چه كسي بايد انتخاب سخت را انجام دهد. مذاكرات ايران و 1+5 وارد مراحل
حساس خود شده است. آيا حضور وزراي خارجه در وين بهمعناي رسيدن به توافق
نهايي است؟ اين سوالي است كه از حميدرضا آصفي، ديپلمات سابق و سخنگوي دوران
اصلاحات وزارت امورخارجه پرسيدهايم. او ما را از خوشبيني بيش از حد بر
حذر ميدارد. من وارد جزئیات نمیشوم واقعیت امر این است که اختلافات میان
ایران و اعضای 1+5 بر سر برخی موضوعات و موارد همچنان وجود داشته و به قوت
خود باقی است.
به گزارش انتخاب؛ اما مهم این است که برای حل این اختلافات تا چه اندازهای
جدیت وجود داشته باشد. بهنظرم این جدیت وجود دارد و دو طرف برای حل
اختلافات سخت کار میکنند. تمرکز اصلی ما هماکنون روی رسیدن به توافق
نهایی تا 20 ژوئیه است. اين را چند روز پيش مايكل مان، سخنگوي اشتون گفت.
با توجه به آمدن وزراي خارجه به وين، تصميم گرفتيم نظر ديپلماتهاي سابق
كشورمان را در اين خصوص بپرسيم. مشروح گفتوگو با حميدرضا آصفي در
ذيل آمده است:
وزراي خارجه 1+5 وارد وين شدند. تحليل شما از اين رويداد چيست؟
بر اساس آن چيزي كه سخنگوي خانم اشتون، آقاي مايكل مان اعلام كرد، ظاهرا
وزراي خارجه امروز به وين ميروند. البته همه وزراي خارجه به وين نميروند
تا آنجايي كه اعلام شده است و ما ميدانيم فردا آقاي كري، وزير خارجه
آمريكا، ويليام هيگ وزيرخارجه انگليس و فابيوس وزيرخارجه فرانسه وارد وين
ميشوند. آنچه مسلم است اينكه امروز اكثريت مقامات 1+5 به جز آقاي لاوروف
در مذاكرات شركت ميكنند. به نظر ميرسد مسائل حل نشده زيادي باقي است
بنابراين نمايندگان و افراد تاثيرگذار در اين مذاكرات شركت ميكنند. بههر
حال بعضي از مسائل مورد اختلاف لازم است كه در مذاكرات طرح شود. به عقيده
من حضور وزراي خارجه در وين دو پيام مهم دارد. پيام اول اين است كه به نظر
ميرسد هنوز مسائل حل نشده زيادي باقي است كه قاعدتا بايد مسائل جدي و مهمي
باقي مانده باشد كه اكنون لازم است وزراي خارجه در اين مذاكرات شركت كنند.
نكته دوم نشاندهنده علاقه دو طرف در به نتيجه رسيدن مذاكرات است. دو طرف
مذاكرات را جدي گرفتهاند.
چرا وزير خارجه روسيه در مذاكرات شركت نميكند و چرا چين با نماينده ارشد
خود در مذاكرات حضور پيدا نميكند. آيا اختلافات ميان اعضاي 1+5 زياد است؟
من درمورد چين چيزي را نشنيدهام اما مسالهاي كه وجود دارد عدم حضور آقاي
لاوروف در مذاكرات امروز است. حضور آقاي لاوروف در مذاكرات وين علامت
مثبتي بود. به اعتقاد من روسيه در بحث مذاكرات هستهاي مواضع نزديكتري به
ايران داشت البته اعلام شده كه ايشان به آمريكاي لاتين سفر ميكند. اما نفس
نيامدن آقاي لاوروف نشان ميدهد كه ميان روسيه و ساير اعضا اختلافاتي وجود
دارد. بهنظرم حضور وزير خارجه روسيه براي جمهوري اسلامي ايران مفيدتر
بود. غيبت آقاي لاوروف به تقويت مواضع گروههاي غربي كمك ميكند. به هر حال
روسيه تا حدودي نقش متعادلكننده داشته است اما عدم حضور ايشان نميتواند
براي جمهوري اسلامي ايران خيلي مثبت باشد.
تا 30 تيرماه به توافق ميرسيم. تا چه حد نسبت به اين توافق اميدواريد؟
بايد ديد اختلافات در چه زمينههايی عميقتر است. حق مشروع جمهوري اسلامي
ايران، ابعاد و ظرفيتي كه ايران ميتواند درمورد غنيسازي اورانيوم به كار
بگيرد. اختلاف ديگر موضوع لغو تحريمها و چگونگي زمانبندي لغو تحريمهاست و
هم چگونگي لغو تحريمهاي سازمان ملل و اختلاف ديگر موضوع زمان نظارت براي
راستيآزمايي عملكرد ايران توسط آژانس است. اين سه مورد بيش از هر چيز
ديگري در مذاكرات وين بحث ميشود. به اعتقاد من بايد ديد كه ميزان
اختلافنظرها و ديدگاهها در باب اين مذاكرات چگونه است. اظهاراتي كه آقاي
فابيوس مطرح كرد يا توجهي را كه اوباما در مقاله اخير خود نسبت به
دغدغههاي تلآويو نشان داد. تحركي كه كنگره داشت و حدود 300 نماينده
نامهاي را به اوباما دادند، موجب نگراني بيش از حد هر كسي ميشود. از طرف
ديگر بعضي موضوعات هم وجود دارد كه بايد از ديدگاه آن سوي مرزها به آن
نگريست و آن را تحليل كرد. بههر حال انتخابات كنگره آمريكا آبانماه
برگزار ميشود و اوباما بهعنوان رئيسجمهور دموكرات آمريكا تاكنون
كارنامهای موفق در سياست خارجي نداشته است. به جرات ميتوان گفت در مسائل
مختلف آقاي اوباما با ناكاميهاي گوناگوني روبهرو بوده است. در سوريه، در
عراق، در خاورميانه بهعنوان يكي از روساي جمهور ناموفق آمريكا شناخته
ميشود. اوباما در تلاش است تا پيش از انتخابات كنگره به پرونده هستهاي
ايران خاتمه دهد و به زعم خودش به اين تهديد امنيتي پايان دهد.
نقش كشورهاي اروپايي در مذاكرات چگونه است؟
كشورهاي اروپايي به هر حال از تجارت با ايران محروم شدند. اين كشورها دوست
دارند وضعيت عادي شود. به هر حال تحريمها چنين اجازهاي را به غرب
نميداد. البته مذاكرات اخير داراي جنبههاي مثبت و منفي گوناگوني است و
نميتوان به قطعيت اعلام كرد كه اين مذاكرات به نتيجه ميرسد. نميشود با
خوشبيني زائدالوصفي گفت در مدت 8 يا 9 روز آينده توافق صورت ميپذيرد.
چرا خوشبين نيستيد؟
دليلش مواضعي است كه طي چند روز اخير كشورهاي درگير در مذاكرات مطرح
كردند. بههر حال خوشبيني مطلق به ما كمك نميكند. يكي از دلايلي كه در
حضور وزراي خارجه مورد بحث قرار ميگيرد اين است كه اگر توافقات در اين مدت
باقيمانده به نتيجه نرسد چه زماني براي ادامه مذاكرات در نظر گرفته شود.
اينكه مذاكرات در چه بازه زماني ادامه پيدا ميكند به اعتقاد من بخشي از
موضوعات است. چيزي كه ما نبايد در مذاكرات دنبالش باشيم حسننيت است. به
نظر من انتظار نشان دادن حسننيت در مذاكرات انتظار به جایي نيست. آن چيزي
كه بايد مبناي تحليل ما در مذاكرات قرار بگيرد چيزي نيست جز اراده سياسي.
اين اراده سياسي است كه منجر به توافق ميشود نه حسننيت طرفين. انتظار
حسننيت از غرب و اتحاديه اروپا توقع بيجايي است. آن چيزي كه ما احتياج
داريم اراده سياسي آنهاست. اگر در اين مدت آنها اراده سياسي را از خود بروز
دهند به جرات ميتوان ادعا كرد كه مذاكرات به نتيجه ميرسد. در غير
اينصورت بايد منتظر زمان ديگري يا تمديد مذاكرات ماند.
اشاره كرديد به كنگره و رفتار كنگره آمريكا؛ دو نفر از اعضاي كنگره بحث تحريم رئيسجمهور و رهبري را مطرح كردند. نظر شما چيست؟
اشتباه بزرگي است كه كنگره آمريكا مرتكب ميشود. اين اقدامات صددرصد بر
مذاكرات تاثير ميگذارد. لابي صهيونيستها به شدت عليه ايران در كنگره فعال
است. البته آنها كه بسيار خوشبين بودند اكنون دريافتهاند كه به اين سرعت
نميتوان به گفتوگوها خوشبين بود. هرچند كه گفتوگوهاي هستهاي با شكست
روبهرو نشده است. گفتنیاست بيشترين چالش ميان نمايندگان ايران و 1+5 در
مذاكرات در رابطه با سانتريفيوژها، ميزان غنيسازي و چگونگي برداشتن
تحريمها بود؛ طبيعي هم است كه اين موضوعات چالشبرانگيز موجب ميشود برخي
از لابيها در آمريكا طلبكارانه از تيم هستهاي ما باجخواهي كنند به گمان
بسياري از كارشناسان آمدن وزراي خارجه ايران و 1+5 يك پوئن مثبت محسوب
ميشود بر اين اساس، بايد منتظر ماند و ديد كه در طول مذاكرات سطح توقعات
دو طرف چه تغييري ميكند. طبعا به وقوع پيوستن توافق براي تدوين پيشنويس
جامع هستهاي نيازمند متناسب شدن سطح توقعات است. مذاكرهكنندگان بايد
سوءتفاهمات را برطرف كنند تا زمينه براي تدوين نهایي پيشنويس ايجاد شود و
بيترديد بياخلاقي كه در 11سال گذشته شاهد بوديم در يك يا دو مذاكره مرتفع
نميشود. انتظار ميرود كه 1+5 در آينده گامهاي عملي و مثمرثمر براي رفع
اين سوءتفاهمات بردارد.
از سوي ديگر تيم مذاكرهكننده كشورمان كه در مقابل
فشار خواستههاي بيپايان غرب ايستاده است نياز به حمايت و همراهي در داخل
كشور دارد و بيترديد در شرايط فعلي نياز است فعالان سياسي و رسانهاي كشور
بدون هيچگونه شتابزدگي و قضاوت زودهنگام مذاكرات را دنبال كنند تا
گفتوگوهاي هستهاي به سرمنزل مقصود برسد. بنابراين صحبت از به نتيجه رسيدن
و يا شكست در شرايط فعلي قضاوتي زودهنگام است. اكنون آگاهان ميدانند
گفتوگوهاي ايران و 1+5 از چند وجه تشكيل شده است؛ وجه اول اختلافات ميان
اعضاي 1+5 است؛ همين اختلافات موجب شد مذاكرات ايران و 1+5 در وين با
مشكلات عديدهاي روبهرو شود. از سوي ديگر پرونده هستهاي ايران با يك
كارسياسي، غيراخلاقي و البته غيرحقوقي كشورهایي چون آلمان، انگلستان،
فرانسه و با حمايت آمريكا به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع داده شد.
بنابراين نميتوانيم از چنين كشورهايي طلب حسننيت در مذاكرات داشته باشيم.
با این توصیف يك راه بيشتر پيش روي ما نيست و لازم است با پايمردي،
استقامت، هوشياري و البته اتحاد مذاكرات پيش رو را كه سختترين مرحله
گفتوگوهاست به سمت جلو هدايت كنيم.
انتخاب سخت را چه طرفي بايد انجام دهد؟
بر اين اساس اگر اعضاي 1+5 بهجاي دعوت ايران به يك انتخاب دشوار خود به
يك انتخاب ساده كه پذيرش حق هستهاي جمهوري اسلامي است، دست بزنند اين
مذاكرات ميتواند با سرعت به نتيجهاي مطلوب و دلخواه طرفين برسد كه نتيجه
آن يك معامله دوسر سود است بنابراين اعضاي 1+5 لازم است اين شجاعت را داشته
باشند كه به شعار خود كه بدون تبعيض برخورد كردن با كشورهاي عضو انپیتی
است، جامه عمل بپوشانند زيرا عقل سليم ميگويد يك انتخاب ساده بهمراتب
مفيد تر از يك انتخاب دشوار غيرعملي است.
مذاكره مستقيم با آمريكا مثمر ثمر است؟
مذاكره با آمريكا متمايزتر از مذاكرات با ديگر كشورهاست كه براي اين تمايز
ميتوان چند دليل بيان كرد؛ اول آنكه اين مشكلات و بياخلاقي را خود
آمريكا در گذشته بهوجود آورده، دوم آنكه اكثر تحريمها از سوي آمريكا صورت
گرفته و اين كشور موجب شده ايران با برخي از كشورهاي اروپايي و آسيايي
مراودات بیشتری داشته باشد. دليل سوم اينكه كشور آمريكا بر ديگر كشورهاي
1+5 بهويژه كشورهاي اروپايي نفوذ قابلتوجهي دارد لذا اين مذاكرات يعني
مذاكرات دوجانبه ايران و آمريكا از اهميت بسزايي برخوردار است.
از سوي ديگر
اين مذاكرات نشان ميدهد طرفين چه طرف ايراني و چه طرف مقابل، عزمشان جدي
است تا در اين مذاكرات به يك تفاهم دست پيدا كنند و اين مساله كاملا مشهود
است. اكنون تحركاتي در رژيمصهيونيستي و همچنين تحركات گستردهاي در ميان
سناتورها ميبينيم درجهت تلاش براي به نتيجه نرسيدن مذاكرات. يادمان نرود
در سال انتخابات كنگره هستيم و تغييراتي نیز در كنگره بهوجود خواهد آمد كه
نقش كاردي دولبه براي اوباما را بازي ميكند يعني هم میتواند مفيد باشد و
هم تاثيري منفي داشته باشد كه نميتوان از نظرها دور داشت. در مذاكرات
وين6 بين ايران و اروپا و روسيه و در راس آن آمريكا مسائل گوناگوني مطرح
ميشود كه دو طرف بهدنبال راهحل خواهند بود. مسير هموار گفتوگوهاي
هستهاي ايران و 1+5 پيموده شده و اكنون دو طرف وارد مسير ناهموار و البته
سخت گفتوگوهاي هستهاي شدهاند. آگاهان نیز پيشبيني ميكنند ادامه مسير
براي مذاكرهكنندگان طولاني باشد. به عقيده بسياري از كارشناسان دو دسته در
پيشبيني گفتوگوهاي اخير دچار اشتباه شدند؛ دسته اول كساني هستند كه
خوشبينانه تصور ميكردند نمايندگان ايران و 1+5 در مذاكرات اخير به سرعت به
توافق نهايي دست پيدا ميكنند و دسته دوم برخلاف آنها از همان ابتدا در
قضاوتي زودهنگام پس از انجام گفتوگوها، بحث شكست مذاكرات را پيش كشيدند.
منبع: آرمان