صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

چهارشنبه - ۰۳ دی ۱۴۰۴
کد خبر: ۹۰۱۷۲۵
تاریخ انتشار: ۰۴ : ۱۴ - ۰۳ دی ۱۴۰۴
اغلب ما که ساعت‌های طولانی پشت صفحه‌نمایش‌ها می‌نشینیم، حواس خود را فراتر از دیدن و شنیدن نادیده می‌گیریم. با این حال، این حواس همیشه در حال کارند. وقتی هوشیارتر هستیم، زبری و نرمی سطوح اشیا را حس می‌کنیم، خشکی و گرفتگی شانه‌هایمان را متوجه می‌شویم و نرمی نان را زیر انگشتانمان احساس می‌کنیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

اغلب ما که ساعت‌های طولانی پشت صفحه‌نمایش‌ها می‌نشینیم، حواس خود را فراتر از دیدن و شنیدن نادیده می‌گیریم. با این حال، این حواس همیشه در حال کارند. وقتی هوشیارتر هستیم، زبری و نرمی سطوح اشیا را حس می‌کنیم، خشکی و گرفتگی شانه‌هایمان را متوجه می‌شویم و نرمی نان را زیر انگشتانمان احساس می‌کنیم.

به گزارش انتخاب و به نقل از  sciencealert ؛صبح‌ها ممکن است سوزش خمیردندان را حس کنیم، صدای آبِ جاریِ دوش را هم بشنویم و هم لمس کنیم، بوی شامپو را استشمام کنیم و کمی بعد، عطر قهوه‌ی تازه‌دم فضا را پر کند.

ارسطو به ما گفت که پنج حس داریم. اما او همچنین باور داشت جهان از پنج عنصر ساخته شده است؛ چیزی که دیگر به آن اعتقادی نداریم. پژوهش‌های مدرن نشان می‌دهند که شاید در واقع ده‌ها حس مختلف داشته باشیم.

تقریباً تمام تجربه‌ی ما چندحسی است. ما جهان را با بسته‌های جداگانه‌ی دیدن، شنیدن، بوییدن و لمس کردن تجربه نمی‌کنیم. این‌ها به‌طور هم‌زمان رخ می‌دهند و تجربه‌ای یکپارچه از دنیای پیرامون و از خودمان می‌سازند.

آنچه حس می‌کنیم بر آنچه می‌بینیم اثر می‌گذارد و آنچه می‌بینیم بر آنچه می‌شنویم. بوهای مختلف موجود در شامپو می‌توانند برداشت شما از بافت مو را تغییر دهند. برای مثال، رایحه‌ی گل رز باعث می‌شود موها ابریشمی‌تر به نظر برسند.

بوها در ماست‌های کم‌چرب می‌توانند بدون افزودن امولسیفایر بیشتر، حس غنی‌تر و غلیظ‌تری روی زبان ایجاد کنند. ادراک بوها در دهان، هنگام بالا رفتن به مجرای بینی، تحت تأثیر غلظت مایعاتی است که می‌نوشیم.

بوهای مایعات در دهان ما بر حسی که از آن‌ها داریم تأثیر می‌گذارند.

همکار دیرینه‌ی من، پروفسور چارلز اسپنس از آزمایشگاه «چندحسی» آکسفورد، به من گفت همکاران عصب‌شناس او معتقدند تعداد حواس انسان چیزی بین ۲۲ تا ۳۳ حس است.

این حواس شامل «حس عمقی» یا پروپریوسپشن می‌شود؛ حسی که به ما امکان می‌دهد بدون نگاه کردن بدانیم اندام‌هایمان کجا قرار دارند. حس تعادل ما نیز از دستگاه دهلیزیِ مجاری گوش، همراه با بینایی و حس عمقی، شکل می‌گیرد.

نمونه‌ی دیگر «درون‌حسی» یا اینتروسپشن است؛ حسی که به‌واسطه‌ی آن تغییرات بدن خود را احساس می‌کنیم، مانند افزایش جزئی ضربان قلب یا گرسنگی. ما همچنین «حس عاملیت» داریم؛ احساسی مبنی بر این‌که خودمان در حال حرکت دادن اندام‌هایمان هستیم. این حس گاهی در بیماران سکته‌ی مغزی از بین می‌رود، به‌طوری‌که حتی تصور می‌کنند فرد دیگری دست آن‌ها را حرکت می‌دهد.

«حس مالکیت» نیز وجود دارد. برای مثال، برخی بیماران سکته‌ی مغزی احساس می‌کنند دستشان متعلق به خودشان نیست، با این‌که هنوز می‌توانند حس‌هایی را در آن تجربه کنند.

برخی از حواس سنتی در واقع ترکیبی از چند حس‌اند. لمس، برای مثال، شامل درد، دما، خارش و حس لامسه است. وقتی چیزی را می‌چشیم، در حقیقت ترکیبی از سه حس را تجربه می‌کنیم: لمس، بو و چشایی ــ یا گاستیشن ــ که با هم طعم‌هایی را می‌سازند که در غذا و نوشیدنی‌ها احساس می‌کنیم.

چشایی شامل حس‌هایی است که گیرنده‌های روی زبان ایجاد می‌کنند و به ما امکان تشخیص شوری، شیرینی، ترشی، تلخی و اومامی (طعم خوش‌خوراک و گوشتی) را می‌دهند. اما نعناع، انبه، طالبی، توت‌فرنگی یا تمشک چه می‌شوند؟

ما گیرنده‌ی «تمشک» روی زبان نداریم و طعم تمشک هم ترکیبی ساده از شیرین، ترش و تلخ نیست. برای طعم میوه‌ها هیچ حساب‌وکتاب ریاضیِ چشایی وجود ندارد.

ما این طعم‌ها را از طریق همکاری زبان و بینی درک می‌کنیم. این بو است که سهم اصلی را در چیزی دارد که ما آن را «چشیدن» می‌نامیم.

البته این به معنای استنشاق بوهای محیط نیست. ترکیبات بودار هنگام جویدن یا نوشیدن آزاد می‌شوند و از دهان، از طریق بخش پشتی گلو، به مجرای بینی می‌رسند.

لمس نیز نقش خود را ایفا می‌کند؛ طعم‌ها و بوها را به هم پیوند می‌دهد و ترجیحات ما را برای تخم‌مرغ شل یا سفت، و بافت مخملی، لوکس و نرمِ شکلات شکل می‌دهد.

بینایی هم تحت تأثیر دستگاه دهلیزی قرار دارد. وقتی هواپیما روی زمین است، در کابین به جلو نگاه کنید. دوباره همین کار را هنگام اوج‌گیری انجام دهید.

برای شما «به نظر می‌رسد» که جلوی کابین بالاتر از جای شما قرار دارد، در حالی که از نظر بصری همه‌چیز دقیقاً همان نسبتی را دارد که روی زمین داشت. آنچه «می‌بینید» نتیجه‌ی ترکیب بینایی و پیام‌هایی است که مجاری گوش به شما می‌دهند و می‌گویند در حال عقب‌رفتن یا متمایل شدن هستید.

این‌که راهروی هواپیما رو به بالا دیده می‌شود، توسط دستگاه دهلیزی شما تعیین می‌گردد.

حواس انسانی میدان پژوهشی بسیار غنی‌ای را پیش روی ما می‌گذارند و فیلسوفان، عصب‌شناسان و روان‌شناسان در «مرکز مطالعه‌ی حواس» در مدرسه‌ی مطالعات پیشرفته‌ی دانشگاه لندن با یکدیگر همکاری می‌کنند.

در سال ۲۰۱۳، این مرکز پروژه‌ی «بازاندیشی حواس» را به راه انداخت که مدیریت آن بر عهده‌ی همکار ما، مرحوم پروفسور سر کالین بلیک‌مور، بود. در این پروژه دریافتیم که تغییر صدای قدم‌های خود فرد می‌تواند باعث شود بدنش سبک‌تر یا سنگین‌تر احساس شود.

همچنین فهمیدیم راهنماهای صوتی در موزه‌ی تیت بریتانیا که با شنونده طوری صحبت می‌کنند که انگار شخصیتِ داخل تابلو در حال سخن گفتن است، باعث می‌شوند بازدیدکنندگان جزئیات بصری بیشتری از نقاشی را به خاطر بسپارند. دریافتیم صدای هواپیما چگونه ادراک ما از طعم را مختل می‌کند و چرا همیشه نوشیدن آب گوجه‌فرنگی در هواپیما توصیه می‌شود.

در حضور نویز سفید، ادراک شوری، شیرینی و ترشی کاهش می‌یابد، اما اومامی کاهش پیدا نمی‌کند. گوجه‌فرنگی و آب گوجه‌فرنگی سرشار از اومامی هستند. بنابراین، صدای هواپیما در واقع طعم خوش‌خوراک آن را تقویت می‌کند.

در تازه‌ترین نمایشگاه تعاملی ما با عنوان «حواس، از نو گشوده‌شده» در کول دراپس یاردِ کینگز کراس لندن، مردم می‌توانند خودشان کشف کنند که حواسشان چگونه کار می‌کنند و چرا آن‌طور که فکر می‌کنیم عمل نمی‌کنند.

برای مثال، «خطای اندازه–وزن» با مجموعه‌ای از سنگ‌های کوچک، متوسط و بزرگِ کرلینگ نمایش داده می‌شود. افراد هر کدام را بلند می‌کنند و تصمیم می‌گیرند کدام سنگ سنگین‌تر است. کوچک‌ترین سنگ سنگین‌تر احساس می‌شود، اما وقتی آن‌ها را روی ترازوی تعادلی می‌گذارند، می‌بینند که همگی وزن یکسانی دارند.

با این حال، همیشه چیزهای فراوانی در اطراف شما وجود دارد که پیچیدگی حواستان را نشان می‌دهد؛ فقط کافی است لحظه‌ای مکث کنید و همه‌چیز را با دقت احساس کنید. پس دفعه‌ی بعد که بیرون قدم می‌زنید یا غذایی را مزه می‌کنید، لحظه‌ای درنگ کنید و از این‌که حواستان چگونه دست‌به‌دست هم می‌دهند تا تمام این احساس‌ها را برایتان بسازند، قدردانی کنید.