قسمت پنجاهم خاطرات میلسپو: نخست‌وزیر تحت تأثیر پیشنهاد من برای تشکیل جلسه با نمایندگان منتقد، قرار نگرفت

قسمت پنجاهم خاطرات میلسپو: نخست‌وزیر تحت تأثیر پیشنهاد من برای تشکیل جلسه با نمایندگان منتقد، قرار نگرفت
سه بار در ۷ و ۹ و ۱۳ دسامبر مذاکرات مفصلی با نخست وزیر داشتم و به وی اطلاع دادم که ما به دولت سابق پیشنهاد کرده بودیم که کمیسیون خاصی به منظور مطالعه قوانین اقتصادی و تهیه قوانین جدید مطابق نیازهای بعد از جنگ کشور تشکیل دهد. او ظاهراً تحت تأثیر این پیشنهاد و نیز پیشنهاد دیگرم درباره اینکه نمایندگانی که از کار ما انتقاد می کردند، یک جلسه توجیهی با من و دستیارانم تشکیل بدهند، قرار نگرفت.

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۵۱: پدرسوخته «راکول»، وزیر مختار وقت آمریکا، نوکر می‌خواست و من نوکر نمی‌شدم؛ به این جهت بی علاقه به سقوط من نبود

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۵۱: پدرسوخته «راکول»، وزیر مختار وقت آمریکا، نوکر می‌خواست و من نوکر نمی‌شدم؛ به این جهت بی علاقه به سقوط من نبود
یادداشت‌های اسدالله علم: عرض کردم: ممکن است فراماسونری کاری کرده باشد، چون من عضو آنها نشدم، ولی من بعید میدانم که در آن جریان انگلیسی‌ها مداخله [کرده باشند]... به نظر چاکر عناصر چپ بودند که می‌دیدند منافع آنها از بین می‌رود- تبلیغاتی آنها با انقلاب شاه از بین می‌رود - و همچنین آمریکایی ها... پدر سوخته راکول وزیر مختار وقت آمریکا، نوکر میخواست و من نوکر نمی‌شدم به این جهت بی علاقه به سقوط من نبود و حتی خیلی علاقه هم داشت و حسنعلی منصور را هم که در جیب خودش داشت که بعد هم آمد

قسمت چهل و نهم خاطرات میلسپو: مصدق تمایل خود را به قبول نخست وزیری با این شرط اعلام کرد که کرسی اش را در پارلمان حفظ کند، شرطی که غیر ممکن بود

قسمت چهل و نهم خاطرات میلسپو: مصدق تمایل خود را به قبول نخست وزیری با این شرط اعلام کرد که کرسی اش را در پارلمان حفظ کند، شرطی که غیر ممکن بود
وقتی آقای ساعد در ۹ نوامبر ١٩٤٤ استعفا داد نمایندگان مجلس در مانووردادن و زد و خورد با هم زیاده روی کردند. به هنگام تغییر کابینه قبلی در ماه مارس، فراکسیون توده، دکتر مصدق را برای نخست وزیری نامزد کرده بود. در نوامبر اکثریت جدید - اعم از طرفداران دربار، طرفداران شوروی و مخالفان هیئت ـ مجدداً رو به سوی او آوردند. این سیاستمدار احساساتی که در یک مورد در مجلس به گریه افتاده بود، تمایل خود را به قبول نخست وزیری با این شرط اعلام کرد که کرسی اش را در پارلمان حفظ نماید، شرطی که پذیرفتن آن به علت مغایرت با قانون اساسی غیر ممکن بود.

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۵۱: شاه پس از شنیدن نطق دوره تازه ریاست جمهوری نیکسون گفت «مردکه با این وصف خجالت نمیکشد به من چنین نامه‌ای مینویسد؟»

یادداشت‌های علم، یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۵۱: شاه پس از شنیدن نطق دوره تازه ریاست جمهوری  نیکسون  گفت «مردکه با این وصف خجالت نمیکشد به من چنین نامه‌ای مینویسد؟»
یادداشت‌های اسدالله علم: سؤال فرمودند: نطق [دوره تازه ریاست جمهوری] نیکسون را خواندی؟ عرض کردم: خیر، در رادیو به تفصیل شنیدم. فرمودند: آن قسمت که گفته است اصول سیاست ما این است که در امور دیگران مداخله نکنیم، خواندی؟ عرض کردم: بلی. فرمودند: مردکه با این وصف خجالت نمیکشد به من چنین نامه ای مینویسد؟ عرض کردم: من از همان جواب سخت شاهنشاه لذت بردم، ولی برای مصلحت که روابط به تیرگی نکشد، جسارت کرده آن جملات را اضافه کردم، با آن که از قلبم نبود. فرمودند: من هم به زحمت حرف تو را قبول کردم... فرمودند: سفیر آمریکا را بخواه به او بگو جواب نامه نیکسون که توسط سفیر ما فرستاده شده، این است ـ و قیافه جدی بگیر ـ و بگو، تعجب میکنم؛ آقای رئیس جمهور را در این کارها چه اشخاصی (brief) کرده اند؟ آیا نفتی ها بودند؟.... 

قسمت چهل و هشتم خاطرات میلسپو: سرسخت ترین مخالفان پارلمانی از ملاقات با من بکلی خودداری می‌کردند؛ تنها یک نماینده که علیه ما نُطق کرده بود حاضر شد نظریات ما را هم بشنود

قسمت چهل و هشتم خاطرات میلسپو:  سرسخت ترین مخالفان پارلمانی از ملاقات با من بکلی خودداری می‌کردند؛ تنها یک نماینده که علیه ما نُطق کرده بود حاضر شد نظریات ما را هم بشنود
به استثنای بحران نهائی، کمیسیونهای مجلس معمولاً از ما می‌خواستند که هر وقت مسائل مالی مطرح است در جلساتشان شرکت کنیم. با این همه و با وجود تلاشهای مکرر نتوانستم مجلس را قانع کنم که یک کمیسیون خاص برای بحث و رسیدگی به کارها و مسائل هیئت تشکیل دهد. کسی نمی توانست از طریق لیدرها به مجلس دسترسی یابد چون مجلس لیدر نداشت و خیلی مشکل بود که کسی بتواند وقت ملاقات و مذاکره با ۸۰ یا ۱۰۰ نماینده را بیابد. سرسخت ترین مخالفان پارلمانی از ملاقات با من بکلی خودداری می‌کردند. تا جائی که بخاطر دارم تنها یک نماینده که علیه ما نُطق کرده بود حاضر شد نظریات ما را هم بشنود و صحت اطلاعاتش را بررسی کند.

یادداشت‌های علم، شنبه ۳۰ دی ۱۳۵۱: سفیر آلمان پرسیده که اگر مناسب نیست بگویم فرمانده نیروی هوایی آلمان به هند نرود؛ شاه گفت «عجب خری است؛ ما که با هند جنگ نداریم»

یادداشت‌های علم، شنبه ۳۰ دی ۱۳۵۱: سفیر آلمان پرسیده که اگر مناسب نیست بگویم فرمانده نیروی هوایی آلمان به هند نرود؛ شاه گفت «عجب خری است؛ ما که با هند جنگ نداریم»
یادداشت‌های اسدالله علم: عرض کردم: فرمانده نیروی هوایی آلمان که به این جا می آید، می خواهد از این جا به هند برود. سفیر آلمان از غلام میپرسید: اگر مناسب نیست بگویم نرود، یا این جا نیاید. فرمودند: عجب خری است. ما که با هند جنگ نداریم. روابط ما عادی است. دیروز که نخست وزیر لهستان چند ساعت ماند و مهمان نخست وزیر بود هم که از هند می‌آيد... عرض کردم: رئیس جمهور ونزوئلا استدعا کرده به ایران بیاید. فرمودند: از پانزدهم آوریل به بعد. عرض کردم: وزیر تسلیحات فرانسه، میشل دوبره، هم که می خواهد بیاید. فرمودند: آن هم از پانزدهم آوریل به بعد. 

قسمت چهل و هفتم خاطرات میلسپو: در ایران آداب دانی به معنی گسترده آن مترادف با ضعف شمرده می شود؛ نزاکت به معنی گسترده یا محدود آن هیچ گاه پول از دست افراد طماع خارج نمی‌کند

قسمت چهل و هفتم خاطرات میلسپو: در ایران آداب دانی به معنی گسترده آن مترادف با ضعف شمرده می شود؛ نزاکت به معنی گسترده یا محدود آن هیچ گاه پول از دست افراد طماع خارج نمی‌کند
هر مجری مالی و اصولاً هر کسی که در ایران کار می‌کند بزودی در می یابد که آداب‌دانی تنها تا حدودی کاربرد دارد و وقتی این شخص در یک محیط مشخص و در میان انبوه باورنکردنی خودخواهی، طمع، فساد و لوس بازی کار می‌کند این حدود بکلی تنگ می‌شود. او در اجرای برنامه مالی خود کردار و گفتار با نزاکت دارد، با حوصله به سخنان دیگران گوش می دهد. اما دیر یا زود اگر حس مسئولیت یا میل به انجام کار داشته باشد باید به یک تصمیم نهائی برسد، موضع قاطع اتخاذ کند و اقدامی مثبت را برگزیند. در ایران آداب دانی به معنی گسترده آن مترادف با ضعف شمرده می شود و نزاکت به معنی گسترده یا محدود آن هیچ گاه پول از دست افراد طماع خارج نمی‌کند و از دسترس محتکران دور نمی سازد.

یادداشت‌های علم، جمعه ۲۹ دی ۱۳۵۱

یادداشت‌های علم، جمعه ۲۹ دی ۱۳۵۱
یادداشت‌های اسدالله علم: در رکاب ولیعهد به اهواز رفتم. بسیار سفر خوبی بود مردم احساسات عجیبی برای ولیعهد نشان دادند. هر کس چشمش به ولیعهد می افتاد، از شوق گریه می‌کرد. در عمارت استانداری، یکی دو ساعتی که بیکار بودیم، من هم بچه شدم و با والاحضرت فوتبال بازی کردم. خیلی عضلاتم امروز کوبیده است که نمی‌توانم راه بروم. گو این که در جوانی فوتبال باز خوبی بودم.

آنچه در عملیات «فتح ۱» گذشت؛ از همکاری بی‌نظیر کرد‌های عراقی با ایرانی‌ها تا نفوذ ۱۸۰ کیلومتری به قلب عراق / «۴۵ روز در داخل عراق ماندیم؛ برای سر هر ایرانی، ۲۰۰ هزار دینار تعیین کردند»

آنچه در عملیات «فتح ۱» گذشت؛ از همکاری بی‌نظیر کرد‌های عراقی با ایرانی‌ها تا نفوذ ۱۸۰ کیلومتری به قلب عراق / «۴۵ روز در داخل عراق ماندیم؛ برای سر هر ایرانی، ۲۰۰ هزار دینار تعیین کردند»
تقویم، روز ۱۹ مهرماه سال ۱۳۶۵ را نشان می‌داد. «یا زینب (س)» رمز عملیات اعلام شد و سپس رزمندگان اسلام با همکاری جلال طالبانی و پیش‌مرگان تحت امرش در اتحادیه میهنی کردستان عراق به سمت اهداف از پیش‌ تعیین شده در پالایشگاه کرکوک رهسپار شدند.

قسمت چهل و ششم خاطرات میلسپو: کار کردن در مشرق زمین به علت حساسیت و غرور مردم، مستلزم دقت زیادی در آداب‌دانی است؛ درباره بیگانگانی که زبان نمی‌دانند هم مشکل چند برابر می‌شود

قسمت چهل و ششم خاطرات میلسپو: کار کردن در مشرق زمین به علت حساسیت و غرور مردم، مستلزم دقت زیادی در آداب‌دانی است؛ درباره بیگانگانی که  زبان نمی‌دانند هم مشکل چند برابر می‌شود
در انجام وظایف خود ناچار بودیم با نزاکت و توجه خاص به مقتضیات آداب دانی و رعایت دقیق آداب و رسوم و احساسات مردم عمل کنیم. کار کردن در مشرق زمین به علت تأکید بر تشریفات و حساسیت و غرور مردم، مستلزم دقت خاص و زیادی در آداب دانی است و در مورد بیگانگانی که زبان نمی‌دانند مشکل چند برابر می‌شود.