arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۵۲۵۱
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۲ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۱

معضلی به نام کیفیت جذب دانشجوی دکتری و رسالت مهم وزارت علوم در این زمینه

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یکی از بینندگان «انتخاب» با ارسال متنی آورده است:

نظام آموزش عالی ایران شاید از معدود نظامهای آموزشی در سراسر دنیا باشد که هنوز از مکانیسم کنکور برای جذب دانشجوی دکتری استفاده می کند. این مسئله اگر چه زمینه ها و دلایل متعددی دارد، اما در حال حاضر متاسفانه این نظام از یک قائده منطقی پیروی نمی کند.

به عبارتی هم اینک داوطلب حتی پس از قبولی در آزمون کتبی دکتری هنگامی که به مصاحبه دعوت می شود، همچنان با مسائل حاشیه ای مواجه است و داوطلبین فراوانی بوده و هستند که به رغم دارا بودن مقالات متعدد علمی و پژوهشی و حتی کسب مقام کشوری در رشته مورد نظر، متاسفانه به دلیل مسائلی که اهل فن از آن خبر دارند، از ادامه تحصیل در رشته مورد نظر باز مانده اند که این خود موجب صدمات روحی شدیدی و خسارات معنوی گسترده ای برای این قبیل افراد گردیده است.

 این رنج، هنگامی جانکاه می شود که حتی اعضای حاضر در جلسه مصاحبه دکتری حاضر نیستند حتی توصیه نامه علمی اساتید دانشگاههای معتبر کشور را هم که داوطلب با خود دارد و نشان دهنده صلاحیت علمی فرد است را به دیده تامل بنگرند و متاسفانه در مواردی ارائه توصیه نامه علمی نتیجه کاملا معکوس نیز دارد. مسئله ای که برای اینجانب اتفاق افتاد.

این مسئله از آن جهت مهم است که در حال حاضر تقریبا در سراسر دنیا، دانشجوی دکتری با سوابق و کارنامه روشن علمی و توصیه نامه علمی اساتید، تحصیل در مقطع دکتری را آغاز می کند.

به عبارتی ورود دانشجو نسبتا سهل، اما خروج او دشوار و زحمت دارد. چیزی که در ایران کاملا معکوس است.

هم اینک صدها نفر در کشور در میان داوطلبان سالهای قبل آزمون دکتری دانشگاهها حضور دارند که در مرحله مصاحبه_ به دلیل سوابق درخشان و به قول برخی اساتید محترم ادعای زیاد داشتن!! _ امکان ادامه تحصیل را پیدا نکرده اند و لذا یا به خارج از کشور مهاجرت کرده اند و یا دور ادامه تحصیل را در ایران خط کشیده اند. این افراد به رغم دارا بودن رزومه علمی درخشان و همچنین چندین مقاله علمی و پژوهشی در مجلات معتبر و همچنین افتخارات کشوری در سطح ملی و در رشته تحصیلی مورد نظر، متاسفانه به دلیل مدعی بودن مسئله ای که در دانشگاههای دنیا یک اصل برای پذیرش است - از ادامه تحصیل بازمانده اند.

 واقعا وزارت علوم چه پاسخی برای داوطلبی دارد که به جرم کتاب نوشتن و استفاده دانشجویان از کتاب وی به عنوان منبع درسی، شش نوبت در مصاحبه رد شده است و در نوبت هفتم قادر به شکستن سد مصاحبه - آن هم به دلیل کسب رتبه نخست- شده است. به عنوان یک مدرس دانشگاه هنگامی که در ساعت استراحت از برخی همکاران اساتید می شنوم که تا کنون هفت یا هشت نوبت به مصاحبه دکتری دعوت شده اند، اما به رغم داشتن رزومه خوب علمی بازهم رد شده اند، بی اختیار از سالهای از دست رفته جوانی و خیلی چیزهای دیگر آه جانسوز سر می دهم و فکر ادامه تحصیل را از ذهن دور می کنم.

فقط همیشه این پرسش در ذهن من وجود دارد که چگونه فردی در رشته تحصیلی خود دارای مقام کشوری است اما در جلسه مصاحبه هیچ توجه ای به این مسئله به دلیل همان مسائل حاشیه ای که متذکر شدم، نمی شود و هیچ کس پاسخگو نیست!!
برای خاتمه دادن به این وضعیت، وزارت علوم دو سال است که آزمون دکتری را به صورت متمرکز برگزار می کند که این مسئله نیز در مورد مقطع دکتری اشکالات متعددی دارد که حداقل اشکال آن کم رنگ شدن دروس تخصصی به عنوان جان مایه رشته تحصیلی مورد نظر، در قبولی نهایی است.
با عنایت به مطالب فوق و جهت پیشگیری از آسیبهای فوق؛ به عنوان یک داوطلب آزمون دکتری که تصادفا رشته تحصیلم در مقطع دکتری از ظرفیت پایینی در تعداد پذیرش برخوردار است، پیشنهاد می کنم وزارت علوم با اتخاذ مکانیسمی، دانشگاههای دولتی و آزاد را موظف نماید آن دسته از داوطلبانی که در سالهای گذشته به مصاحبه دکتری دعوت شده اند و دارای سوابق علمی و پژوهشی ارزنده ای در سطح ملی و بین المللی هستند، با افزایش ظرفیت بتوانند با هزینه و بدون هزینه ادامه تحصیل دهند.

این کمترین کاری است که وزارت علوم می تواند انجام دهد. بدون شک اگر امروز چهره علمی کشور در جهان به دلیل ارائه مقالات علمی ارتقاء یافته، نتیجه حضور افرادی است که انجام پژوهش دغدغه آنها بوده و به هیچ وجه سیستم سنتی جذب دانشجو مدخلیتی در این کار نداشته است.

البته جا دارد که این نکته را هم اضافه کنم که شاید برخی مخاطبان و حتی مسئولان آموزش عالی از این نوشته متعجب شوند که مگر ممکن است فردی دارای مقالات متعدد در مجلات معتبر علمی و پژوهشی و دارا بودن رتبه علمی کشوری، به رغم قبولی در آزمون دکتری، در مصاحبه رد شود. برای سنجش این واقعیت خوب است وزارت علوم از این افراد همراه با مدارک مورد ادعا، دعوت به مراجعه به آن وزارتخانه نماید. حقیقتا مسئولان امر با رویت برخی مدارک شوکه خواهند شد.!!
در خاتمه مایلم این سئوال را از مسئولان محترم وزارت علوم داشته باشم که آیا تاکنون به این واقعیت مهم اندیشیده اند که اگر دهها دانشجویی که به دلیل تنگ نظریها و مسائل فوق، هم اکنون در خارج از کشور به سر می برند و حاصل کار علمی آنها به نام سایر کشورها و ارتقاء جایگاه علمی آنها تمام می شود، اکنون در ایران بودند و پژوهش و .... آنها به نام کشور تمام می شد، موقعیت فعلی کشور به لحاظ تولید علم دو چندان می شد. به امید اصلاح این وضعیت ناعادلانه

• رضا – د
نظرات بینندگان