یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۵۱: شاهنشاه پیشنهاد نفتی‌ها رد کردند و به من گفتند «توی دهانشان زدم»

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۵۱: شاهنشاه پیشنهاد نفتی‌ها رد کردند و به من گفتند «توی دهانشان زدم»
یادداشت‌های اسدالله علم: عصر نفتی‌ها شرفیاب شدند و دستشان را باز کردند. البته به ما تا حال چیزی نگفته بودند، ولی همان مسأله مشارکت بود. با این تفاوت که اگر به اعراب در سال ۱۹۸۳ پنجاه و یک درصد مشارکت میدهیم، به ایران از حالا میدهیم. البته شاهنشاه رد کردند.

قسمت چهل و دوم خاطرات میلسپو: اشخاصی پولهای زیادی برای مبارزه با هیئت خرج کرده‌اند؛ بدنبال آنان انگلهای اقتصادی از انواع مختلف قرار داشتند

قسمت چهل و دوم خاطرات میلسپو: اشخاصی پولهای زیادی برای مبارزه با هیئت خرج کرده‌اند؛ بدنبال آنان انگلهای اقتصادی از انواع مختلف قرار داشتند
گروه مخالف ما در مجلس از تعدادی نمایندگان که دارای مغز تجارتی بودند، سیاستمداران و بازرگانان از جمله سودجویان سابق، انحصارطلبان و استعمارگران الهام می‌گرفت. برنامه‌ی مالیاتی و فعالیتهای اقتصادی ما دشمنی تعدادی از مالکان عمده و تجار کم و بیش متنفذ را برانگیخته بود. به ما گزارش داده شد که این اشخاص پولهای زیادی برای مبارزه با هیئت خرج کرده‌اند. بدنبال آنان انگلهای اقتصادی از انواع مختلف قرار داشتند

یادداشت‌های علم، شنبه ۲۳ دی ۱۳۵۱: شاه در جواب سفیر انگلیس درباره نفت گفت ارواح ننه شان

یادداشت‌های علم، شنبه ۲۳ دی ۱۳۵۱: شاه در جواب سفیر انگلیس درباره نفت گفت ارواح ننه شان
یادداشت‌های اسدالله علم: دیروز سفیر انگلیس از من پرسید: این خبر راکی به اکسپرس داد؟ با آن که می دانستم نخست وزیر بود گفتم نمیدانم. به شاهنشاه که عرض کردم، فرمودند: ممکن است کمپانی نفتی فرانسوی داده باشد. ضمناً سفیر انگلیس می گفت گو این که شما نفت را ملی کرده اید ولی برای کمپانیها هم contractual rights and qualification باقیمانده است. سر شام عرض کردم. فرمودند: ارواح ننه شان. سفیر انگلیس گفته بود [قرارداد خرید و فروش] ۱۰۰٪ [انتقال مالکیت] take over است. فرمودند: این کار در سال ۱۹۵۴ شده است.

قسمت چهل و یکم خاطرات میلسپو: ایرانیان در انتظار معجزه‌های ناگهانی و سود‌های خصوصی کلان بودند؛ ما نه می‌توانستیم معجزه بیافرینیم و نه سود به جیب کسی سرازیر کنیم

قسمت چهل و یکم خاطرات میلسپو: ایرانیان در انتظار معجزه‌های ناگهانی و سود‌های خصوصی کلان بودند؛ ما نه می‌توانستیم معجزه بیافرینیم و نه سود به جیب کسی سرازیر کنیم
جنگ جهانی، حضور نیروهای متفقین، تورم رو به افزایش، تهدید قحطی، کاستیهای هیئت در آغاز کار و کندی زیادی که برای افزایش نفرات خود بکار برد بعلاوه دشواریهای بیشمار کوچکتر از جمله مخالفت و کارشکنی روسها، حصول نتایج نمایشی را برای ما غیر ممکن می ساخت و حتی نتوانستیم تا چند ماه هیچ نمایش قانع کننده ای از سودمندی و پیشرفت را به نمایندگان ساده لوح و مردم ارائه دهیم. ایرانیان در انتظار معجزه های ناگهانی و سودهای خصوصی کلان بسر می‌بردند و ما نه می توانستیم معجزه بیافرینیم و نه سود به جیب کسی سرازیر کنیم.

یادداشت‌های علم، جمعه ۲۲ دی ۱۳۵۱

یادداشت‌های علم، جمعه ۲۲ دی ۱۳۵۱
یادداشت‌های اسدالله علم: صبح منزل ماندم. ساعت یک بعد از ظهر چائوشسکو رئیس جمهور رومانی آمد ــ با خانمش. ناهار به طور خصوصی خورد. بعد از ظهر شرفیاب شد. دو ساعت و نیم با شاهنشاه مذاکره کرد _ از پاکستان برمی‌گردد؛ سر راه به طور غیررسمی این جا مانده است.

قسمت چهلم خاطرات میلسپو: نماینده مجلس گفته «دکتر میلسپو از جانب بعضی از سرمایه داران مأموریت دارد که صنایع و کشاورزی ایران و بطور کلی اقتصاد کشور را نابود کند»

قسمت چهلم خاطرات میلسپو: نماینده مجلس گفته «دکتر میلسپو از جانب بعضی از سرمایه داران مأموریت دارد که صنایع و کشاورزی ایران و بطور کلی اقتصاد کشور را نابود کند»
کامبخش نماینده مجلس ادعا کرد میتواند کلیه کارهای رئیس کل دارائی را در یک جمله خلاصه کند: «دکتر میلسپو از جانب بعضی از سرمایه داران مأموریت دارد که صنایع و کشاورزی ایران و بطور کلی اقتصاد کشور را نابود کند تا پس از خاتمه جنگ بازارهایی برای سرمایه داران مزبور تهیه کند.»

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۵۱: گزارش وزارت خارجه در خصوص سدبندی روس‌ها و افغان‌ها روی هریرود

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۵۱: گزارش وزارت  خارجه در خصوص سدبندی روس‌ها و افغان‌ها روی هریرود
یادداشت‌های اسدالله علم: گزارشی وزارت امور خارجه داده بود در خصوص این که آیا روس‌ها و افغان‌ها می‌توانند روی هریرود سدبندی کنند، بعد حقابه ایران را از راه دیگر سوای رودخانه مرزی تجن به شوروی برسانند، یا نه؟ گفته بودند ممکن نیست. چون به علت کوهستانی بودن آن مرز، یک کانال دویست کیلومتری باید بکشند و دور بزنند که به صرفه نیست. گزارشی مستدل بود. عرض کردم: جای تعجب است که چنین گزارشی رسیده.

قسمت سی و نهم خاطرات میلسپو: یکی از کارشناسان، [مجموعه] ما را یک باغ وحش بزرگ نامید که در آن انواع جانوران را جا داده اند

قسمت سی و نهم خاطرات میلسپو: یکی از کارشناسان، [مجموعه] ما را یک باغ وحش بزرگ نامید که در آن انواع جانوران را جا داده اند
بیانات گوناگونی از سوی مجموعه عجیبی از نمایندگان به عنوان حقیقت محض ایراد و تکرار شد. مدعیان ایران دوستی اعلام داشتند که ما نه تنها هیچ کاری انجام نداده‌ایم، بلکه صدمات بیشماری به کشور وارد ساخته‌ایم. یکی از کارشناسان امور اداری اداره کل پخش ما را «یک باغ وحش بزرگ نامید که در آن انواع و اقسام جانوران پیر و جوان را جا داده‌اند.»

یادداشت‌های علم، جمعه ۸ دی ۱۳۵۱

یادداشت‌های علم، جمعه ۸ دی ۱۳۵۱
یادداشت‌های اسدالله علم: از اخبار مهم جهان همین بمباران شدید هانوی و هایفونگ در ویتنام شمالی است و باز هم ویتنامی‌ها مقاومت میکنند. بارک الله! هزار آفرین بر این ملت.

قسمت سی و هشتم خاطرات میلسپو: تعداد زیادی از ایرانیان علاقه زیادی به هیئت امریکایی نداشتند ولی خواستار اخذ وسایل اضافی ارتش آمریکا و استفاده از آمریکا به عنوان عامل موازنه سیاسی و یک «پاپانوئل» اقتصادی بودند

قسمت سی و هشتم خاطرات میلسپو: تعداد زیادی از ایرانیان علاقه زیادی به هیئت امریکایی نداشتند ولی خواستار اخذ وسایل اضافی ارتش آمریکا و استفاده از آمریکا به عنوان عامل موازنه سیاسی و یک «پاپانوئل» اقتصادی بودند
بنابراین این مطلب را که از لحاظ تکنیکی صحیح ولی از لحاظ واقعیت غلط بود عنوان کردند که اداره امور هیئت یک مسئله داخلی ایران است و هیچ ربطی به مناسبات بین دو کشور ندارد. موفقیت در حفظ دوستی امریکا و ایجاد این مشاجره تکنیکی تعداد زیادی از ایرانیان را که علاقه زیادی به هیئت نداشتند ولی خواستار اخذ وسایل اضافی ارتش آمریکا و استفاده از آمریکا به عنوان عامل موازنه سیاسی و یک «پاپانوئل» اقتصادی بودند، به صفوف مخالفان می‌پیوست. مخالفان ما بر این باور بودند که موفقیت در این کار مزایای اقتصادی و سیاسی دوستی با آمریکا را برای ایران حفظ خواهد کرد و در عین حال ایران را از هر تعهدی در مورد اینکه بیگانگان نظم در خانه اش برقرار کنند آزاد خواهد ساخت.

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۷ دی ۱۳۵۱: وزیر مختار آمریکا گفت فارلند زودتر از موقع برمی گردد، می‌خواست به من حالی کند که اگر می‌خواهی مهمانی برایش بدهی، بده!

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۷ دی ۱۳۵۱: وزیر مختار آمریکا گفت فارلند زودتر از موقع برمی گردد، می‌خواست به من حالی کند که اگر می‌خواهی مهمانی برایش بدهی، بده!
یادداشت‌های اسدالله علم: به سفارت آمریکا رفتم که دفتر یادبود ترومن را امضاء کنم. در آن جا وزیر مختار آمریکا سه مطلب به من گفت. یکی این که هشت هواپیمای F4-ES حداکثر تا نوزدهم ژانویه تحویل می‌شود. دیگر این که فارلند زودتر از موقع برمیگردد - مثل این که میخواست حالی کند که اگر میخواهی مهمانی برایش بدهی، بده! دیگر این که یک تشریفات رسمی از پنجم ژانویه در کلیسای واشنگتن خواهد بود که اگر لازم باشد یک میسیون از طرف ایران برود. برگشتم.