صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

يکشنبه - ۰۷ دی ۱۴۰۴
کد خبر: ۹۰۲۴۴۸
تاریخ انتشار: ۱۴ : ۲۰ - ۰۷ دی ۱۴۰۴
محمود دولت‌آبادی با بیان احساسش از شنیدن خبر از دست رفتن بهرام بیضایی، با یادآوری خاطره‌ای می‌گوید: به بیضایی گفتم، آقای بیضایی شما سعدی زمانه‌ ما هستید و گمان می‌برم که اشتباه نکرده باشم در حدود نیم قرن پیش از این!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
ایسنا: محمود دولت‌آبادی با بیان احساسش از شنیدن خبر از دست رفتن بهرام بیضایی، با یادآوری خاطره‌ای می‌گوید: به بیضایی گفتم، آقای بیضایی شما سعدی زمانه‌ ما هستید و گمان می‌برم که اشتباه نکرده باشم در حدود نیم قرن پیش از این!
 
محمود دولت‌آبادی، نویسنده پیشکسوت کشورمان در پی درگذشت بهرام بیضایی، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما که پنجم دی‌ماه در تولد ۸۷ سالگی‌اش در آمریکا از دنیا رفت، در یادداشتی نوشت:
 
«دریغ بیضایی!
 
چه غریبانه یکان یکان از دست می‌رویم.
 
چه غریبانه یکایک غریب‌مرگ می‌شویم.
 
هنوز رطوبت خاک و کفن ناصر تقوایی خشک نشده که خبر از دست رفتن بهرام بیضایی چشمان مرا مرطوب می‌کند. چه تک‌ستاره‌های درخشانی که دور و دورتر ایستاده ماندند تا در گوشه‌هایی از این عالم دق بیارند، درد و رنج زیستن را تاب بیاورند و سرانجام سر بر بالین عدم در خاک فرو بنشینند با دلی ناخرسند که می‌شد چنین نباشد. از آن که هنرمندی چون بهرام بیضایی با کار و خلاقیت خود زندگی می‌کرد چنان جوشان که دیده بودم. پس بدیهی‌ست وقتی کار و آفرینش چنان انسانی به تعلیق درآید، هنرمند نیمه‌جان برجای می‌ماند که حالا چه‌ کنم؟ در چنین وضع و حالتی بود که بهرام، دل‌خسته و دل‌زده گویی که به قهر کشور را ترک گفت و تن داد به تبعیدی ناخواسته. بدیهی است بیضایی از چنان دانش و تجربه‌ای برخوردار بود که بتواند در هر کشور و هر دانشکده‌ای هنر تدریس کند، اما بهرام فقط اهل نظر نبود بلکه بیش و بیشتر اهل انجام نمایش بود با خلاقیت‌های لحظه‌لحظه در مسیر تکوین یک نمایش که به تدریج از صحنه هم واداشته شد فاصله بگیرد و رو کند سوی سینما که چون از او پرسیده شد چرا نمایش‌ نمی‌نویسی اقلاً؟ او پاسخ داد وقتی امکان اجرا فراهم نیست چرا باید نوشت و نیازی نبود اشاره کند به نمایش‌های بسیاری که نوشته و در کشوی میزش داشت.
 
باری ... اگر اهل روزانه‌نویسی می‌بودم بسیار نوشتنی‌ها می‌شد داشته باشم از دوره‌ای که در «گروه هنر ملی» کار می‌کردیم - اگرچه چندین بار در کار او نوشته‌ام - اما اهل نگاه به کمیت‌ها نبودم و برای همین یک روز که او نمایشنامه «دیوان بلخ» را در میان جمع بازیگران و حضور عباس جوانمرد، سرپرست و کارگردان گروه خواند، به بیضایی نزدیک نشستم و گفتم آقای بیضایی شما سعدی زمانه‌ ما هستید و گمان می‌برم که اشتباه نکرده باشم در حدود نیم قرن پیش از این!»