entekhab | وب سایت انتخاب

arrow-right-square Created with Sketch Beta.
برچسب ها - محمدعلی فروغی
محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
در سال ۱۳۱۰ ق، چون وبا مرتفع شد و مدرسه‌ی دارالفنون از حال تعطیل به در آمد پدرم به صواب‌دید یکی از دوستانش مرحوم حاجی نجم‌الدوله که معلم کل ریاضیات درالفنون بود مرا شاگرد رسمی آن مدرسه قرار داد، به این نیت که تحصیل علم طب کنم تا محتاج به خدمت دولت نباشم... مختصر مدت سه چهار سال هم عمر مصروف خواندن کتاب‌های طبی شد... دریافتم که در ایران اسباب تحصیل طب فراهم نیست و باید به اروپا رفت، ولی استطاعت نداشتم. سنم نیز بالنسبه بالا رفته، پدرم هم پیر شده و در نگاهداری عائله محتاج به معاضدت من شده بود. این بود که از طبابت منصرف شدم.
کد خبر: ۶۴۰۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۱

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
عاقبت امین‌السلطان در موقع مناسب با شاه گفت‌وگو کرد و عفو تقصیرات را برای پدرم تحصیل نمود و طول مدت می‌رساند که کار مشکل و موقع مناسب پیدا کردن دشوار بود. دکتر طولوزان هم خود با شاه مذاکره کرده بود. شاه دل‌تنگی نموده که میرزا فروغی از کارهای ما بدگویی کرده است. دکتر گفته بود مگر دروغ گفته است؟ شاه جواب داده بود نمی‌گویم دروغ گفته، اما او نمی‌بایست بگوید! خلاصه نتیجه‌ی مهم این واقعه این‌که بعد از آن تا زمان مشروطیت کسی جرأت نداشت اسم از قانون ببرد یا اظهار قانون‌خواهی کند.
کد خبر: ۶۴۰۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۷

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
باری روز نوزدهم رمضان که جام صبر ما لبریز شده، وقت ظهر یکی از دوستان پدرم، میرزا علی‌خان منشی تبریزی به در خانه‌ی ما آمد و گفت: «آمده‌ام تو را نزدی پدرت ببرم.» به اتفاق او رفتم. وارد اصطبل امین‌السلطان شدیم. پدرم را دیدم عمامه به سر گذاشته و در صحن اصطبل قدم می‌زند...
کد خبر: ۶۳۹۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۶

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
سفر دوم که [سید جمال‌الدین] آمد به پدرم گفتم البته باید مرا به فیض دیدار او برسانید. پدرم که شیوه‌اش همین بود روزی مرا به دیدن او برد. در این سفر هم مانند سفر اول در ایام اقامت طهران در خانه‌ی حاجی محمدحسن امین‌الضرب که معتبرترین تجار طهران بلکه ایران بود منزل داشت. وقتی ما آن‌جا وارد شدیم تنها بود و غیر از میرزا رضای کرمانی که در واقع خادم بود و بعد قاتل ناصرالدین‌شاه شد کسی حضور نداشت. چند نمره روزنامه‌ی فرانسه برای او برده بودیم و به او تقدیم کردیم. خیلی با من ملاطفت نمود و با پدرم گرم صحبت شد. من البته استعداد نداشتم که همه‌ی بیانات او را بفهمم.
کد خبر: ۶۳۹۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۳

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
طی سفر خراسان شاه در تاسیس دارالترجمه تاکید کرد. پس چون به طهران رسیدند اعتمادالسلطنه از مترجمین فرانسه و انگلیسی و آلمانی و روسی و ترکی و هندی به اندازه‌ای که میسر می‌شد جلب کرد و دارالترجمه به پدرم سپرد. مترجمین اخبار و مقالات و جراید خارجه را ترجمه می‌کردند و پدرم تصحیح و انشان می‌کرد و به صورت کتابچه به حضور شاه می‌فرستاد و آن‌چه از آن‌ها برای عامه مفید بود و با سیاست دولت منافات نداشت به روزنامه می‌دادند.
کد خبر: ۶۳۹۳۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۲

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
سفر [ناصرالدین‌شاه به] خراسان که در سال ۱۳۰۰ قمری واقع شد.. در این سفر مرحوم شیخ مهدی عبدالرب‌آبادی نیز همراه بود و او و پدرم در عرض راه آبادی‌ها و مخصوصا ابنیه و آثار گذشته را سرکشی می‌کردند و از احوال آن‌ها تحقیق می‌نمودند و کتیبه‌ها را می‌خواندند و نقل می‌کردند و نتیجه‌ی این تحقیقات کتاب «مطلع‌الشمس» بود...
کد خبر: ۶۳۹۱۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۱

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
من هم از رنج جانکاهی که کودکان بی‌چاره‌ی ما در تحصیل خط و سواد و تعلیم صرف و نحو عربی در اول عمر می‌کشیدند و خواندن عمّ جزء و قرآن و شرح امثله و شرح عوامل و صمدیه و غیرها بی‌بهره نماندم... هرگاه یاد از آن ایام می‌کنم که هر روز چندین ساعت چشمم بر خطوط قرآن بود، در حالی که نه حروفش را درست تمیز می‌دادم و نه کلمات غیرمانوس عربی را تلفظ می‌توانستم و نه معنی عبارات و آیات را درک می‌کردم و نه می‌فهمیدم که مقصود از تحمل این عذاب الیم چیست و چون از درس برمی‌خاستم بدنم آزرده و چشمم خسته و دماغم کوفته بود...
کد خبر: ۶۳۸۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۹

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
پدرم در اصفهان تاهل کرده و دختری دارا شده بود، اما مادر آن دختر نماند و مادر مرا که بر حسب اتفاق خانواده‌اش اصفهانی بود در اوایل اقامت در طهران تزویج نمود و مناسبت این مزاوجت این بود که برادر مادرم مرحوم میرزا عباس نقاش، مدیر مطبعه‌ی دولتی، و در واقع با پدرم در یک اداره و هم‌قطار بود.
کد خبر: ۶۳۸۴۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۸

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
مقیم شدن پدرم به طهران مقارن صدارت حاجی میرزا حسین‌خان مشیرالدوله بود. ولیکن آشنایی او با حاجی میرزا حسین‌خان چندین سال بعد یعنی در سال ۱۲۹۴ قمری واقع شد. در موقعی که سنین سلطنت ناصرالدین‌شاه به سی سال یعنی یک قرن رسیده برای او جشن می‌گرفتند و آن زمان مشیرالدوله صدارت نداشت و سپهسالار اعظم بود، ولیکن شخص اول و اهمّ رجال مملکت محسوب می‌شد.
کد خبر: ۶۳۸۳۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۷

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
در خاتمه‌ی آن گفت‌وگوها [ناصرالدین] شاه به پدرم گفت: «من از متاخرین میرزا عباس فروغی را از همه بیش‌تر دوست می‌داشتم و چون می‌بینم تو از او بهتر شعر می‌گویی میل دارم همان تخلص را داشته باشی.» این بود که از آن به بعد پدرم «فروغی» تخلص کرد و به این عنوان معروف شد و بعد از وفات او ما فروغی را نام خانواده اختیار کردیم.
کد خبر: ۶۳۷۹۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۵

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
در تمام مدتی که پدرم متصدی عمل روزنامه‌های دولتی بود همواره سعی داشت در ضمن آن روزنامه‌ها یا در روزنامه‌ی دیگری که بالاختصاص تاسیس شود مطالب و مقالات سودمند برای روشن ساختن افکار مردم درج گردد و برای این مقصود گاه‌گاه اعتمادالسلطنه را وادار می‌کرد روزنامه‌ی علمی و ادبی تاسیس کند و اهمّ آن‌ها که تاسیس شد موسوم به «روزنامه‌ علمی» است و فکر تاسیس روزنامه‌ی «تربیت» را از همان اوقات داشت...
کد خبر: ۶۳۷۸۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۴

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
هر سال همراه سالنامه و منضّم به آن کتاب مفیدی نیز طبع کند و اکثر مولفات اعتمادالسلطنه که به دست و قلم پدرم صورت می‌گرفت همان است و هیچ‌کدام از کتب منضّم به سالنامه به قلم دیگری نوشته نشده، مگر «مآثر والآثار»... کتاب «مرآت‌البلدان» را که نظیر «معجم‌البلدان» یاقوت حموی است شروع کردند و یک جلد آن را نوشتند، چون به حرف «تاء» رسید برای خوش‌آمدِ ناصرالدین‌شاه «طهران» را با تاء اختیار کرده آن جلد را به تهران منتهی کرد و به مناسبت این‌که طهران پای‌تخت قاجاریه است از جغرافیا به تاریخ قاجاریه و ناصرالدین‌شاه انصراف حاصل شد...
کد خبر: ۶۳۷۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۳

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
وقتی که محمدحسن‌خان یعنی اعتمادالسلطنه پا به عرصه‌ گذاشت روزنامه و متفرعات آن‌که جمعا دارالطباعه خوانده می‌شد در اداره‌ی مرحوم علیقلی‌میرزای اعتضادالسلطنه وزیر علوم بود. برای این‌که محمدحسن‌خان شغلی داشته باشد دارالطباعه را شاه از اعتضادالسلطنه گرفته به او سپرد و اعتمادالسلطنه پس از آن‌که پدرم را نزد خود جلب نمود انشاء روزنامه را به او تفویض کرد و برای آن‌که شئونات خویش را زیاد کند دارالطباعه را کم‌کم اداره‌ی انطباعات و عاقبت وزارت انطباعات نامید و ریاست آن را به پدرم داد.
کد خبر: ۶۳۷۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۲

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
تهدیدات اعتمادالسلطنه پدرم را مجبور کرد در اداره‌ی او بماند و برای او کار کند.... سبب بی‌میلی پدرم به مصاحبت اعتمادالسلطنه صفات رذیله‌ی او بود. کج‌خلق و بدزبان، کوتاه‌نظر و بخیل، طماع و حریص، بدنفس مفتری، حسود و بی‌رحم، چنان‌که یکی از مشاغل او این بود که پیش شاه از مردم سعایت کند و تفتین نماید.
کد خبر: ۶۳۷۱۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۰

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
در تویسرکان پدرم... بنا بر مشرب عرفان و درویشی که داشت به تزکیه و ریاضت مشغول بود... و می‌گفت: «چون یک چند این زندگانی را دوام دارم حال صفایی پیدا کردم که... بعضی چیزها بر من اشراق می‌شد... اهل محل مرا صاحب کرامت می‌دانستند و از من استشفا و طلب همیت در مشکلات می‌نمودند.»
کد خبر: ۶۳۶۸۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۸

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
پدرم... به مسافرت داخله پرداخت. یک چند در خاک فارس و بعد در کرمان گردش کرد و چون از آغاز عمر هوای ریاضت و درک مقامات معنوی در سر داشت و در حلقه‌ی عرفان نیز داخل بود لباس درویشی اختیار نمود و قبل از آن مانند همه‌ی اهل خانواده معمّم بود. افرت داخله پرداخت. یک چند در خاک فارس و بعد در کرمان گردش کرد و چون از آغاز عمر هوای ریاضت و درک مقامات معنوی در سر داشت و در حلقه‌ی عرفان نیز داخل بود لباس درویشی اختیار نمود و قبل از آن مانند همه‌ی اهل خانواده معمّم بود.
کد خبر: ۶۳۶۵۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۶

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
همین که ارباب از هندوستان مراجعت کرد کار پدرم از جهت تحصیل به جای این‌که بهتر شود بدتر شد. زیرا از عجایب امور این‌که ارباب با این‌که خود اهل فضل بود پسر را از تحصیل علم منع می‌کرد و اصرار داشت که به تجارت و کسب معاش مشغول شود. چنان‌که پدرم حکایت می‌کرد که «به سبب اوامر و کارهایی که ارباب به من رجوع می‌نمود نه مجال داشتم مدرسه بروم نه جرأت می‌کردم اجازه‌ی تعلم بخواهم و اگر هم می‌خواستم اجازه نمی‌داد. ناچار تحصیلم را از پدر پنهان می‌کردم...»
کد خبر: ۶۳۶۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۵

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
میرزا محمدحسین که بعدها میرزای فروغی معروف شد و ذکاءالملک لقب یافت و پدر نویسنده‌ی این اوراق است، در نیمه‌ی ربیع‌الاول سال ۱۲۵۵ قمری در اصفهان متولد شد... ذوق شعر و طبع شاعری پدرم از کودکی ظاهر بود. وقتی که ناصرالدین‌شاه در آغاز سلطنت با جمعی از رجال دولت به اصفهان رفت مرحوم حکیم قاآنی همراه، و روزی در یکی از خانه‌های محله‌ی ما مهمان بود. به او گفتند در این محل کودکی هست که با خردسالی شعر می‌گوید. اظهار میل به دیدن او کرد. به خدمتش بردند. غزلی گفته بود به ردیف: «گویم و گریم». برای قاآنی خواند و او محظوظ شده گفت: «این طفل شاعر حسابی خواهد شد.»
کد خبر: ۶۳۶۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۴

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
پیش از پدرم اجدادم همه در سلک تجارت و معروف به ارباب بودند. حاجی ملا مومن که از ایشان آخرین کسی است که اسمش را می‌دانم معاصر شاه عباس بزرگ بوده و حاجی میرزا ابوتراب در سال ۱۱۴۸ در شورای کبیر مغان که به دعوت نادرشاه برای تصدیق سلطنت او منعقد گردید، نماینده‌ی اصفهان بوده است.
کد خبر: ۶۳۵۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۳

محمد ساعد مراغه‌ای، ساعدالوزرا، به روایت خودش؛
ذکاءالملک فروغی مراد من بود، من رجلی به پاک‌دامنی، دانش و ایران‌دوستی او ندیده بودم... مرد شگفتی بود، در رفتارش طمأنینه و مهربانی را به هم آمیخته داشت. در ترکیه مورد توجه مخصوص آتاتورک قرار گرفت و روزی وزیر خارجه‌ی ترکیه با حالی شبیه به غبطه و افسوس به من گفت: «خوش‌ به حال‌تان که در مملکت چنین رجالی دارید.» فروغی واقعا یک دیپلمات ورزیده و یک دانشمند برجسته است.
کد خبر: ۶۳۵۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۲

entekhab | وب سایت انتخاب

آخرین اخبار پربحث ترین