صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۴ فروردين ۱۴۰۳ - ساعت ۱۷:۳۶
کد خبر: ۵۲۴۰۴۹
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۲۳ - ۲۵ دی ۱۳۹۸
فرمودند: «دو راه جلوی پای آن‌ها گذاشتم: یکی این‌که یا نظر مرا بپذیرند تا ۲۵ سال به شما نفت بفروشیم، با تخفیف مناسب که راضی باشید و به شما می‌دهیم و یا این‌که قرارداد شما را در ۱۹۷۹ تمام می‌کنم، بعد خودم می‌دانم چه می‌کنم.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات امیر اسدالله علم در روز دوشنبه ۲۵ دی ۵۱ آمده است:

صبح شرفیاب شدم. کار‌های جاری را به اختصار عرض کردم. سلام خصوصی عید قربان در کاخ نیاوران بود. چون شاهنشاه را خیلی گرفته دیدم، بین شرفیابی‌ها خیلی شوخی کردم...
باری، عصر مجددا نفتی‌ها شرفیاب شدند. ولی سفیر آمریکا و انگلیس هم بعدازظهر دیدن من آمدند و... یادداشت‌هایی در خصوص مذاکرات دیروز یکشنبه به من دادند که به عرض برسانم و فوری به عرض رساندم، یعنی همان وقت که نفتی‌ها شرفیاب بودند. شرفیابی نفتی‌ها تا پاسی از شب طول کشید... وقتی شاهنشاه برگشتند، دیدم خوشحال و سرحال هستند. پرسیدم: «چطور شد؟» فرمودند: «دو راه جلوی پای آن‌ها گذاشتم: یکی این‌که یا نظر مرا بپذیرند تا ۲۵ سال به شما نفت بفروشیم، با تخفیف مناسب که راضی باشید و به شما می‌دهیم و یا این‌که قرارداد شما را در ۱۹۷۹ تمام می‌کنم، بعد خودم می‌دانم چه می‌کنم.» فرمودند: «خیلی هم رم نکردند.»