صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

پنجشنبه - ۲۴ مهر ۱۴۰۴
کد خبر: ۸۹۰۳۰۳
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۲۳ - ۲۴ مهر ۱۴۰۴
یادداشت‌های اسدالله علم: شاهنشاه با کمال تدبیر و درایت و خونسردی و محاسبه و منطق دارد از تمام قید و بند‌های سیاست‌های خارجی، خود را آزاد میسازد. افسوس من بر این است که با یک مشت هیئت حاکمه نوکر باب که معلوم نیست سرشان به کجا بند است چه طور توفیق کامل خواهد یافت؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 

۳ بهمن ۱۳۵۱: امروز سلام عید غدیر بود. از امروز صبح ساعت ۵ برف به شدت میبارید و تمام مدت روز هم برف بارید. به مناسبت جشن‌های دهه انقلاب، یک عده پسربچه و دختر بچه را به کاخ گلستان آورده بودند که سرود بخوانند. زیر برف ناراحت شدند. شاهنشاه عصبانی شدند. فرمودند: آنها را به داخل کاخ بیاورید. دو هزار بچه را کجا بیاوریم؟ ولی امر شاه بود. فوری فرستادم از بازار شیرینی زیاد خریدند و آوردند. در موزه زیر سالن تاج گذاری را که خودم تازگی تعمیر کرده و اشیاء قشنگی آن جا گذاشته‌ام، باز کردم. بچه‌ها را از یک در آن وارد و از در دیگر خارج کردم. به جای چای هم که فرمودند به آنها بدهیم، مفصلاً شیرینی دادم. یعنی وقتی خارج میشدند، جیب آنها را پر از شیرینی میکردم. وقتی گزارش خاتمه کار را دادم، احساس کردم شاهنشاه قلباً خوشحال شدند و دیدند به جای آن که در سلام پشت سرشان باشم، رفتم این کار را انجام دادم. در صورتی که آمدن بچه‌ها ربطی به من نداشت. آخر کار دو دختر بچه سخت ایستادند که باید با شاه عکس بیاندازیم. به عرض رساندم. اجازه دادند. 

سلام زود تمام شد. بعد از ظهر ساعت ۴ در سالن محمدرضا شاه، شاهنشاه در کنگره ملی حضور یافتند و فرمایشات واقعاً عالی و شاهانه کردند. خدا به شاه عمر بدهد. تمام عمر و زندگی خود را وقف بر این ملت و کشور کرده است. به طوری در مورد نفت قاطع صحبت کرد که من گمان میکنم همه حسابشان را کردند... شاهنشاه در این نطق تاریخی اولاً احساسات مردم را برانگیختند، ثانیاً به مرد کوچه شخصیت دادند، ثالثاً مطلب نفت را اعلام کردند. رابعاً توده‌ای را کوبیدند. خامساً آخوند‌ها را کوبیدند. واقعاً جامع همه جهات بود. به نظر من فقط فرمایشات شاه دو نکته کوچک ضعف داشت: یکی این که وقتی در مورد اسلام صحبت فرمودند، باید راجع به مذهب شیعه اثنی عشری هم صحبت می‌کردند. چون ایشان [نگهبان]مذهب شیعه جعفری هستند - برحسب قانون اساسی مثل ملکه انگلیس که حافظ کلیسا و [نگهبان]مذهب آنگلیکان است. نکته دیگر این که در مورد بازرسی شاهنشاهی به نظر من گزارش خلاف به حضور مبارک شاهانه عرض شده، یعنی مردم میدانند که اثری بر آن مترتب نیست. به این جهت شکایت‌ها هم کم شده. به این جهت وقتی شاهنشاه این نکته را بیان می‌فرمودند، کسی اظهار احساسات نکرد و دستی نزد. عجیب است درک این ملت از قضایا! من تعجب دارم از این همه هوش و ادراک که خدای متعال به این ملت داده است. بی سوادش هم فهم دارد، عجیب است. هم شاهنشاه و هم علیا حضرت شهبانو تعجب کردند چه طور مردم از کم شدن شکایات اظهار مسرت نکردند. ولی دیگر هیچ نقصی در این نطق نبود. نطقی بزرگ و عالی و شاهانه بود که من کمتر دیده بودم، هر چند واقعاً همیشه فرمایشات شاه عالی است. شاه مردی تیزهوش و مجرب و فهیم است. 

حالا که ساعت ۱۰ شب است و من در منزل این یادداشت را می‌نویسم، در رادیو بی بی سی شنیدم سهام نفت در بورس لندن تنزل کرد. من عقیده‌ام بر این است که شاهنشاه با کمال تدبیر و درایت و خونسردی و محاسبه و منطق دارد از تمام قید و بند‌های سیاست‌های خارجی، خود را آزاد میسازد. افسوس من بر این است که با یک مشت هیئت حاکمه نوکر باب که معلوم نیست سرشان به کجا بند است چه طور توفیق کامل خواهد یافت؟ من که حاضرم جانم را برای پیشبرد این مقصود شاه و برای خودش فدا کنم و به خودم به قدر یک ثانیه هم تردید راه نخواهم داد و نمیدهم. مرحوم پدرم هم می‌گفت که مطمئن بود چهار پنج سال آخر سلطنت اعلیحضرت رضا شاه کبیر به طور قطع، هیچ سیاست خارجی در ایشان مؤثر نبود و همین مسأله موجب علاقه خارق العادة مرحوم پدرم به مرحوم رضا شاه کبیر شده بود، به طوری که درست سه ماه بعد از فوت اعلیحضرت پدرم هم با سکته قلبی درگذشت. پدرم همیشه میگفت: اگر رضا شاه هیچ خدمتی به این کشور نکرده باشد، همین قدر که در مرز زاهدان یک پلیس ایرانی می‌آید و به ژنرال قونسول انگلیس میگوید دوربین عکاسی خود را بده من ببینم که مبادا عکس نامناسبی گرفته باشی و فیلم را از داخل آن بر میدارد، برای من که میدانستم ژنرال قونسول انگلیس در این منطقه چه فخر‌ها به مردم میکرد، کافی است که رضاشاه را برای همیشه بپرستم. 

الان که به این جا رسیدم خبری از آژانس فرانس پرس از قول سخنگوی کنسرسیوم رسید که قطعاً مذاکرات را با شاهنشاه ایران ادامه میدهیم، مذاکرات به هیچ وجه قطع نشده و امیدواریم که به توافقی برسیم. زنده باد قدرت شاه. الان این مطلب را با تلفن به شاهنشاه عرض کردم.