arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۵۱۳۰
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۱۰ - ۱۲ شهريور ۱۳۹۱

نظر امام خمینی در مورد گران کردن سیگار

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

زماني نه‌چندان دور در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري كه هنوز كاربرد خيلي از اسامي مخاطره‌آميز نبود، يكي از كانديدا‌ها خاطره‌يي از امام نقل كردند با اين مضمون كه: «زماني در تدوين يكي از بودجه‌هاي دوران جنگ، دوستان مجلس براي اينكه درآمد دولت را افزايش دهند قيمت سيگار را بالا بردند. انحصار سيگار دست دولت بود، قاچاق هم كم بود. ما زماني خدمت امام(ره) رسيديم و گزارش‌هاي آن دوران و كارهاي انجام‌گرفته را ارائه كرديم. امام فرمودند: شنيدم مي‌خواهيد سيگار را گران كنيد. گفتم: من دوست ندارم چيزي كه براي مردم هست را گران كنم. فرمودند: اما من شنيدم مي‌خواهيد گران كنيد. شما برويد بگوييد تعيين قيمت در اين شرايط مربوط به رهبري است و من مخالف هستم. بعد از اينكه از دفتر امام خارج شدم، به دوستان مجلس تلفن زدم، نمي‌دانم كدام يك از دوستان بودند، به ايشان گفتم كه من موضوع را با امام مطرح نكردم؛ خودشان مي‌دانستند كه چنين بحثي در مجلس وجود دارد. چند نفر از دوستان مجلس وقت ملاقات گرفتند و سريع خدمت امام(ره) رفتند تا مساله را برطرف كنند. حضرت امام (ره) در ‌‌نهايت راضي نشدند و فرمودند: سيگارهايي كه گران‌قيمت است و مرفهين مي‌كشند (سيگارهاي لوكس) را گران كنيد و سيگارهاي ارزان‌قيمت را گران نكنيد.»

حالا كه پنج ماهي از سال توليد ملي هم مي‌گذرد، با در نظر گرفتن اين خاطره مي‌توانيم از مسوولان امر بپرسيم كه چرا قيمت سيگار بهمن كوچك به 800تومان و سيگار بهمن آبي به 1600تومان ارتقا پيدا كرده است؟ دو برابر كردن قيمت يك سيگار داخلي با چه هدفي صورت گرفته است؟ وقتي كه تفاوت سيگار بهمن با يك سيگار خارجي 400تومان است فقط بايد روي عادت مردم حساب باز كنيم و فكر كنيم كه آنها خريد يك سيگار لوكس را بر سيگار بهمن ترجيح نخواهند داد؟

فارغ از اينكه در حال حاضر كدام گروه خودش را در خط امام مي‌داند، كدام دسته مدافع آرمان‌هاي اوست و بدون در نظر گرفتن اينكه حق با كدام است آيا اشتباه بزرگي است اگر از مسوولان بخواهيم براي اثبات صدق گفتار خود به جان كلام امام در اين مساله توجه كنند؟

در اين شرايط كه حرف زدن از گراني سياه‌نمايي به حساب مي‌آيد و مواجهه ما با اين مساله تنها زمان پرداخت پول به فروشندگاني است كه نمي‌دانند بايد از گراني خوشحال شوند يا از بي‌رونق شدن كسب و كارشان ناراحت؛ زمانه‌يي كه «مردم» ملال‌آور‌ترين نام در هر نوشته و خطابه‌يي به شمار مي‌رود، شايد بزرگ‌ترين نوع مقاومت براي هر شهروندي تامل و اصرار بر بديهيات است. به همين دليل بايد دست از سوالات ساده نكشيد.

بايد پرسيد مردم فرودست در دولتي كه تمام هويت و تشخصش را از همسويي با اين مردم به دست آورده، آن مردمي كه نامه‌به‌دست پشت اتومبيل رييس دولت به راه مي‌افتند، در ذهن آن كسي كه داخل اتومبيل نشسته چه حسي ايجاد مي‌كنند؟ زماني كه عكس‌هاي سياه و سفيد با قطع كوچك احمدي‌نژاد بر پوسترهاي قدي هاشمي غلبه كرد، قرار بود براي آن مردمي كه سادگي يك كانديدا مجذوب‌شان كرده بود، چه اتفاقي بيفتد. مي‌توان در جريده‌ها و رسانه براي دشمن‌شاد نشدن نسبت به اين سوالات تجاهل كرد و خود را به غفلت زد اما گستراندن چتر فرودستي روي كساني كه تا پيش از آن قشر متوسط بودند در كجاي كارنامه دولتي عدالت‌گستر قرار خواهد گرفت؟

آيا عدالت براي آنها به معناي تقسيم مساوي نداشتن ميان همگان بود؟ هر كس مي‌تواند از جايگاهي كه ايستاده وضعيت خودش را بررسي كند و به اين سوال پاسخ بدهد اما من روزنامه‌نگار بدون اينكه بخواهم آب به آسياب هيچ دشمني بريزم، مي‌توانم بفهمم در شرايط خطير كنوني نبايد تجمل‌گرا بود، مي‌توانم درك كنم كه در سال توليد ملي كالاهاي داخلي را بايد بر كالاهاي خارجي ترجيح بدهم اما نمي‌توانم بفهمم كه چگونه در عرض چند روز قيمت يك سيگار داخلي غيرتجملي دوبرابر مي‌شود.

ثمينا رستگاري/ اعتماد
نظرات بینندگان