پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکاییها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است.
آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود.
هر مجری مالی و اصولاً هر کسی که در ایران کار میکند بزودی در می یابد که آدابدانی تنها تا حدودی کاربرد دارد و وقتی این شخص در یک محیط مشخص و در میان انبوه باورنکردنی خودخواهی، طمع، فساد و لوس بازی کار میکند این حدود بکلی تنگ میشود. او در اجرای برنامه مالی خود کردار و گفتار با نزاکت دارد، با حوصله به سخنان دیگران گوش می دهد. اما دیر یا زود اگر حس مسئولیت یا میل به انجام کار داشته باشد باید به یک تصمیم نهائی برسد، موضع قاطع اتخاذ کند و اقدامی مثبت را برگزیند. در ایران آداب دانی به معنی گسترده آن مترادف با ضعف شمرده می شود و نزاکت به معنی گسترده یا محدود آن هیچ گاه پول از دست افراد طماع خارج نمیکند و از دسترس محتکران دور نمی سازد.
وزیران و نخست وزیران ایران شیوه مخصوص خود را برای کنار آمدن با این مسائل داشتند ولی هر کدام انبوهی دشمن برای خودشان تراشیده بودند و دیدیم که چه مدت کوتاهی میتوانستند شغلشان را حفظ کنند. ما نمی توانستیم این شیوه ها را بکار بندیم و اگر به سطح آنها تنزل میکردیم، دوستان واقعی خود را از دست میدادیم بی آنکه دشمنان طبیعی خود را راضی ساخته باشیم.
در حالیکه مسئولیتهای اداری اولیه خود را انجام می دادیم حق داشتیم انتظار داشته باشیم که نخست وزیر و وزیران دارائی در مجلس و در برابر حملات روزنامه ها از ما دفاع کنند ولی در مدت دو سالی که مأموریت ما در ایران طول کشید هیچ نخست وزیر و وزیر دارائی بیش از دو سه بار در دفاع از هیئت یا تکذیب مطالبی که به ما نسبت داده میشد در مجلس صحبت نکرد.
دولت تقریباً هر روز روزنامه ها را توقیف میکرد و می توان حدس زد که وقتی اتباع انگلیس و روس مورد حمله قرار می گرفتند سفارتخانه های مربوطه بی درنگ اعتراض شدیدی تسلیم مقامات ایرانی میکردند و در نتیجه روزنامه توهین کننده توقیف یا مجبور به تغییر رویه اش میشد. وزارت دادگستری با کمک در تضعیف روحیه کارمندان ایرانی ما و تهدید رؤسای امریکایی آنان به تعقیب قانونی راغبتر بنظر میرسید تا اقدام در حمایت در برابر فحاشیها و اتهامات. در اغلب موارد آزادی مطبوعات مترادفربا آزادی حمله به امریکائیان بود.