صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

يکشنبه - ۳۰ شهريور ۱۴۰۴
کد خبر: ۸۸۵۸۱۶
تاریخ انتشار: ۲۸ : ۱۱ - ۳۰ شهريور ۱۴۰۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تغییر فصل برای بسیاری از افراد تنها به معنای تغییر رنگ برگ‌ها یا کوتاه و بلند شدن روزها نیست، بلکه می‌تواند حال‌وهوای روانی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. تحقیقات نشان می‌دهد که افسردگی فصلی یا همان اختلال عاطفی فصلی (SAD) بیشترین شیوع خود را در پاییز و زمستان دارد.

یعنی زمانی که میزان نور خورشید کاهش می‌یابد، سطح ویتامین D در بدن افت می‌کند و تغییر در ترشح هورمون‌هایی مانند سروتونین و ملاتونین تعادل خلق‌وخو را بر هم می‌زند. البته نوع کم‌تر شناخته‌شده‌ای از این اختلال در بهار و تابستان نیز دیده می‌شود، اما شدت و فراگیری آن به‌مراتب کمتر است.

به بیان ساده، پاسخ به پرسش «افسردگی فصلی بیشتر در چه فصل‌هایی اتفاق می‌افتد؟» این است: عمدتاً در ماه‌های سرد سال، به‌ویژه پاییز و زمستان. اگر می‌خواهید بدانید چرا این فصل‌ها بیشترین سهم را دارند و چه کسانی بیشتر در معرض آن قرار می‌گیرند، ادامه این مقاله را مطالعه کنید.

افسردگی فصلی بیشتر در چه فصل‌هایی رخ می‌دهد؟

پدیده‌ی افسردگی فصلی به‌طور مستقیم با تغییرات محیطی و به‌ویژه میزان دریافت نور خورشید ارتباط دارد. هر فصل به شکلی خاص می‌تواند بر خلق‌وخو اثر بگذارد؛ اما مطالعات علمی نشان می‌دهند که این اختلال عمدتاً در پاییز و زمستان شدت می‌یابد و گاهی به‌صورت خفیف‌تر در بهار و تابستان نیز دیده می‌شود.

پاییز؛ آغاز کاهش نور و انرژی

با شروع پاییز، روزها کوتاه‌تر می‌شوند و میزان نور طبیعی کاهش می‌یابد. این تغییر ناگهانی در الگوی روشنایی، ساعت بیولوژیک بدن را مختل می‌کند. افت سطح سروتونین، هورمونی که با شادی و انگیزه ارتباط دارد، باعث می‌شود افراد احساس بی‌حوصلگی و کم‌انرژی بودن داشته باشند.

بسیاری از افراد در این فصل متوجه تغییرات تدریجی در خواب، اشتها و سطح تمرکز خود می‌شوند. به همین دلیل، پاییز اغلب به‌عنوان آغازگر افسردگی فصلی شناخته می‌شود.

زمستان؛ شدت یافتن علائم

زمستان فصل اوج این اختلال است. روزهای کوتاه، سرمای شدید و خانه‌نشینی بیشتر، شرایطی را فراهم می‌کند که افراد بیشترین میزان علائم افسردگی فصلی را تجربه کنند. کمبود نور خورشید در این فصل منجر به افت بیشتر ویتامین D می‌شود و ترشح ملاتونین، هورمونی که چرخه خواب را تنظیم می‌کند، افزایش می‌یابد. در نتیجه، احساس خواب‌آلودگی مداوم، کاهش انگیزه، و حتی تمایل به پرخوری (به‌خصوص غذاهای پرکربوهیدرات) در زمستان شایع‌تر است.

بهار و تابستان؛ شکل کمتر شناخته‌شده

گرچه کمتر مورد توجه قرار گرفته؛ اما نوعی از افسردگی فصلی تابستانی نیز وجود دارد. برخلاف نوع پاییز و زمستان که با کمبود انرژی و خواب زیاد همراه است، این نوع اغلب با بی‌خوابی، تحریک‌پذیری، اضطراب و کاهش اشتها خود را نشان می‌دهد.

گرمای شدید، افزایش ساعات روشنایی و تغییر الگوی خواب می‌توانند از عوامل محرک آن باشند. با این حال، شیوع این نوع نسبت به نوع پاییز و زمستان بسیار کمتر است و معمولاً شدت کمتری نیز دارد.

چرا پاییز و زمستان بیشترین سهم را دارند؟

  • کاهش نور خورشید و در نتیجه افت ویتامین D
  • تغییر در ترشح هورمون‌های سروتونین و ملاتونین
  • تغییر سبک زندگی: خانه‌نشینی و کم‌تحرکی

یکی از اصلی‌ترین دلایلی که افسردگی فصلی در پاییز و زمستان بیشتر دیده می‌شود، کاهش نور خورشید است. کوتاه‌تر شدن روزها و محدود شدن نور طبیعی باعث می‌شود بدن ویتامین D کمتری تولید کند. این ویتامین برای سلامت روان و تعادل شیمیایی مغز ضروری است و کمبود آن به‌طور مستقیم با افت خلق‌وخو ارتباط دارد.

عامل مهم دیگر، تغییر در ترشح هورمون‌های ملاتونین و سروتونین است. نور مستقیم خورشید نقش تنظیم‌کننده در تعادل این دو هورمون دارد. کاهش نور، سطح سروتونین را پایین می‌آورد و احساس شادی و انگیزه کاهش می‌یابد. هم‌زمان، افزایش ترشح ملاتونین فرد را دچار خواب‌آلودگی، بی‌انرژی بودن و کاهش تمرکز می‌کند.

در کنار این عوامل زیستی، تغییرات سبک زندگی نیز نقش قابل توجهی دارند. در فصول سرد افراد زمان بیشتری را در خانه می‌گذرانند، فعالیت بدنی کاهش می‌یابد و تعاملات اجتماعی محدود می‌شود. این شرایط می‌تواند زمینه‌ساز احساس انزوا و تشدید افسردگی فصلی شود.

چه کسانی بیشتر در معرض افسردگی فصلی هستند؟

جوانان و بزرگسالان

این گروه سنی بیشترین گزارش ابتلا به افسردگی فصلی را دارند. جوانان و بزرگسالان در این بازه معمولاً درگیر مسئولیت‌های کاری، تحصیلی و خانوادگی هستند. فشارهای بیرونی همراه با تغییرات زیستی ناشی از کاهش نور و کوتاه شدن روزها می‌تواند اثر روانی شدیدتری بر این گروه داشته باشد. به همین دلیل، آن‌ها اغلب اولین کسانی هستند که علائم بی‌حوصلگی، افت انرژی یا کاهش تمرکز را تجربه می‌کنند.

کسانی که سابقه‌ی افسردگی یا اضطراب دارند

اگر فردی پیش‌تر تجربه‌ی افسردگی یا اضطراب را پشت سر گذاشته باشد، تغییر فصل‌ها می‌تواند به‌نوعی محرک بازگشت علائم شود. سیستم عصبی این افراد به تغییرات هورمونی حساس‌تر است و کاهش نور طبیعی می‌تواند به سرعت تعادل شیمیایی مغز را برهم بزند. همین موضوع سبب می‌شود علائم افسردگی فصلی در آن‌ها شدیدتر و زودتر از دیگران بروز پیدا کند.

افراد شاغل در محیط‌های بسته و کم‌نور

کارمندانی که بیشتر روز را در ساختمان‌های اداری یا محیط‌های بدون پنجره سپری می‌کنند، کمتر در معرض نور خورشید قرار می‌گیرند. این کمبود نور طبیعی مستقیماً روی ترشح سروتونین و ملاتونین اثر می‌گذارد و به مرور زمان باعث افت خلق‌وخو می‌شود. چنین شرایطی، به‌ویژه در فصول پاییز و زمستان که روزها کوتاه‌ترند، خطر ابتلا به افسردگی فصلی را چند برابر می‌کند.

ساکنان مناطق با زمستان‌های طولانی و روزهای کوتاه

افرادی که در مناطق جغرافیایی با زمستان‌های سخت و طولانی زندگی می‌کنند، مانند شهرهایی که روزهای آفتابی بسیار کمی دارند، بیشتر در معرض این اختلال قرار می‌گیرند. در این مناطق، دریافت نور خورشید به حداقل می‌رسد و همین موضوع منجر به کاهش سطح انرژی، افزایش خواب‌آلودگی و علائم مرتبط با افسردگی فصلی می‌شود.

افرادی با سابقه خانوادگی اختلالات خلقی

ژنتیک نیز در این موضوع نقش دارد. اگر فردی در خانواده‌ی خود سابقه‌ی افسردگی یا دیگر اختلالات خلقی را داشته باشد، احتمال ابتلای او به افسردگی فصلی بالاتر است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که آمادگی ژنتیکی می‌تواند واکنش فرد به تغییرات زیستی و محیطی را تشدید کند. به همین دلیل، افراد با سابقه خانوادگی باید نسبت به علائم این اختلال آگاه‌تر باشند و زودتر به دنبال پیشگیری یا درمان بروند.

جمع‌بندی

در این مقاله به‌طور کامل بررسی کردیم که افسردگی فصلی بیشتر در چه فصل‌هایی رخ می‌دهد و چرا پاییز و زمستان سهم بیشتری در بروز این اختلال دارند. دیدیم که کاهش نور خورشید، افت سطح ویتامین D، تغییر در ترشح سروتونین و ملاتونین و همچنین تغییر سبک زندگی به‌سوی خانه‌نشینی و کم‌تحرکی از مهم‌ترین دلایل شدت یافتن این وضعیت هستند.

همچنین جوانان و بزرگسالان، کسانی که سابقه‌ی افسردگی یا اضطراب دارند، شاغلان در محیط‌های بسته و ساکنان مناطق کم‌نور بیش از دیگران در معرض این اختلال قرار می‌گیرند. آگاهی از این عوامل به ما کمک می‌کند تا علائم را زودتر شناسایی کنیم و در صورت نیاز، به سراغ راهکارهای تخصصی و علمی برای مدیریت یا درمان آن برویم.