پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مدتي است برخي فعالان اقتصادي روزهاي تعطيل كشور را زياد دانسته و آن را به
عنوان معضلي در محيط كسب و كار كشور مطرح ميكنند. طبق قانون كار، همه
افراد بايد 44 ساعت در هفته كار كنند. اما متاسفانه در بسياري از واحدها و
بنگاههاي اقتصادي، كاركنان به نحو شايستهيي كار نميكنند و بهرهوري در
اين واحدها اندك است؛ چراكه نگاه انفعالي نسبت به ساعات كار مفيد در بسياري
از ادارهها يا مراكز ديگر، باعث كاهش نرخ بهرهوري در اين واحدها شده
است.
در حال حاضر بخش خصوصي نگران آن است كه اين بيماري مسري، ريشه كار مولد را
در كشور بخشكاند و اثرات آن نيز بهخوبي محسوس است. طبق مستندات موجود،
قريب به 70 درصد جمعيت فعال اقتصادي كشور در توليد ناخالص ملي سهم و
مشاركتي ندارند، در حالي كه اين رقم در دهه 1360 برعكس بود و توليد ناخالص
ملي با مشاركت 70 درصد از جمعيت فعال اقتصادي، تحصيل ميشد. بر اين اساس،
صحبت از زيادي تعطيلات در ايران، نوعي چشم بستن بر معضلات بازار كار است،
زيرا كشورهاي ژاپن 119 روز، چين، فرانسه و امريكا هر كدام 115 روز، انگليس و
آلمان هر كدام 113 روز تعطيلي رسمي دارند.
مشكل اصلي كشور تعداد تعطيلات در يك سال نيست، زيرا در حالي كه در كشورهاي
امريكا و ژاپن 40 ساعت كار هفتگي دارند، سرانه كار آنها 42 ساعت است. در
فرانسه در هفته 35 ساعت كار هفتگي دارند و سرانه كار آنها 39 ساعت است يا
در آلمان با 40 ساعت كار هفتگي سرانه كار آنها 40 ساعت است اما در ايران به
ازاي 44 ساعت كار هفتگي طبق آمارها فقط 15 ساعت سرانه كار داريم، يعني
حدود يكسوم. بايد ديد ريشه اين موضوع در كجاست و در گام نخست آن را چاره
كرد.
بيكاري پنهان و كمكاري ريشه اصلي مشكل است. كشور چين علاوه بر 104 روز
تعطيلي شنبه و يكشنبه، 11 روز هم تعطيلي رسمي دارد يعني در جمع 115 روز،
اما مديريت و برنامهريزي در اين كشور به گونهيي است كه اجازه نميدهد يك
تعطيلي در وسط هفته قرار گيرد. اگر به عنوان مثال روز سهشنبه تعطيل رسمي
باشد، روز شنبه همه به سر كار ميآيند و به جاي آن دوشنبه را تعطيل ميكنند
تا وقفهيي در كارها پيش نيايد. براي همين دولت آن كشور تا سالها برنامه
تعطيلات را به طور رسمي اعلام ميكند و همه ميدانند كه در چين چه ميگذرد.
دولت چين تعطيلات سالهاي 2012 و 2013 را در سال 2011 ميلادي اعلام كرده
است و شايد جالب باشد كه بدانيد دولت عالمانه و عامدانه بهگونهيي طراحي
كرده كه به عنوان مثال در سال 2012 با جابهجايي روزهاي كاري و تعطيلات، به
طور عملي 11 روز تعطيل رسمي به 26 روز تعطيل تبديل شده تا هم از كار كاسته
نشده باشد، نظم و برنامهريزي جامعه برقرار باشد و هم تفريح و استراحت
مردم تضمين شده باشد. در هفتههاي گذشته ما دو هفته تقريبا تعطيل داشتيم،
پس مشكل ما تعداد تعطيلي نيست. مشكل ما مديريت بر زمان، مديريت بر بهرهوري
و به طور اساسي شيوه نگاه به مديريت است. سالهاي متمادي است كه برخي
قانوننويسان و برنامهريزان كشور فقط با الگوبرداري درصدد هستند نرخ
بهرهوري، رشد سرمايهگذاري و ميزان اشتغال را افزايش دهند اما با
سياستهاي نادرست اقتصادي نميتوان شرايط اقتصادي را بهبود داد.
عضو كميسيون صنعت اتاق ايران