arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۱۳۸۸۳
تاریخ انتشار: ۳۱ : ۰۹ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۲

آقای ولایتی شما بودید یا شهید دوران؟‎!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
آقاي ولايتي كه اين روزها سخت مشغول رقابت هاي انتخاباتي است دارد به گونه اي از تاريخ سخن مي گويد كه چندان با واقعيت هاي تاريخي هم سنخي ندارد.

در يكي از صحبت هاي او كه از رسانه ملي پخش شد ايشان مي گويد كه براي تغيير مكان نشست عدم تعهد كه قرار بود در بغداد برگزار شود او بوده كه فشار ديپلماتيك آورده و مكان نشست را تغيير داده در حالي كه بر اساس واقعيت هاي تاريخي و سندي كه به امضاي خود ايشان منتشر و چاپ شده آنچه باعث تغيير مكان نشست شد نه كار ديپلماتيك ايشان بلكه زحمات شهيد دوران در حمله هوايي به بغداد و نا امن سازي آنجا بوده است.

اين مطلب گزارشي است كه پيش از اين در هفته نامه "پنجره" در ارتباط با همين موضوع چاپ شده بود كه خواندن آن مي تواند روشن سازد كه واقعيت چه بوده است.

ششمین کنفرانس سران جنبش غیر متعهد‎ها از ۳ تا ۹ سپتامبر ۱۹۷۹ در هاوانا، پایتخت کوبا برگزار شد. در این زمان چند ماه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته بود و ایران با خروج از پیمان نظامی سنتو و در پیش گرفتن سیاست خارجی نه شرقی، نه غربی -که برآمده از آرمان‎‎های مقدس انقلاب اسلامی ایران بود- یک هیأت دیپلماتیک به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران به این اجلاس فرستاد و حضور ایران مورد استقبال کنفرانس قرار گرفت.

در اجلاس هاوانا، انقلاب ایران در سه ماده ۱۳۹، ۱۴۰و ۱۴۱ بیانیه سیاسی کنفرانس مورد بررسی قرار گرفت و ضمن ارج نهادن به پیروزی تاریخی انقلاب اسلامی ایران، و حمایت از مواضع آن، حضور ایران در جنبش عدم تعهد به رسمیت شناخته شد.

اما محل اجلاس بعدی در بغداد بود که می‎بایستی در ۱۹۸۲ برگزار شود و این در حالی بود که رژیم بعثی حاکم بر عراق در سپتامبر ۱۹۸۰ تجاوز وحشیانه‎ی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد و نشان داد که نه تنها به قوانین بین‎المللی پایبند نیست، بلکه مجری منویات قدرت‎‎های غربی در مواجهه با کشور‎‎های مستقل و آزادی‎خواه است.

از همین‌رو با نزدیک شدن به زمان برگزاری اجلاس هفتم، جمهوری اسلامی ایران که مورد هجوم ناجوانمردانه رژیم صدام قرار گرفته بود و در حال دفاع در برابر ارتش مجهز بعثی بود -که از طرف شرق و غرب حمایت می‎شد- در جهت رسوا کردن رژیم صدام و تغییر محل برگزاری اجلاس هفتم سران غیرمتعهد -که از طرفی می‎توانست به‎عنوان ابزاری سیاسی از طرف عراق جهت فشار به ایران مورد سوء استفاده قرار گیرد- فعالیت‎‎های دیپلماتیک خود را از ۱۹۸۱ و در جریان برگزاری کنفرانس چهار روزه وزیران خارجه در سپتامبر ۱۹۸۱ در بلگراد رسما آغاز کرد.

روز پنجم سپتامبر ۱۹۸۱ ایران و سوریه رسما خواستار تغییر محل کنفرانس هفتم سران از بغداد به محل دیگری شدند. اما سه روز بعد بغداد درخواست کرد که دفتر هماهنگی برای بحث روی میزبانی کنفرانس هفتم سران تشکیل جلسه دهد.

در آوریل ۱۹۸۲، با اوج‎گیری فشار‎های درونی جنبش در مخالفت با برگزاری اجلاس هفتم در بغداد، وزیر خارجه یوگسلاوی که بار‎ها حمایت خود را از تشکیل این نشست در بغداد اعلام کرده بود، گفت که کشور‎های غیرمتعهد باید در مورد محل کنفرانس بغداد تجدید نظر کنند.

سندي از نامه  ولايتي در همان تاريخ كه در كتابي پيرامون همين موضوع چاپ شده است


به این ترتیب برای اولین‎بار در تاریخ جنبش، میزبانی کنفرانس که از شش سال پیش تصویب شده بود، با پیگیری‎‎های ایران مورد سؤال قرار گرفت.

پس از آن در پی درخواست چندین کشور برای میزبانی کنفرانس هفتم سران و گرایش به انتخاب یک محل مناسب که چپ‎گرایی و راست‎گرایی را به جنبش تحمیل نکند، درخواست دهلی نو تأیید شد و در ۱۶ مه ۱۹۸۲ هند رسما آمادگی خود را برای میزبانی اعلام کرد.

سپس اجلاس مقدماتی کنفرانس سران در هاوانا در اول ژوئن ۱۹۸۲ تشکیل شد و جنگ عراق علیه ایران در آن بررسی شد و از اعضای کمیسیون حسن نیت خواسته شد به کوشش‎های خود برای دستیابی به راه حلی عادلانه و مسالمت‎آمیز و شایسته در مورد این جنگ ادامه دهند. اما کنفرانس هاوانا در نهایت نتوانست با قاطعیت محل بعدی کنفرانس سران را تعیین کند به‎طوری که تا سپتامبر ۱۹۸۲ که موعد برگزاری کنفرانس بود، هنوز محل کنفرانس رسما اعلام نشده بود و به همین خاطر ریاست کوبا بر جنبش عدم تعهد برای شش ماه دیگر تمدید شد و قرار شد نشست در مارس ۱۹۸۳ برگزار شود.

نا امن‎سازی بغداد
در حالی که تلاش‎‎های دیپلماتیک برای تغییر محل اجلاس عدم‎تعهد از سوی وزارت خارجه و دولت در جریان بود، از سوی دیگر دلاورمردان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران درصدد بودند امنیت پوشالی را که صدام به مدد تجهیزات نظامی و دفاع ضد‎هوایی -با کمک حامیان غربی و عرب‌ها) تدارک دیده بود برهم زنند و خواب و خیال حاکمان بعثی را آشفته سازند.

به همین دلیل بود که نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در صدد انجام حملاتی به بغداد برآمد تا عدم امنیت این شهر برای برگزاری اجلاس را به جهانیان ثابت کند. این در حالی بود که صدام سخت در حال آماده‎سازی بغداد برای برگزاری اجلاس هفتم بود و ساختمان‎ها و خیابان‎‎های بغداد را برای این نشست آماده می‎کرد و با کمک کشور‎های اروپایی از جدید‎ترین سیستم‎‎های ضد‎هوایی برای مقابله با حملات هواپیما‎های جنگی ایران بهره می‎برد. اما شجاعت و فداکاری‎‎های خلبانان غیور ایران همه محاسبات صدام را به هم ریخت و سرانجام آرزوی برگزاری اجلاس هفتم سران در بغداد را صدام با خود به گور برد.

شهید عباس دوران
سرهنگ خلبان عباس دوران برای جلوگیری از تشکیل کنفرانس سران غیرمتعهد‎ها در تاریخ بیستم تیر سال ۱۳۶۱ مقارن با ژوئیه ۱۹۸۲ مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن نماید.

۳۰ تیرماه سال ۱۳۶۱ شش خلبان نیروی هوایی با سه فروند هواپیمای جنگنده برای این عملیات آماده شدند. یکی از این خلبانان شهید عباس دوران، خلبان ۳۱ ساله نیروی هوایی، متولد شیراز بود که در طول دو سالی که از جنگ گذشته بود، بیش از ۱۲۰ مأموریت هوایی را در دفع تهاجم دشمن بعثی انجام داده بود. تصمیم بر این می‎شود که سه فروند فانتوم کاملا مسلح به پرواز درآیند. هر سه تا مرز پرواز کنند و تنها دو فروند از مرز گذشته و به هدف حمله‎ور شوند و فانتوم سوم در همان جا منتظر بماند تا در صورت نیاز به آن‎ها بپیوندد.


خلبانان مأموریت یافتند روی بغداد عملیاتی انجام دهند. هدف آن‎ها بمباران پالایشگاه «الدوره» بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و پایگاه الرشید یا ساختمان هتل اجلاس عدم تعهد بود. هر سه تا مرز پرواز می‎کنند آن‎گاه یکی جدا شده و دو فروند دیگر به فرماندهی دوران وارد خاک عراق می‎شوند. هواپیما‎ها تا ۱۵ کیلومتری بغداد پیش می‎روند ناگهان جنگنده‎ها با دیوار آتش و پدافند دشمن روبه‎رو می‎شوند و در همین فاصله چند گلوله به یکی از هواپیما‎ها برخورد می‎کند. با اصابت این گلوله‎ها، موتور سمت راست هواپیمای دوران از کار می‎افتد ولی او بازهم تصمیم به ادامه عملیات می‎گیرد. بنابراین هواپیما‎ها به‎سمت جنوب شرقی شهر بغداد که پالایشگاه «الدوره» در آن‎جا بود ادامه مسیر می‎دهند و با این‎که پدافند دشمن بسیار قوی است اما تمام بمب‎‎ها را روی این پالایشگاه تخلیه می‎کنند.

بعد از تخلیه بمب‎‎ها به مسیری ادامه می‎دهند که در واقع این مسیر در نهایت به سالن کنفرانس سران غیرمتعهد‎ها ختم می‎شده است. پالایشگاه به‎شدت در آتش می‎سوخته و دود‎های ناشی از سوخت پالایشگاه فضا را پوشانده است تا این لحظه عملیات کاملا موفقیت‎آمیز بوده است.

در همین زمان عقب هواپیمای دوران نیز مورد اصابت چندین گلوله ضدهوایی قرار می‎گیرد؛ به‎طوری که قسمت عقب جنگنده از بین می‎رود. در این لحظه هواپیما در آتش می‎سوزد، عباس از خلبان عقب (سرتیپ آزاده منصور کاظمیان) می‎خواهد که هواپیما را ترک کند اما جوابی نمی‎شنود، به همین علت دکمه خروج اضطراری کابین عقب را می‎زند و کاظمیان به بیرون پرتاب می‎شود و به اسارت در می‎آید. عباس در این لحظه طبق گفته‎‎های قبلی خود تصمیمی مبنی بر ترک هواپیما ندارد.

وی بار‎ها می‎گفت اگر هواپیما بال نداشته باشد خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرود می‎آیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.

شعله‎‎های آتش هرلحظه شدیدتر می‎شود ولی عباس می‎خواست پروازی دیگر را شروع کند. هواپیما هر لحظه ارتفاع کم می‎کرد. عباس در این لحظات هتل محل برگزاری اجلاس را می‎بیند و شاید با خود زمزمه می‎کند چه هدفی بهتر از آن جا؟ به‎سوی هتل حرکت کرده و هواپیما را درحالی که هنوز هدایت آن را برعهده دارد به ساختمان هتل می‎کوبد و پروازی دیگر را آغاز می‎کند. از این شهید والا مقام تنها دستکش و پوتینش مشخص می‎شود زیرا از پیکرش چیزی بجز آن‎ها باقی نمانده بود. عقاب بال سوخته نیروی هوایی، قهرمان دلیر مردم ایران، افتخاری دیگر نصیب نیروی هوایی و کشورش می‎کند.

نشست بغداد لغو می‎شود
به این صورت در اواسط ژوئیه ۱۹۸۲ بود که سازمان وحدت آفریقا هم اعلام کرد که بغداد محل مناسبی برای گردهمایی غیر متعهد‎ها نیست بعد از آن‎هم کوبا اعلام کرد کنفرانس سران در بغداد تشکیل نخواهد شد. پیشنهاد عراق برای میزبانی کنفرانس وزیران خارجه هم که قرار بود قبل از اجلاس سران برگزار شود، مورد استقبال قرار نگرفت.

سرانجام در سپتامبر ۱۹۸۲ فیدل‎ کاسترو طی نامه‎ای رسما اعلام کرد که اجلاس بعدی در دهلی نو، هفتم مارس ۱۹۸۳ تشکیل خواهد شد و همه کشور‎های عضو با این تصمیم موافقت کرده‎اند.
نظرات بینندگان