پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
تصور کنید در دههی ۲۰ یا ۳۰ زندگیتان بفهمید که ژنی را در بدن دارید که ذهن و جسمتان را بهتدریج از هم خواهد پاشید.
به گزارش انتخاب و به نقل از sciencealert؛ بیماری هانتینگتون ارثی، بیامان و مرگبار است و هیچ درمان قطعی برای آن وجود ندارد. خانوادهها با اطمینان تلخِ زوال در نسلهای متوالی زندگی میکنند.
اینک درمانی تازه بهعنوان «یک پیشرفت بزرگ» خبرساز شده است.
ادعای یک نقطهعطف
هفتهی گذشته شرکت ژندرمانی uniQure اعلام کرد که یک بار تزریق ژنی به مغز در یک مطالعهی بالینی کوچک، ظاهراً روند بیماری را کند کرده است.
اگر این نتایج تأیید شوند، نهتنها نقطهعطفی در درمان هانتینگتون خواهد بود، بلکه احتمالاً نخستین بار است که ژندرمانی در یک بیماری نورودژنراتیو (تخریبکنندهی اعصاب) با بروز در بزرگسالی نویدبخش میشود.
اما نتایج فعلاً تنها در یک بیانیهی خبری منتشر شده، هنوز بررسی همتایان علمی نشده و بر مقایسههای خارجی استوار است. بنابراین، هرچند این یافتهها پس از دههها شکست به خانوادهها امید دادهاند، لازم است همچنان محتاط باشیم.
بیماری هانتینگتون چیست؟
هانتینگتون بیماریای نادر اما ویرانگر است که حدود ۵ تا ۱۰ نفر از هر ۱۰۰ هزار نفر را در کشورهای غربی درگیر میکند. یعنی هزاران نفر در استرالیا و صدها هزار نفر در سراسر جهان.
علائم معمولاً در میانسالی آغاز میشوند:
• حرکات غیرارادی
• افسردگی و تحریکپذیری
• افت تدریجی در حافظه و تواناییهای شناختی
بیماران توانایی کار کردن، مدیریت مالی، زندگی مستقل و در نهایت مراقبت از خود را از دست میدهند. بیشتر افراد ۱۰ تا ۲۰ سال پس از بروز علائم جان خود را از دست میدهند.
این بیماری در اثر کشیدگی غیرطبیعی توالیهای CAG در ژن «هانتینگتین» ایجاد میشود. تعداد بیشتر این تکرارها معمولاً به شروع زودتر علائم منجر میشود.
جستوجو برای درمان
ژن عامل بیماری در سال ۱۹۹۳ شناسایی شد. کمی بعد، مطالعات روی موشها نشان داد که خاموش کردن پروتئین معیوب هانتینگتین حتی پس از آغاز علائم میتواند نشانهها را معکوس کند و رفتار را بهبود بخشد.
این یافته امید ایجاد کرد که کاهش سطح این پروتئین سمی شاید روند بیماری را کند یا حتی برعکس کند. بااینحال، طی سه دهه هیچ درمانی برای بیماران انسانی نتیجهی قانعکنندهای نشان نداده است.
درمان تازه چیست؟
این ژندرمانی یکباره با نام AMT-130 نیازمند جراحی مغزی با هدایت MRI است. جراحان ویروسی مهندسیشده را مستقیماً به بخشهای دمدار و پوتامن مغز تزریق میکنند؛ نواحیای که بیشترین آسیب را در هانتینگتون میبینند.
این ویروس حامل یک میکروRNA است که تولید پروتئین معیوب هانتینگتین را کاهش میدهد. تزریق مستقیم به مغز، مانع طبیعی «سد خونی-مغزی» را دور میزند؛ سدی که معمولاً جلوی ورود داروها به سیستم عصبی مرکزی را میگیرد و یکی از دلایل شکست بسیاری از داروهای هدفمند مغز است.
یافتههای مطالعه
۲۹ بیمار درمان دریافت کردند (۱۲ نفر دوز پایین و ۱۲ نفر دوز بالا) و به مدت سه سال پیگیری شدند. به گفتهی uniQure، بیمارانی که دوز بالاتر را گرفتند، بسیار آهستهتر از حد انتظار دچار افت عملکرد شدند.
شرکت گزارش داد که کاهش توانایی در گروه دوز بالا تا ۷۵ درصد کندتر از گروه مقایسهای (از یک پایگاه جهانی بیماران) بود. در شاخصی مرتبط با استقلال فردی نیز افت عملکرد در این گروه ۶۰ درصد کندتر بود. سایر آزمونهای حرکتی و شناختی نیز به نفع درمان بودند و میزان آسیب عصبی در مایع نخاعی بیماران کمتر از سطح مورد انتظار بود.
چرا باید محتاط بود؟
• این دادهها اولیه هستند و هنوز داوری علمی مستقل نشدهاند.
• مقایسه با گروه کنترل خارجی انجام شد، نه با بیماران دریافتکنندهی دارونما همزمان. این طراحی میتواند سوگیری ایجاد کند.
• تعداد بیماران اندک بود (تنها ۱۲ نفر پس از سه سال)، بنابراین نمیتوان نتیجهگیری قطعی داشت.
شرکت اعلام کرده که درمان بهطور کلی قابلتحمل بود و عوارض جدی تازهای پس از ۲۰۲۲ گزارش نشد. بیشتر مشکلات به خود جراحی مربوط بود و برطرف شدند. اما تشخیص اینکه چه چیزی عارضهی دارو است در بیماری با این شدت، همیشه دشوار است.
uniQure قصد دارد در سال ۲۰۲۶ برای تأیید این درمان به مراجع تنظیمگر مراجعه کند. این موضوع تصمیمهای دشواری برای آنها ایجاد میکند: آیا باید دسترسی سریعتر بدهند، هرچند پرسشهای بیپاسخ باقی بماند؟ یا اینکه باید منتظر آزمایشهای بزرگتر و قطعیتر ماند؟
معنای این نتایج
اگر تأیید شوند، این دادهها نخستین شواهد قانعکننده از تأثیر ژندرمانی در کند کردن بیماری هانتینگتون خواهند بود؛ و حتی شاید نخستین نشانهی موفقیت ژندرمانی در یک بیماری نورودژنراتیو بزرگسالی. این نقطهعطفی تاریخی پس از دههها شکست خواهد بود.
اما این نتایج هنوز اثبات موفقیت نیستند. تنها مطالعات گستردهتر و طولانیتر میتوانند نشان دهند که آیا این درمان واقعاً زندگی بیماران را تغییر میدهد یا نه. حتی اگر تأیید شود، ژندرمانی پیچیدهی جراحی مغز به سادگی در دسترس همهی بیماران نخواهد بود.
همچنین هزینهی احتمالی دارو مشابه سایر ژندرمانیهاست ــ یعنی بیش از ۳ میلیون دلار استرالیا برای هر بیمار ــ بهعلاوهی هزینهی سنگین جراحی مغزی.
جمعبندی
برای خانوادههایی که این ژن را در خود دارند، این یافتهها امیدی عمیق ایجاد کردهاند. اما احتیاط هم به همان اندازه اهمیت دارد.
شاید شاهد نخستین گام معتبر برای کند کردن یک بیماری نورودژنراتیو بزرگسالی باشیم، یا شاید تنها با یک نشانهی اولیه روبهرو باشیم که در آینده تأیید نشود.
در نهایت، فقط زمان و علم سختگیرانه نشان خواهد داد که آیا این درمان میتواند فایدهی حیاتی و موردنیاز را واقعاً به بیماران برساند یا نه.