صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۵ اسفند ۱۴۰۲ - ساعت ۱۶:۱۰
کد خبر: ۵۸۲۴۹۲
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۰۰ - ۱۱ آبان ۱۳۹۹
صبح مشغول اتمام راپرت کار کمیسیون آذربایجان شدم. چون تمام شد سراغ انتظام‌الملک را گرفتم که به او بدهم. گفتند رفته است. متعجب شدم. بعد، از گار [ایستگاه راه‌آهن] تلفون کرد که «من فراموش کردم حالا معجلا بفرستید.» فرستادم، اما به او نرسید و حیف شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح مشغول اتمام راپرت کار کمیسیون آذربایجان شدم. چون تمام شد سراغ انتظام‌الملک را گرفتم که به او بدهم. گفتند رفته است. متعجب شدم. بعد، از گار [ایستگاه راه‌آهن] تلفون کرد که «من فراموش کردم حالا معجلا بفرستید.» فرستادم، اما به او نرسید و حیف شد. مسیو دولاماز این‌جا آمد و مقداری صحبت‌های سیاسی کردیم. پیشنهاد می‌کند که مقالات و رسائل در باب ایران بنویسد و به طبع برساند. مقالات یکی دویست فرانک و رسائل هزار و دو هزار فرانک تمام می‌شود. گفتم «موقوف به مذاکره با وزیر خارجه است.» بعد چون منزل مادام رو به ناهار موعود بودم آن‌جا رفتم. عصر منزل آمدم و چون راپرت کمیسیون امروز نرفت خواستم آن را تجدید و تکمیل کنم، مشغول این کار شدم. ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در پاریس] آمد و مقداری از صحبت‌های مخصوص خودش کرد و رفت. بعد وحیدالملک آمد و با هم رفتیم به مهمانخانه ایطالیایی شام خوردیم و بعد رفتیم به تئاتر واریته. بازی بود موسوم به Les sentiers de la vertu. بازیگرها خوب بازی می‌کنند، اما حقیقتا زیاد مسئله عشق‌بازی و زناکاری را رواج می‌دهند.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۲۵۵.