت فشار قرار دادن ایران بسیار زیاد خواهد بود، زیرا زمینه برای اقدامات او در سطح بین الملل هم فراهم است. فرایند در حال تکمیل اجماع جهانی و مواضع سخت کشورهای غربی و به طور خاص اروپایی ها علیه ایران یک فرصت ویژه برای اسرائیل است تا دست به اقدامات ضد ایرانی در سطح بین المللی بزند و مانع عادی سازی شرایط ایران در نظام بین الملل شود.
در سطح منطقه ای نیز پیروزی نتانیاهو پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت. عدم پیگیری یک سیاست واقع گرایانه منطقه ای توسط ایران و حاکم بودن یک نگاه تک بعدی امنیتی-نظامی به مسائل منطقه باعث شده است که تل آویو با نفوذ در محیط همسایگی ایران، فرصت های جدیدی برای کنش بر ضد منافع ایران پیدا کند. بهبود روابط با اکثر کشورهای حوزه خلیج فارس و نفوذ بسیار زیاد در حوزه قفقاز از مهمترین ابزارهایی است که نتانیاهو می تواند از آنها علیه ایران بهره بگیرد.
در حوزه خلیج فارس امارات با یک پیام گرم پیروزی نتانیاهو را تبریک گفت و از او برای سفر به این کشور دعوت کرد. همچنین نفوذ رو به گسترش اسرائیل در محیط همسایگی ایران می تواند توازن قدرت و نظم منطقه ای را دچار تغییر کند. علاوه بر تلاش هایی که در سطح جهانی صورت می گیرد احتمالا تلاش های گسترده ای هم برای شکل گیری ائتلاف و اجماع منطقه ای صورت خواهد گرفت تا در درجه اول متحدان منطقه ای ایران مانند حزب الله، حماس، جهاد اسلامی و انصارالله یمن تضعیف شوند و متعاقب آن نفوذ منطقه ای ایران هم کاهش پیدا کند.
با این حال اگرچه در شرایط فعلی فضا برای اقدامات ضد ایرانی اسرائیل بیشتر از قبل برای نتانیاهو فراهم است ولی دولت جدید او نیز دارای مشکلاتی زیادی است. در حالی که نتانیاهو وحزب لیکود به عنوان راست سیاسی بیشتر بر حوزه سیاست خارجی و مقابله با ایران متمرکز هستند ولی راست مذهبی که با او دولت ائتلافی تشکیل داده اند بر سیاست داخلی مانند یهودسازی بیت المقدس و اخراج فلسطینی ها و.. متمرکز هستند.
نحوه نگرش راست مذهبی به گونه ای است که احتمال دست زدن به اقدامات افراطی از طرف آنها که اسرائیل را وارد بحران های داخلی کند زیاد است و چه بسا عمر این دولت ائتلافی هم زیاد نشود. روابط شخصی نتانیاهو و بایدن و اخلاف نظر آنها در مورد بسیاری مسائل مهم جهانی و منطقه ای هم متغیر مهمی است که نتانیاهو باید بر آن غلبه کند. همچنین نظر منفی اکثر کشورهای جهان نسبت به گسترش شهرک سازیهای غیرقانونی که توسط تندروهای مذهبی که هم اکنون مشاغل کلیدی از جمله وزارت امنیت داخلی را تصاحب کرده اند می تواند مانع جدی برای پیگیری اهداف نتانیاهو ایجاد کند، مخصوصا اینکه اقدامات افراط گرایانه دولت ائتلافی ممکن است سرعت عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل مخصوصا روابط با عربستان را بکاهد و آن را به یک چالش جدید و حیثیتی برای اعراب تبدیل کند.
در نهایت اینکه ایران از طریق تلاش برای رفع مشکلات داخلی، حل و فصل برنامه هسته ای، تغییر نگاه صرفا امنیتی به منطقه و افزایش تحرک برای گسترش روابط با همسایگان براساس منافع مشترک می تواند تبلیغات و تلاش های اسرائیل و دولت افراطی نتانیاهو را محدود کند. همچنین این نکته ضروری است که ایران همچنان کشور قدرتمند منطقه است و دارای متحدان مهمی است که غلبه بر آنها به راحتی برای اسرائیل ممکن نیست. چون اگر ممکن بود تاکنون آنها را انجام داده بود. بنابراین پیشبرد سیاست های اسرائیل توسط دولت نتانیاهو به راحتی صورت نخواهد گرفت. با این حال لازم است ایران برای جلوگیری از هر نوع اجماع بین المللی و منطقه ای علیه کشور که می تواند منجر به تغییر توازن قدرت در سطح منطقه شود با افزایش کیفیت حکمرانی سیاسی و اقتصادی رویکرد جدیدی که متناسب با مقضیات جدید بین المللی باشد در پیش بگیرد.