arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۰۱۲۷۶
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۰۰ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۱

سفر موزاییکی که استراتژی آمریکا را لو داد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : جان کری، وزیر امور خارجه اوباما که 69 ساله است و 68امین وزیر امور خارجه امریکا محسوب می گردد، 6 مارچ برابر با 16 اسفند 91 از سفری 11 روزه به اروپا و خاورمیانه به واشنگتن بازگشت. او در این سفر از کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، مصر، ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر دیدار کرد و با مقامات مختلف این کشورها مذاکرات متعددی داشت. او هم چنین در مراسم و اجتماعات گوناگونی از امریکایی های مقیم در این کشورها گرفته تا احزاب و گروه ها دیدار و گفت و گو کرد. مسائل مربوط به این سفر تحت الشعاع مسائل سوریه و دیدار او با رهبر مخالفان دولت سوریه در رم قرار گرفت. در ادامه، مباحث سوریه سایه سنگینی بر کل سفر داشت. چگونه می توان این سفر را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ از آن جا که این سفر، اولین سفر جان کری است که حدود بیست و هشت سال در سنای امریکا امور خارجی را دنبال می کند، تسلط و آگاهی نسبت به مسائل بین المللی را در آن به نمایش گذاشته محسوب می شود، توجه تحلیل گران و ناظران به مجموعه عملکرد او در این سفر در پاسخ به این سوال می تواند ما را به حداقل سه بعد از این سفر هدایت کند. 1. جنبه های  نمایش و نمادهای دیپلماتیک سفر، 2. مذاکرات و مباحث دیپلماتیک این سفر، 3. تحلیل دیپلماتیک این سفر و برداشت هایی که می توان از آن داشت.

نمایش و نمادهای دیپلماتیک

جنبه های نمادین این سفر به نوبه خود حائز اهمیت بود. هم به لحاظ شخصیت و ظرفیت جان کری، وزیر امور خارجه و هم به لحاظ کشورهایی که او در این سفر از آن ها دیدار داشت، می توان جنبه های نمادین زیادی در این سفر مشاهده کرد. آغاز سفر با انگلیس که عمده ترین متحد ایالات متحده در بین کشورهای جهان محسوب می شود، از نظر سمبلیک حائز اهمیت است. اما شاید نمادهای شخصی جلب توجه بیشتری کند. در این خصوص باید گفت اولا کری در این سفر نشان داد که در هر جایی و در هر مکانی به نحوی می تواند با ذکر سوابق و خاطرات و موضوعات مورد علاقه، ایجاد ارتباط کند. تسلط او بر زبان های فرانسه، آلمانی و اندکی ایتالیایی در جنبه های نمادین شخصی حائز اهمیت بود. به علاوه آگاهی او از موضع گیری های امریکا در مورد موضوعات ریز و فنی مانند موضع ایالات متحده در جزایر فالکلند که یک موضع گیری حقوقی و حساب شده و به گونه ای است که باید آن را با کلمات دقیق بیان کرد، نشان می دهد که کری می تواند با موضوع و محیط ارتباط پیدا کند.  

نکته دوم در این جبنه های نمادین دیدارهای او با اعضای سفارت خانه های امریکا و خانواده های آنان بود. تقریبا در همه جا این دیدارها را در جریان سفر انجام داد و نشان داد که از زندگی دیپلماتیک آگاهی دارد. به این معنی که چون شخصا یک دیپلمات زاده است، شرایط دیپلمات های امریکا را درک می کند. باید در نظر داشت که زندگی دیپلماتیک علیرغم ظاهر پرماجرای بیرونی، بسیار پرچالش و سخت است، در حال حاضر برای دیپلمات های امریکا و خانواده های آن ها زندگی در خارج از سرزمین امریکا ساده نیست. در این زمینه علاوه بر سختی های کار دیپلماتیک برای همه دیپلمات ها، ایالات متحده در وضعیت خاص و ویژه ای قرار دارد. اما کری در جاهایی که این دیدارها را با اعضای سفارتخانه های امریکا و خانواده هایشان داشت، تلاش کرد اهمیت کار آن ها و درکی که از سختی زندگی آن ها دارد را نشان دهد و به این وسیله ارتباط خاصی با آن ها برقرار کرد. البته باید گفت بخشی از سخنان او متمرکز بر داخل امریکا و وزارت خارجه امریکا بود. به این صورت که کری در دیدار با اعضای سفارت خانه ها و کارمندان وزارت خارجه امریکا گفت که کسی نیست که از بالا وارد وزارت خارجه شده بلکه درکی از لایه های میانی و زیرین زندگی دیپلماتیک دارد و این نوع برخورد از نظر اجرایی حائز اهمیت است.

در کنار جنبه های نمایشی فردی، بعد دیگر نمادین این سفر تاکید بر دوستی ایالات متحده با کشورهای خاص و ویژه ای در اروپا و خاورمیانه است که به جنبه های محتوایی آن نیز پرداخته خواهد شد.

از آن چه که ذکر شد می توان گفت که شاهد تغییر نقش کری از یک سیاستمدار و سناتور به وزیر خارجه بودیم. در عین حال این پیام را هم به کاخ سفید داد که وزیر خارجه امریکا است و به تاکید بر این جنبه نمادین پای فشرد که علیرغم سوابق گسترده در امور خارجی است، مستقل عمل نخواهد کرد. او تاکید کرد که جان کری وزیر امور خارجه اوباما است. این جنبه های نمادین همگی قابل توجه اند اما باید دید که در زمینه مذاکرات دیپلماتیک چه اقداماتی صورت گرفته است؟

مذاکرات دیپلماتیک

به طور کلی در دیدار های کری با مقام های گوناگون، دو دسته موضوع قابل توجه است. دسته اول موضوعات دوجانبه است. در روابط ایالات متحده با تک تک کشورها مسائل دو جانبه وجود دارد که در این زمنیه از روابط انگلیس و امریکا گرفته روابط آلمان و امریکا و فرانسه و امریکا  و هم چنین روابط کشورهای خلیج فارس و امریکا می توان یاد کرد که در هر یک موضوع خاصی وجود دارد. به عنوان مثال در روابط امریکا و فرانسه در حال حاضر چگونگی کمک امریکا به فرانسه در زمینه مالی یک موضوع دوجانبه است که هرچند در چارچوب همکاری های ناتو نیز قابل توجه است اما وجوه دوجانبه در این زمینه برجسته است. در زمینه مصر، موضوع چگونگی اداره این دوران گذار در مصر حائز اهمیت است و این که امریکا چگونه از نظر سیاسی و اقتصادی به این روند کمک کند. البته سفر کری پر ماجرا بود و برگزاری تظاهرات گوناگون و عدم تمایل برخی رهبران احزاب مخالف اخوان المسلمین برای دیدار با کری نیز قابل توجه بود. در موضوع مصر امریکا متهم است که پشتیبان ائتلاف اخوان المسلمین و ارتش است و این برداشت سیاسی در این سفر دو جانبه خود را نشان داد. در مورد ترکیه علاوه بر همکاری های کلاسیک، مسئله موضع متفاوت امریکا و ترکیه در مورد اسرائیل برجسته شد. به گونه ای که اظهار نظر آقای اردوغان در برابر نهادن اقدامات صهیونیست ها با نسل کشی، واکنش نسبتا تند کری را در بر داشت. در مابقی کشورها مسائل دوجانبه نسبتا مهمی بررسی شد.

دسته دوم موضوعات بین المللی بود. به این صورت که چند موضوع در همه این سفرها در کانون توجه قرار گرفت. منجمله مسئله سوریه، مسئله پرونده هسته ای ایران و مسئله فلسطین که البته نسبت به دو مسئله دیگر برجستگی کمتری داشت و تنها به دیداری با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین خلاصه شد. اما در این میان سوریه بیشترین توجه را جلب کرد و آن چه در این دیدارها برجسته بود تا حدودی تغییر لحن کری به عنوان وزیر خارجه و تند تر شدن موضع گیری امریکا مخصوصا از نظر عملیاتی بود. به این صورت که امریکا اعلام کرد کمک مستقمیی به مخالفین دولت سوریه خواهد کرد. البته این کمک از اعلام صریح دادن اسلحه سنگین و پیشرفته فاصله داشت اما به سمت نوعی حمایت نظامی از مخالفین سوق کرد که تا حدودی با موضع گیری های ماه های گذشته ایالات متحده متفاوت بود. البته باید گفت که کری قبل از پیوستن به قوه مجریه، در سنا از حامیان در اختیار نهادن کمک های جدی و موثر به مخالفان دولت سوریه محسوب می شد.

اما مسئله سوریه برجسته ترین موضوعی بود که نشان داد امریکا با متحدین موثر خود در مورد سوریه در همه زمینه ها نگاه یکسانی ندارد. در ترکیه، در قطر و در عربستان سعودی این تفاوت برجسته تر شد. در سعودی به طور خاصی وزیر خارجه عربستان در مصاحبه مشترک با کری تاکید کرد که عربستان معتقد به دادن کمک های نظامی در قالب وظایف اخلاقی به مخالفان نظام سوریه است. در ترکیه و قطر هم این مسئله مشخص بود که این سه متحد امریکا لحن نظامی تر و تند تری نسبت به ایالات متحده در مورد مسئله سوریه اتخاذ کرده اند. مسائل مربوط به اروپا هم در موضوعات چند جانبه حائز اهمیت بود. امریکا سعی کرد بگوید که ما هم چنان در اروپا نگاه متحدانه خود را حفظ کرده ایم و از نظر تحلیل این مسئله قابل توجهی است.

تحلیل دیپلماتیک

مجموعه اظهار نظرهای کری، دیدارهای او و هم چنین تحلیل هایی که از این سفر شده ما را به این برداشت های می رساند که اولا فاصله قابل توجهی بین آن چه ایالات متحده به عنوان تغییر ثقل از اروپا و خاورمیانه به آسیا در سال گذشته میلادی اعلام کرد وجود دارد. این که کری سفر خارجی خود را در اروپا آغاز می کند و مدت زیادی در خاورمیانه متوقف می شود و تحلیل محتوای سخنان او نشان می دهد که امریکا در تلاش است که به متحدین کهن خود نشان دهد که تغییر مرکز ثقل به معنی فراموشی متحدان استراتژیک در سیاست خارجی امریکا نیست. در خصوص اروپا باید مورد تاکید قرار داد که در این سفر بحث قرارداد تجارت آزاد میان اتحادیه اروپایی و ایالات متحده از موضوعاتی بود که بسیار مورد بحث قرار گرفت. امریکا در صدد افزایش مبادلات تجاری با اروپا است. این در اطمینان دادن به اروپاییان و حفظ پیوندهای واشنگتن با مجموعه اروپا حائز اهمیت است. در زمینه مسائل خاورمیانه هم باید توجه داشت که امریکا با انتخاب این کشورها به عنوان اولین توقف گاه های دیپلماتیک وزیر خارجه جدید نشان می دهد که خاورمیانه هم چنان مهم است. فی الواقع سیاست خارجی امریکا در چالشی بین اعلام تغییر مرکز ثقل و واقعیت های مرکز ثقل های سنتی در نوسان است و این مسئله در این سفر برجسته و قابل توجه بود.

نکته دوم و قابل توجه کم دقتی و کم پرداختن به کهن ترین مسئله خاورمیانه یعنی منازعه اعراب و اسرائیل است که ریشه بسیاری از چالش های سیاست خارجی امریکا در خاورمیانه است. البته مقامات امریکایی اظهار می دارند که سفر آتی اوباما به اسرائیل و اردن این نقیصه را جبران خواهد کرد. اما به طور کلی در سفر کری، مسئله اعراب و اسرائیل در حاشیه قرار گرفت. شاید این مسئله تا حدودی نشان دهنده این باشد که امریکا در این زمینه سقف پروازی محدود و معینی دارد و سعی می کند با طرح مسائلی مانند مسئله هسته ای ایران و تاکید بر مسئله سوریه، مسائل کهن خاورمیانه را در حاشیه قرار دهد.  در این جا باید مورد تاکید قرار گیرد که بر خلاف برخی تحلیل ها در مورد پیشینه کری در مورد ایران، در این سفر او مواضع نسبتا تندی را در مورد ایران گرفت و همراهی خاصی با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در زمینه تهدید ایران و مسئله هسته ای ایران نشان داد.

اما نکته سوم و مهم تر این که این سفر نشان داد که ایالات متحده در موقعیت واقعی رهبری تحولات اروپایی و خاورمیانه نیست. بی تردید می توان این استنباط را داشت که در مسائل سوریه نقش سه کشور ترکیه، عربستان و قطر نمایان تر و برجسته تر است. فی الواقع این سه کشور می خواهند امریکا را به موضع نظامی خود در قضیه سوریه نزدیک تر کنند. روی دیگر این سکه آن است که امریکا در مورد مسائل خاورمیانه و مسائل اروپایی، بر خلاف ادعاهای مقامات این کشور فاقد چارچوبی برای رهبری است و بیشتر به وضعیت موجود در صحنه پاسخ می دهد و سعی می کند که مسائل را مدیریت کند. البته باید توجه داشت که میان ایالات متحده و متحدینش در مسئله سوریه همفکری و نگرش یکسانی وجود دارد. اما به نظر می رسد نه فقط در مسئله سوریه، بلکه در سایر مسائل منجمله مسئله اعراب و اسرائیل و موضوعات مربوط به حقوق فلسطینیان و موضوعات امنیتی خاورمیانه و حتی گذار دموکراتیک بعد از تحولات دنیای عرب، امریکا عمدتا موج سواری می کند تا این که یک چارچوب منسجم و دقیق برای حل و فصل این مسائل داشته باشد.

در مجموع سفرهای کری به 9 کشور طی 11 روز نشان داد که کری مانند سلفش خانم کلینتون همان حرف های کهن را در قالب جدیدی می ریزد و سیاست خارجی اوباما در دوره دوم بیشتر در پی رفع و رجوع کردن مسائل است تا چشم انداز دقیق، روشن و نوینی را ارائه کند.
نظرات بینندگان