پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ديشب هم باران و تگرگ داشتيم. ساعت هشت و نيم صبح به دفترم رسيدم. [آقاي ياسين استانبولي]، سفير جديد اردن براى تقديم استوارنامه آمد. سفير جديدمان در اتيوپى براى خداحافظى و كسب نظر آمد. نماينده گناباد براى تشكر از سفر من آمد و براى عمران حوزه انتخابيهاش استمداد داشت.
نماينده مهريز و تفت آمد. از آقاى [محمدعلي] صدوقى به خاطر بنياد صدوق انتقاد داشت. براى حوزه انتخابيهاش كمك خواست. همچنين از بچههاى مدرسه حقانى سابق اظهار نگرانى كرد كه تبديل به باند شوند. خواستار سفرم به يزد بود. نماينده گرگان آمد. گزارش خسارات سيل اخير را داد. براى جبران خسارات كمك خواست و خواستار سفر من و استان شدن گرگان شد. دكتر [عباس] شيبانى، [نماينده تهران] آمد و براى توسعه امور درمان و بهداشت استمداد كرد.
عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. قانون مناطق آزاد و قيمت بليط هواپيماهاى داخلى در دستور بود. خبر دادند مراجعت ميهمانان سالگرد امام، به خاطر عدم همكارى نهاجا [= نيروي هوايي ارتش] به خاطر مطالبه ارز مختل شده بود. پيگيرى شد و حل نهايى به فردا موكول شد.
سال ۱۳۷۲
ساعت هفت ونیم صبح، [آقايان بيژن نامدار زنگنه، اكبر تركان و عيسي كلانتري]، وزيران نيرو، دفاع و كشاورزى به منزل آمدند. با هم با هلىكوپتر به سوى سد تازهاحداث شده ساوه پرواز كرديم. اين سد را شركت سابير ، پس از خلعيد از رومانیاییها اجرا كرده است. مهندسان توضيح دادند با ظرفيت 290 ميليون متر مكعب آب و 128 متر ارتفاع آب مطمئناً كشاورزى و صنعت و شرب منطقه را تأمين مىكند.
منظره باز كردن دريچههاى آب و پرش آب بسيار نشاط آور بود. از تاج سد هم بازديد شد و بعد از پردهبردارى از لوح و انجام مصاحبه و استماع گزارش آقاى زنگنه و سخنرانى براى حضار و تشكر از تلاشها و مذاكره با ائمه جمعه و مسئولان استان مركزي و شهر ساوه به سوى تهران پرواز كرديم.
ساعت یازده و نیم صبح به دفتر رسيديم. تا عصر كارها را انجام دادم. عصر شوراى عالى ادارى جلسه داشت. طرح ارزيابى عملكرد كاركنان دولت و تسريع در پرداخت حق بيمه به تصويب رسيد.
سرشب مهدى از مكه تلفن كرد. از آزارهاى مأموران سعودى و كمكارى سفيرمان شكايت داشت و گفت تذكرهاش را كه گرفته بودند، پس دادهاند. به دكتر ولايتى گفتم پيگيرى كنند.
آقاى [علي] فلاحيان، [وزير اطلاعات]، گزارش عمليات ايذايى منافقين در غرب كشور را تلفنى داد. در گزارشها، تصرف شهرگنجه در جمهوري آذربايجان به دست مخالفان دولت و استعفاى نخستوزير و تهاجم سياسى ـ نظامى مخالفان دولت مهم است.
سال ۱۳۷۳
آقاى [محمد] فروزنده، [وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح] آمد. گزارشى از ساخت موتور [موشک] اسكاد - بی و اسكاد- سی و نيز كار غيرنظامى صنايع دفاع در حد نوزده ميليارد تومان در سال گذشته و همچنین پيروزى در محاكمه اختلاف با شركت آلمانی داد.
آقاى[مصطفی] ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى و اجازه سفر به مالزى، براى شركت در جشنواره تمدن اسلامى آمد. آقاى [غلامرضا]آقازاده، [وزیر نفت] آمد و براى شرکت در اجلاس اوپك و سفر به قطر مشورت كرد.
جلسه كميته بند سه، براى تنظيم ارز داشتيم؛ تصميمهاى مهمى گرفتيم. عصر در جلسه هیأت دولت شركت كردم. آقاى فلاحيان، [وزیر اطلاعات] آمد. گزارش امنيتى و دستگیری يك گروه خرابكار در استان فارس را داد.
سال ۱۳۷۴
[امروز روز تاسوعا بود]. در خانه بودم. ياسر براي تايپ يك جزوه تحقيقي كه در رابطه با تحصيلش در دانشگاه، دربارة راهآهن نوشته است، به دفتر نشر [معارف انقلاب] رفت.
فاطي و سارا و علي آمدند. فاطي رفته بود، در روضه منزل آقاي دكتر ولايتي شركت كرده بود و از اظهارات يكي از مداحها ناراحت بود كه در مورد كيفيت برخورد با شيخعلي تهراني، اعتراض داشته و ميگفته، چرا به كسي كه آن همه اهانت به انقلاب و امام كرده، اجازه ورود به كشور داده شده است. دربارة برنامههاي كنگره پكن براي زنان و مطالبي كه ميخواهند آنجا مطرح كنند، از من كسب نظر كرد.
امروز بيشتر وقتم به مطالعه و استراحت گذشت. عصر در حياط منزل، مقداري دربارة مصایب كربلا، فكر و به تنهايي گريه كردم. شام، مهدي و فرشته آمدند و فؤاد را هم همراه داشتند؛ غذاي نذري خورديم.
سال ۱۳۷۵
پيش از ظهر و ديروز عصر، براى خطبههاى جمعه در خصوص نحوه جمع قرآن در زمان پيغمبر(ص)، زمان ابوبكر و عمر و عثمان مطالعه مىكردم. در خطبههاى جمعه در همين خصوص و در مورد مناسبتهاى هفته صحبت كردم. عصر هم تاريخ تيمور را مطالعه كردم؛ نحوه شكست حكومت بايزيد دوم و تصرف سريع مملكت او جالب است.
سال ۱۳۷۶
از منزل، براى مراسم افتتاح طرح بزرگراه نواب توسط [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار [تهران] رفتم. مشاوران طرح توضيح دادند؛ بيش از پنج كيلومتر خيابان و يك ميليون و 300 هزار مترمربع ساختمان مسكونى تجارى و فرهنگى و 20 هتل بزرگ و چند بازار و ... با حدود 120 ميليارد تومان هزينه است. از واحدهاى مسكونى بازديدكرديم. قسمتى از فازهاى در دست ساخت را ديديم؛ پنج فاز است كه فاز اول، امروز افتتاح شد.
سپس در محل مركز تهرانشناسى رفتيم و از موزه آن بازديد كردیم؛ قبلاً آبجوسازي [شمس] بوده. در مراسم، [آقای کرباسچی]، شهردار و آقاى [ابوالقاسم] آشورى، [معاون عمرانی] صحبت كردند و مبالغهآميز از نقش من در انقلاب و دفاع و سازندگى ستايش نمودند. من هم از اهميت طرح نواب و كارهاى شهردارى تمجيد كردم. طرح ساخت مركز تحقيقات [آموزش، پیشگیری و درمان] سرطان هم كار اجرایى را آغاز كرد؛ با اصرار فاطى، قرار شد من هم كمك بكنم.
در دفترم، سفير روسيه براى خداحافظى آمد. دربارة روند خوب همكارىها و توسعه آن صحبت كرديم. فارسى مىداند. دوازده سال در ايران بوده؛ چهار سال آخر در سمت سفير.
آقاى [مرتضی] الويرى، [رییس سازمان مناطق آزاد]، براى مسایل مناطق آزاد آمد. قرار شد سه منطقه حراست شده جديد در جلفا، بم و [امیرآباد] مازندران تصويب كنيم. از نقش من در اصلاح فضاى انتخابات [ریاستجمهوری] تجليل كرد؛ به گونهاى كه بخشى از خوابى كه در تاجيكستان ديده بودم، تعبير شد.
از استخر استفاده كردم. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتيم؛ منجمله تصويب طرح فعاليت عمرانى در آفريقا. شب میهمان رهبرى بودم. سرماخوردگى و كمى تب دارند. دربارة مسایل افغانستان، فرماندهىکل سپاه، انتخابات هيأت ریيسه مجلس، سفرم به تركيه و بندرعباس، مسایل مشهد در سفر آقاى [سیدمحمد] خاتمى و... مذاكره كرديم.