یادداشت‌های علم، سه‌شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۲: شاه گفت به فرمانده نیروی دریایی کمال عدم رضایت ما را اطلاع بده؛ من این جوان‌ها را روی کار آوردم که کار کنند، این هم کار آقایان!

یادداشت‌های علم، سه‌شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۲: شاه گفت به فرمانده نیروی دریایی کمال عدم رضایت ما را اطلاع بده؛ من این جوان‌ها را روی کار آوردم که کار کنند، این هم کار آقایان!
یادداشت‌های اسدالله علم: شاهنشاه فرمودند: به فرمانده نیروی دریایی کمال عدم رضایت ما را اطلاع بده. من این جوان‌ها را روی کار آوردم. (منظور حکومت سرهنگی است و همه اینها هم سرهنگ بودند که پس از متقاعد شدن کله گنده‌ها کار‌ها را در دست گرفتند) که کار بکنند، این هم کار آقایان! عرض کردم: دیشب که موضوع تشریف نبردن شاهنشاه را اطلاع دادم، بیچاره [رمزی]عطائی سکته میکرد. عرض کرد، من شش ماه بیشتر نیست کار را در دست گرفته‌ام، حداقل شاهنشاه شش ماه دیگر به من فرصت بدهند.

قسمت نود و چهارم خاطرات میلسپو: شوروی‌ها ترتیبی دادند که دو «مستشار» روسی را با موافقت سفارت امریکا داخل وزارت کشاورزی کنند

قسمت نود و چهارم خاطرات میلسپو: شوروی‌ها ترتیبی دادند که دو «مستشار» روسی را با موافقت سفارت امریکا داخل وزارت کشاورزی کنند
مشکل مهم دیگر از اشغال ساختمان‌های دولتی ایران توسط مقامات نظامی شوروی ناشی می‌شد که در بسیاری موارد بدون کسب اجازه قبلی و در تمام موارد بدون پرداخت مال الاجاره بود. حتی گاهی تقاضا می‌کردند که دولت ایران هزینه‌های تعمیر و سیم کشی ساختمان‌های مزبور را بپردازد. در حالیکه شوروی‌ها اینگونه موانع را در سر راهمان ایجاد می‌کردند ترتیبی دادند که دو «مستشار» روسی را با موافقت سفارت امریکا داخل وزارت کشاورزی کنند.

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۲: در مانور وقتی یکی از گلوله توپ کشتی‌ها به هدف نخورد، شاه به فرمانده نیروی دریایی فحش داد که سرشان را بخورد، من که این قدر با خارجی‌ها لجاجت می‌کنم به پشتیبانی اینهاست، اینها هم که اینطور گه از کار درمی آیند

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۲: در مانور وقتی یکی از گلوله توپ کشتی‌ها به هدف نخورد، شاه به فرمانده نیروی دریایی فحش داد که سرشان را بخورد، من که این قدر با خارجی‌ها لجاجت می‌کنم به پشتیبانی اینهاست، اینها هم که اینطور گه از کار درمی آیند
یادداشت‌های اسدالله علم: چند گلوله توپ به هدفها انداخته شد، یکی نخورد. شاهنشاه خیلی عصبانی شدند و به فرمانده نیروی دریایی فحش دادند. تا عصری حرف نزدند. من هرچه کردم که عرض کنم، نیروی دریایی ما جوان است، تکمیل می‌شود، شاهنشاه قانع نشدند. عرض کردم: موشکها هم برای تمرین است وگرنه موشک killer seas که فقط ۲۴ کیلومتر برد دارد، چه فایده دارد؟ فرمودند: موشک سرشان را بخورد چرا تیراندازی توپها این قدر بد بود؟ آن هم در حال صلح و اعصاب راحت و آن هم هدف ثابت.

قسمت نود و سوم خاطرات میلسپو: تعدادی از کارمندان که حاضر نشده بودند به عضویت «حزب توده» درآیند، توسط شوروی‌ها اخراج شدند

قسمت نود و سوم خاطرات میلسپو: تعدادی از کارمندان که حاضر نشده بودند به عضویت «حزب توده» درآیند، توسط شوروی‌ها اخراج شدند
در پائیز و زمستان ١٩٤٤ شورویها شروع به اخراج مقامات دولتی ایران از شمال کردند. در میان آنان تعدادی کارمندان سازمان‌هایی که تحت نظر امریکائیان اداره میشد وجود داشت که حاضر نشده بودند به عضویت حزب توده در آیند یا از طرق دیگر ناخشنودی روسها را برانگیخته بودند. هر چند دولت ایران و سفارت آمریکا بی درنگ و به طور کامل از حقایق آگاه شدند، هیچکدام حاضر نشدند این گونه دخالتهای خودخواهانه و زیان بار را با شورویها مورد بحث قرار دهند.

یادداشت‌های علم، شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۲: شاه گفت «به بیمارستان شیر و خورشید نمی‌روم، آخر اسم علت نرفتنم هم ثریاست»؛ بیچاره ثریا!

یادداشت‌های علم، شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۲: شاه گفت «به بیمارستان شیر و خورشید نمی‌روم، آخر اسم علت نرفتنم هم ثریاست»؛ بیچاره ثریا!
یادداشت‌های اسدالله علم: سر ناهار فرمودند: نمیروم، علت را بعداً به تو خواهم گفت. به اتاق استراحت شاهنشاه رفتم. علت را جویا شدم فرمودند: «آخر اسمش ثریاست.» (ملکه سابق). بیچاره ثریا! «آن وقت علیا حضرت خیال خواهند کرد من مخصوصاً این کار را کردم.» از شاه تا گدا گرفتار زن‌هایمان هستیم.

تماشا کنید: خشمگین‌ترین رخ روس‌ها علیه ایران

تماشا کنید: خشمگین‌ترین رخ روس‌ها علیه ایران
همان‌طور که انتظار می‌رفت طرح پیوستن ایران به پیمان بغداد با واکنش تند روس‌ها مواجه شد و بلافاصله پس از اعلام الحاق ایران به پیمان بغداد، شوروی واکنشی سرشار از خشم با ارسال سه یادداشت رسمی و تند به تاریخ‌های ۱۹ مهر، ۴ آذر و ۱۴ بهمن به دولت ایران، مخالفت خود را اعلام کرد.

قسمت نود و دوم خاطرات میلسپو: مجبور بودیم برای هر بار سفر به شمال یا غرب تهران، برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم

قسمت نود و دوم خاطرات میلسپو: مجبور بودیم برای هر بار سفر به شمال یا غرب تهران، برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم
ما مخالفتی با نشان دادن گذرنامه هایمان و همراه داشتن معرفی نامه‌ای از سفارت آمریکا یا دولت ایران و حتی اخذ پروانه عبور دائمی از شوروی‌ها نداشتیم، ولی از اینکه مجبور بودیم هر بار که میخواستیم به شمال با غرب تهران سفر کنیم می‌بایست برای اخذ پروانه به سرکنسولگری شوروی مراجعه کنیم، ناراحت می‌شدیم‌.

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۲: چون با اسرائیل روابط رسمی نداریم، تلگراف شاه توسط کنسول ما در اسرائیل فرستاده می‌شود

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۲: چون با اسرائیل روابط رسمی نداریم، تلگراف شاه توسط کنسول ما در اسرائیل فرستاده می‌شود
یادداشت‌های اسدالله علم: چند تلگراف و نامه را امضاء فرمودند از جمله تلگراف ۲۵ سال تأسیس اسرائیل. البته چون روابط رسمی نداریم توسط کنسول ما در اسرائیل فرستاده می‌شود....

قسمت نود و یکم خاطرات میلسپو: در ١٩٤٣ قانون استخدام ٦٠ نفر امریکائی در ایران تصویب شد

قسمت نود و یکم خاطرات میلسپو: در ١٩٤٣ قانون استخدام ٦٠ نفر امریکائی در ایران تصویب شد
استقرار مدیران امریکائی در مراکز استانها یکی از ویژگیهای اساسی سازمان و برنامه ما را تشکیل می‌داد. در مأموریت قبلی، من در رأس ادارات دارائی استانهای مهم یکی از اعضای هیئت را قرار داده بودم. این بار نیز وقتی در ١٩٤٣ قانون استخدام ٦٠ نفر امریکائی تصویب شد ایرانیان و امریکائیان دریافتند که تعدادی از مستخدمین جدید امریکائی باید در مراکز استانها خدمت کنند.

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۲: به شاه گفتم «شاید در قضیه واترگیت فراماسون بین المللی نیکسون را که داشت یک چهره بین المللی می شد دارد خورد می‌کند»

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۲: به شاه گفتم «شاید در قضیه واترگیت فراماسون بین المللی نیکسون را که داشت یک چهره بین المللی می شد دارد خورد می‌کند»
یادداشت‌های اسدالله علم: مدتی درباره مسأله [واترگیت]و [خانه تکانی]shake-up نیکسون بحث و مذاکره شد. شاهنشاه فرمودند: تمام ۲۵۰ ملیون دلاری که برای انتخابات آمریکا خرج می‌شود، اساس آن بر تقلب است. به این معنی که در [جلسه تعیین نامزد حزبی برای ریاست جمهوری]convention بالأخره سرمایه دار‌های بزرگ، چه در حزب دموکرات و چه جمهوری خواه، نظر خود را نسبت به کاندید ریاست جمهور اعمال می‌کنند. آن وقت یک مسأله را که قاعدتاً باید جزء تاکتیک‌های انتخاباتی به حساب آورد، این همه باد می‌دهند و بزرگ می‌کنند. من عرض کردم: شاید هم فراماسون بین المللی نیکسون را که داشت یک [چهره]figure بین المللی می‌شد دارد خورد می‌کند کسی چه می‌داند؟ چون اساس فراماسونری خورد کردن شخصیت‌های ملی است. گرچه شاهنشاه تظاهر فرمودند که عرض مرا قبول ندارند ولی قدری فکر کردند، یعنی زیاد فکر کردند. بعد به من فرمودند: تو یقین داری که خود نیکسون فراماسون نباشد؟  

قسمت نود خاطرات میلسپو: در پیمان سه جانبه مورخ ۲۹ ژانویه ١٩٤٢ قید شده بود «مسلم است که حضور این قوا [انگلیسی و روسی] در خاک ایران اشغال نظامی نخواهد بود»

قسمت نود خاطرات میلسپو: در پیمان سه جانبه مورخ ۲۹ ژانویه ١٩٤٢ قید شده بود «مسلم است که حضور این قوا [انگلیسی و روسی] در خاک ایران اشغال نظامی نخواهد بود»
باید خاطرنشان کرد که در فصل چهارم پیمان سه جانبه مورخ ۲۹ ژانویه ١٩٤٢ قید شده بود «مسلم است که حضور این قوا [انگلیسی و روسی] در خاک ایران اشغال نظامی نخواهد بود و مزاحمت آنها با ادارات دولتی و قوای تأمینیۀ ایران و زندگانی اقتصادی کشور و رفت و آمد عادی سکنه و اجرای قوانین و مقررات ایران در حداقل امکان خواهد بود.»