پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
صبح لایحه مجمع حقوق بشر را تمام کرده کاغذ هم به منشی مجمع و همچنین به مستر تلمان نوشتم. یک کارتپستال هم برای طهران فرستادم. امیرخان باز اینجا آمده در مسئله رئیس بانک روس که «خوب است آقایان هیات به سفارت آمده او را ملاقات کنند» مذاکره کرد و از طرف ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در فرانسه] مرا به ناهار امروز یا فردا دعوت کرد. گفتم: «ناهار که لازم نیست، فردا چای میآیم.» میگفت: «حالا دیگر فصل تمام شد و وزیرمختار از گرفتاری مهمانی فارغ شدند و مجال دارند.» باری سر ناهار مطلب را عنوان کردم. مشاور [وزیر خارجه]با استیحاش [آزردگی]جواب نفی داد و حق این است که به قدری این آدم وقاحت کرده که جای مهری باقی نگذاشته است.
بعد از ناهار به اتفاق مسیو رنار به دیدن مسیو بنار منشی mission laique رفتیم و خیلی صحبت کردیم. مسیو رنار بافهم و زرنگ است. از مسیو برنار هم خوشم آمد، با خیالات ما کاملا همراه است. از مقاله روزنامه «تان» خوشوقتی میکرد و میگفت: «خیلی مطرح گفتگو شده و در روزنامههای دیگر هم نقل کردهاند.» و نیز میگفت: «گمان میکنم خود انگلیسها هم فهمیده باشند که خبط میکنند و میخواهند عقب بروند و در هر حال این رفتار فقط از یک دسته است که حالا بر سر کارند، نه این است که کلیه انگلیسها مایل به این ترتیب باشند و اگر کسی بر ضد این حرکات حرف بزند کلیه انگلیسها بدشان بیاید.» و میگفت: «در مجلس بودم، مستر گیبنز آمریکایی حرف میزد و خیلی از پلتیک انگلیس و رفتارش در مصر بد میگفت.» در باب تاسیس مدرسه متوسط در طهران به توسط میسیون لائیک صحبت کردیم. مسیو رنار عقیدهاش این بود که «خوب است این کار را بکنیم عوض اینکه معلم اجیر کنیم.» گفتم: «برای این خیال حالا دیر است، من حاضرم که مسئله تاسیس مدرسه را در طهران تعقیب کنم» و بنا شد نقشهای آنها کشیده به من بدهند که بدانم چه بکنم.
یکی از معلمین داوطلب ریاضی آمده بود و در باب مواجب گفتگو میکرد و این مسئله مواجب اسباب اشکال شده است. بنا شد فردا جواب قطعی به او بدهیم.
مشاور امشب سر شام نبود. پسر حاج فاتحالملک با ما شام خورد. میرزا حسینخان در مسائل زراعتی برای جواب سوالات مسیو گوردو با او کار میکند.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۱۸۵-۱۸۶.