اعتماد نوشت: باراک اوباما، یا میت رامنی، چه کسی پیروز انتخابات امریکاست؟ این پرسشی است که بیش از هر کشور دیگری در منطقه، در
ایران بر سر زبانهاست. سرمایی که بیش از سه دهه بر روابط تهران- واشنگتن
همراه بوده و جنگ لفظی گاه و بیگاه دوجانبه نیز نتوانسته اهمیت این پرسش
را در افکار عمومی ایرانیان تقلیل دهد. اما تفاوت این انتخابات با
انتخابات چهار سال پیش، تحریمهایی است که در دوره ریاستجمهوری باراک
اوباما علیه ایران اعمال شده و بیش از همه مردم ایران را تحت فشار قرار
داده است. از سوی دیگر طرح موضوع مذاکره مستقیم ایران و امریکا در
هفتههای اخیر و گمانهزنیها درباره لغو تحریمها از این طریق نیز اهمیت
نتیجه انتخابات امریکا را برای طرف ایرانی دوچندان کرده است.
اما آیا سیاست اوبامای دموکرات با رامنی جمهوریخواه در قبال ایران
تفاوتی آشکار دارد؟ آنچه در تحلیل کارشناسان غربی به چشم میخورد تندتر
شدن سیاست امریکا در قبال ایران در صورت روی کار آمدن میت رامنی است. اما
آیا اوباما خواهد توانست در صورت ورود دوباره به کاخ سفید و با توجه به
فرصت کوتاه باقی مانده تا انتخابات ریاستجمهوری ایران، راهی برای مساله
هستهیی جمهوری اسلامی بیابد. برخی صاحبنظران خارجی میگویند اگر رامنی
پیروز انتخابات باشد موضوع مذاکره با ایران برای چند ماه به حال تعلیق در
میآید، چرا که دستگاه سیاست خارجی وی ناچار به بازبینی برخی سیاستهاست.
اما این لزوما به معنی بهتر بودن اوباما نیست.
او فرصت 4 ساله ریاستجمهوریاش را برای توافق با تهران از دست داده و
در مقابل تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرده است که بنا بر اذعان مقامات
امریکایی در زمره سختترین تحریمهایی قرار دارد که تاکنون از سوی امریکا
علیه کشوری دیگر اعمال شده است. آنچه در زیر میخوانید اظهارنظر برخی
فعالان سیاسی ایرانی در تحلیل پیامد و نتیجه پیروزی اوباما یا رامنی برای
ایران است.
غلامحسین کرباسچی
بیشتر
بستگی به رفتار و سیاستورزی ایران دارد. هیچ فرقی بین جمهوریخواهان و
دموکراتها نیست. فکر میکنم که منافع ملی امریکا بیش از هر چیزی برای
رامنی و اوباما ارزش دارد. اگر منافع ملی امریکا در کلام و رفتار رامنی و
اوباما نباشد کسی به اینها رای نمیدهد ولی برای اینکه از بین رامنی و
اوباما چه کسی برای ایران بهتر است فکر میکنم این به خود ما در داخل
برمیگردد که چه سیاستورزیای باید در ایران داشته باشیم. اگر این مساله
را بررسی کنیم، میبینیم که هم از ناحیه دموکراتها ضربه خوردهایم و هم
از جمهوریخواهان. در عین حال دورههایی که هر کدام از این دو جناح در
امریکا دولت داشتهاند شرایطی بوده است که بتوانند به نفع منافع ملیشان
استفاده بکنند. معتقدم به صورت مطلق نمیتوان گفت که رامنی بهتر است یا
اوباما. البته سیاست دموکراتها در دنیا اجتناب از روشهای نظامی برای حل
مسائل و رسیدن به منافع ملی امریکا است. در حالی که جمهوریخواهان مشهور به
وابسته بودن به جناحهای جنگطلب هستند. تحولات کلی بینالمللی
دموکراتها تنشهای کمتری را در دنیا سبب میشود اما به لحاظ منافع ملی
ایران بستگی به سیاستورزی خودمان دارد که اگر بتوانیم منافع ملی ایران را
دنبال کنیم میتوانیم هم از جمهوریخواهان و هم از دموکراتها در راستای
منافع ملی ایران استفاده کنیم.
صادق زیباکلام
معتقدم
که در اساس برای ایران خیلی فرقی نمیکند که اوباما پیروز شود یا میت
رامنی. اما دست کم و در کوتاهمدت به نفع ایران خواهد بود که اوباما پیروز
شود. به این دلیل که در جریان رقابتهای انتخاباتی آقای میت رامنی
انتقادهای بسیاری به اوباما وارد میکرد مبنی بر اینکه آن مقداری که باید و
شاید به ایران سخت نگرفته و با ایران مماشات کردهاید و برای شما خیلی
مهم نیست که ایران در حال دستیابی به سلاح هستهیی و تکنولوژی تولید سلاح
هستهیی نزدیک میشود. یعنی مواضع میت رامنی خیلی نزدیک به مواضع فعلی
دولت اسراییل است. اگر میت رامنی برنده شود در کوتاهمدت تلاش خواهد کرد
که مقداری از آن انتقادهایی که به آقای اوباما در ایام انتخابات وارد
کرده بود را تا حدودی وارد فاز اجرایی کند تا خودش مصداق آن انتقادها
نشود. این حرف به این معناست که یا دست کم به سمت گزینه نظامی علیه ایران
خواهد رفت یا اگر هم به سمت گزینه نظامی نرود فشارها را روی ایران خیلی
سنگینتر خواهد کرد. رامنی اگر بازی را ببرد نشان خواهد داد که کشتیبان
را سیاستی دیگر آمده است و سیاستهای مماشات و مدارای اوباما در قبال
ایران را کنار خواهد زد. بنابراین به خیر و صلاح ایران است که اوباما
مجددا انتخاب شود. البته اوباما در پاسخ به انتقادات رامنی گفت که شما
مقداری برای تبلیغات انتخاباتی است که از سیاستهای من انتقاد میکنید.
بنابراین اوباما این سیاستها را ادامه خواهد داد و سعی خواهد کرد که
تحریمهای فعلی را ادامه دهد و بر ابعادش هم بیفزاید. کار ایران با دولت
اوباما خیلی راحتتر از دولت محتمل میت رامنی خواهد بود. به این جهت که
میت رامنی سطح خواستههای امریکا از ایران را بالاتر خواهد برد و بدون
تردید مذاکره با جمهوریخواهان بسیار سختتر از مذاکره با دولت دموکراتها
خواهد بود.
عباس عبدی
اگر
بخواهم از زاویه منتقدان به داستان ریاستجمهوری امریکا نگاه کنم، اوباما
را ترجیح میدهم. به این دلیل که اوباما خیلی اوضاع را گلآلود و مانند
جرج بوش برخورد نمیکند. اما منتقدان عادی و رادیکال حکومتی رامنی را
ترجیح میدهند. اینها در مجموع فکر میکنند که جمهوریخواهان بیشتر اهل
مصالحه هستند و احتمالا در سیاستهای منطقهیی هم متفاوتتر از دموکراتها
برخورد میکنند. اما تحلیل من این است که تفاوت جمهوریخواهان و
دموکراتها مربوط به مسائل داخلی امریکا و نه مسائل خارجی این کشور است.
معتقدم که ما نباید خیلی به این مسائل توجه کنیم و بیشتر باید متوجه مسائل
داخلی خودمان باشیم که چه کاری میتوانیم انجام بدهیم. این هم از بدبختی
ما است که بیش از نگاه به درون، توجهمان به خارج از ایران است که چه
اتفاقی در حال رخ دادن است.
محمد خوشچهره
فضای
داخلی ایران مسالهیی است که امریکاییها را ترغیب به برخورد با ایران یا
مولفه بازدارنده از این رفتار میکند. ما بیش از آنکه به انتخابات
امریکا نگاه کنیم باید به مسائل داخلی خودمان توجه داشته باشیم. آنهایی
که به اوباما خوشبین هستند از این مساله غافلند که اوباما پس از پیروزی
بر ضریب تحریمها و فشارهای علیه ایران خواهد افزود. اما اگر ایران در
موضع قدرت باشد ماجرا شکل دیگری خواهد داشت. عقلانیت هم مولفه اصلی قدرت
است. اگر تصمیمات داخلی ایران رنگ و بوی عقلانیت داشته باشد فرقی نمیکند
که اوباما در کاخ سفید بماند یا رامنی رییسجمهور شود چرا که تصمیمات
عقلانی عامل بازدارنده بسیاری از رفتارهای خشن خواهد بود. ساختار قدرت در
امریکا نشان میدهد که اهداف کلی امریکا، واحد است و اختلاف دموکراتها و
جمهوریخواهان در تاکتیک است. دموکراتها سعی میکنند با پنبه سر ببرند و
جمهوریخواهان با هیاهو به دنبال تامین منافع ملی امریکا هستند. ما بیش
از آنکه امید داشته باشیم که اهداف امریکا با تغییر رییسجمهوری این کشور
تغییر کند باید به ظرفیتهای داخلی و محیط ملی ایران توجه کنیم چرا که
اقدامات امریکا متاثر از این ظرفیتهای ایران است.
ابوالقاسم رئوفیان
فکر
میکنم که سیاستهای خصمانه امریکا چه با آمدن رامنی و چه با آمدن اوباما
در مواجهه با ایران تغییری نمی کند و همچنان امریکا بر طبل سلطهگری
خواهد کوبید. اما به نظر میآید که رامنی از اوباما در قبال ایران تندتر
است. بر همین اساس اینکه کدام کاندیدای امریکایی در این کشور صاحب دولت
شود برای ما فرقی نمیکند. با توجه به اینکه تولید سلاحهای کشتار جمعی
در اختیار جمهوریخواهان است و آنها به دنبال توسعه سیاست جنگطلبانه برای
فروش تسلیحات نظامی هستند در حالی که دموکراتها از روشهای دیگری به
دنبال توسعه اقتصادی امریکا هستند. البته تحدید کردن ایران در دنیا از
مهمترین اصول سیاست خارجی امریکاییها است که به واقع فرقی هم نمیکند
اوباما در کاخ سفید بماند یا اینکه رامنی رییسجمهور شود. فکر میکنم
دولت اوباما نسبت به دولت رامنی کمتر به سیاستهای جنگطلبانه رویکرد دارد
و سعی میکند به طریق دیگری اهدافش را در قبال ایران دنبال کند که همین
میتواند یک امتیاز ویژه برای دولت اوباما باشد.
مصطفی کواکبیان
اگرچه
به تبع تغییر رییسجمهوری امریکا، سیاست برخی کشورها دستخوش تغییر و
تحولاتی میشود اما معتقدم که جمهوریخواهان بازی انتخابات را به
دموکراتها خواهند باخت. برای ما هم خیلی فرق نمیکند که اوباما رای
بیاورد یا رامنی چرا که سیاست خارجی امریکا در قبال ایران کاملا مشخص است.
رامنی اگر با ادبیات رادیکالی درباره ایران سخن گفت تلاش داشت تا حمایت
صهیونیستها را بیش از پیش جلب کند که البته بخشی از آن تبلیغاتی است.
سیاست خارجی امریکا دو نسخه دارد که در نهایت یک هدف کلی را دنبال میکند.
اگر دموکراتها رای بیاورند سیاست تحریم و فشار اقتصادی ایران در صدر
رفتارهای این دولت قرار میگیرد و اگر جمهوریخواهان رای بیاورند که همیشه
سخن از جنگ و گزینه نظامی در میان است. آنچه که مهم است این نکته است که
ما باید هرچه سریعتر مشکلات درونی را حل کنیم که اگر این اتفاق رخ ندهد
فرقی نمیکند که دولت امریکا در اختیار چه کسی قرار خواهد گرفت. اما باز
معتقدم که اگر اوباما رییسجمهور امریکا باقی بماند برای ما بهتر است.
دولتدار شدن جمهوریخواهان، معادلات و مرزهای جهانی را تغییر میدهد که با
توجه به شرایط ایران این مساله خیلی به نفع ما نیست.
سیدرضا اکرمی
من
بر اساس تجربه و برداشتی که از 34 سال انقلاب دارم هیچ تغییری در انتخاب
رییسجمهوری امریکا در قبال ایران نمیبینم. هیچ فرقی نمیکند که اوباما
رییسجمهور باقی بماند یا اینکه رامنی رییسجمهور شود. به دلیل اینکه
امریکاییها بر اساس استراتژی واحد عمل میکنند و ماهیت این استراتژی چیزی
جز سلطه بر جهان و حذف رقبای جهانی امریکاست. امریکاییها بر اساس منافع
ملی حرکت میکنند و جمهوریخواهان و دموکراتها تنها در اتخاذ تاکتیکها
برای اجرای این استراتژی واحد با یکدیگر تفاوت دارند. بر همین اساس برای
ایران فرقی نمیکند که چه دولتی در امریکا روی کار بیاید. مساله مهم این
است که رابطه ایران و امریکا در چه چارچوبی میتواند اتفاق بیفتد. این
اتفاق هم تنها با تغییر رفتار امریکاییها شدنی خواهد بود. امریکاییها
هرگاه منافع و احترام ایران را به رسمیت بشناسند یقینا قطع رابطه با
امریکا توسط ایران پایان خواهد یافت. امریکاییها اگر منافع ایران را به
رسمیت بشناسند ما هم منافع امریکاییها را به رسمیت خواهیم شناخت. مشکل ما
در حال حاضر آقای احمدینژاد است که در تریبونهای داخلی میگوید فصل
زورگویی قدرتهای جهانی مانند امریکا تمام شده است و در عمل به دنبال
رابطه با امریکا میرود.
حمیدرضا ترقی
این
نکته را باید مورد توجه قرار دادکه هیات حاکمه امریکا مشخصکننده
سیاستهای دولت و رییسجمهور امریکا است. وضعیت اقتصادی و درگیریهای
نظامی امریکا در کل دنیا اجازه توسعه فعالیتهای جنگطلبانه بیش از این به
امریکا نمیدهد لذا بهطور طبیعی خواست هیات حاکمه امریکا بر این است که
باز هم سیاستهای دموکراتها در امریکا حاکم باشد و این سیاستها دنبال
شود. بر همین اساس احتمال اینکه رامنی در انتخابات پیروز شود، بسیار کم
است. سیاستی هم که دولت اوباما در قبال ایران پیش گرفته است در هیات حاکمه
امریکا موافقان بسیاری دارد و ترجیح آنان تداوم همین سیاستهاست تا سیاست
فشار اقتصادی و جنگ نرم برای مقابله با ایران دنبال شود. با این شرایط
بعید است که استراتژی امریکا در قبال ایران تغییری پیدا کند. ما هم
نمیتوانیم از میان کاندیدای جمهوریخواهان و دموکراتها یکی را انتخاب کنیم
و بگوییم که کدام یک برای ایران بهتر است که رییسجمهور شود. از نگاه ما
اوباما، بد است و رامنی، بدتر.