پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مدتی است در اقتصاد ایران، با پدیده افزایش نرخ ارز انتظاری در کوتاه مدت
مواجه شده ایم، اما تاکنون تحلیل کاملی در خصوص چرایی این پدیده ارائه نشده
است و به نظر می رسد ارائه تحلیلی در خصوص چرایی این امر ضروری است. در
تحلیل حاضر سعی می کنیم دلایل این امر را از منظر علم اقتصاد، مورد بررسی
قرار داده و راهکار جلوگیری از افزایش نرخ ارز را بیان کنیم.
همانگونه که می دانیم؛ در اقتصاد، قیمت هر کالایی در بازار بر اساس
مکانیسم «عرضه و تقاضا» تعیین می شود؛ یعنی اگر کالایی عرضه زیادی داشته
باشد، با کمبود تقاضا مواجه شده و با کاهش قیمت روبهرو میشود، اما اگر
کالایی با کمبود عرضه مواجه شود؛ تقاضای آن بالا میرود که نتیجه قطعی این
امر افزایش قیمت خواهد بود.
با توجه به این پدیده، بررسی نرخ ارز از منظر عرضه و تقاضا میتواند
دلایل افزایش یا کاهش آنرا در بلند مدت و کوتاه مدت مشخص نماید، واضح است
که افزایش نرخ ارز در بلند مدت به خاطر تفاضل تورم خارجی از تورم داخلی
حاصل می شود اما تحلیل اینگونه افزایشی هدف تحلیل حاضر نیست ، بلکه هدف
اصلی این تحلیل افزایش نرخ ارز در کوتاه مدت با توجه به جریان عرضه و تقاضا
می باشد.
وضعیت عرضه و تقاضای ارز در ایران چگونه است؟
شکی وجود ندارد که کشور ما، مخصوصا در ماه های اخیر، با کاهش عرضه ارز
روبهرو شده است؛ دلیل این کاهش عرضه هم معلول دو علت بنیادین بوده است؛
اولین دلیل ایناست؛ که در اثر تحریم های بین المللی، از میزان درآمد نفتی
بانک مرکزی کاسته شده است و در نتیجه این بانک مثل گذشته، قادر به عرضه ارز
در داخل کشور نیست. دلیل دوم این است که صادرکنندگان کالاهای غیر نفتی
حاضر نیستند دلارهای حاصل از صادرات خود را به بانک مرکزی بدهند و ترجیح می
دهند آنرا در بازار آزاد به فروش برسانند؛ بنابراین عرضه ارز از دو طرف
فوقالذکر، تحت فشار قرار گرفته و محدود شده است.
در طرف تقاضا چه اتفاقی رخ داده است؟
به منظور بررسی طرف تقاضای ارز، بایستی بدانیم که؛ در اینجا ما با دو
نوع تقاضا، برای ارز مواجهیم؛ اولین نوع تقاضای واقعی است که به دلیل شرایط
تورمی کشور این نوع تقاضا در حال حاضر بالاست؛ چون قیمت های داخلی صعودی
است و از طریق واردات، میتوان سود خوبی به دست آورد. دومین نوع تقاضا ،
تقاضای غیر واقعی ارز است که به منظور حفظ ارزش دارایی و سرمایه گذاری صورت
می گیرد. متقاضی چنین تقاضایی، بر اساس مقایسه نرخ بازدهی سرمایه داخلی و
خارجی اقدام می کند. بررسی ها نشان می دهد؛ بازدهی سرمایه داخلی کشور، در
حال حاضر، در کوتاه مدت ، حدود 20 درصد می باشد.
حال فردی که بهدنبال کسب سودی بیش از این میزان باشد ، سراغ خرید ارز می
رود. سرمایهگذاری ارزی هم دارای دو نوع بازدهی می باشد که بازدهی نوع اول
آن یعنی؛ نرخ بهره واقعی خیلی کم بوده و جذابیتی برای سرمایه گذاری ندارد.
اما بازدهی دوم سرمایه خارجی ناشی از افزایش نرخ ارز انتظاری است که اتفاقا
اصلی ترین دلیل روی آوردن مردم به خرید ارز می باشد، بهعبارت دیگر چون
مردم انتظار دارند نرخ ارز در آینده بازهم افزایش یابد وارد این بازار
میشوند، که البته خود این امر بازهم به نوبه خود، باعث افزایش قیمت ارز
شده و از ارزش پول ملی میکاهد، این دور تسلسل تا زمانیکه انتظارات با
واقعیت تطبیق پیدا کنند، ادامه می یابد. حال با توجه به روند عرضه و تقاضای
ارز، راهحل جلوگیری از افزایش نرخ ارز انتظاری چیست؟ بهعبارت دیگر در
شرایطی که تقاضای واقعی و انتظاری حالت افزاینده دارند در حالیکه عرضه
کاهنده است راهکار جلوگیری از چنین افزایشی چيست؟ در جواب باید گفته شود؛
بهطور کلی دو راه حل برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز انتظاری وجود دارد،
راهکار اول ؛ تضعیف یکباره ارزش پول ملی است، به نحویکه مردم دیگر
هیچگونه انتظار افزایشی نداشته باشند، البته این راهکار تبعات تورمی بسیار
زیادی دارد و عملا امکان پذیر نبوده و هیچگاه توصیه نمیشود. راهحل دوم؛
کاهش انتظارات از طریق انجام مصاحبهها، ارائه مشو قهای سرمایهگذاری در
بازار سرمایه و جذاب نمودن این بازار برای سرمایهگذاری است، که در حال
حاضر به نظر میرسد؛ دولت برای جذاب نمودن این بازار تصمیم جدی ندارد.