در شبی که به پاس شش دهه فعالیت سینمایی، نخل طلای افتخاری به رابرت دنیرو اهدا شد، این ستاره برجسته هالیوود از تریبون جشنواره کن برای ایراد سخنانی تند و هشدارآمیز علیه رئیسجمهور آمریکا استفاده کرد.
وکیل مدافع امیرحسین مقصودلو ازپذیرش درخواست اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری و نقض حکم پرونده موکلش خبر داد.
عموی تتلو با فرض صدور سنگینترین حکم برای بردرزادهاش که در گمانهزنیها مطرح میشود، گفت «او قبلا توبه کرده است و امیدواریم این حکم تغییر کند» او در ادامه اضافه کرد که «تتلو حدود یک هفته است که در زندان ازدواج کرده است».
رابعه اسکویی گفت: من برای بازی مهاجرت نکرده بودم بلکه قرار بود کار تولید انجام دهم. متأسفانه فردی که نمیخواهم نامی از او بیاورم در شرایطی اتفاق بدی را برای من رقم زد و من مجبور شدم طی ۳ سال تجربههای بدی را کسب کنم. حدود ۵ ماه بیشتر با آنها همکاری نداشتم و با یک دعوای شدید از کار کنار کشیدم. اگر میدانستم قرار نیست که اعدام شوم یا اتفاقات خاصی برایم رقم بخورد، خیلی زودتر به ایران برمیگشتم. اگر ۲۰ یا ۲۵ روز دیرتر به ایران برمیگشتم از افسردگی میمردم و باید جنازهام به ایران میآمد. طی یک اتفاق به ایران برگشتم و خیلی خوشحالم. من در ایران رابعه اسکویی هستم، در ایران بازیگر هستم و هیچ جای دیگری در دنیا بازیگر نیستم.
طبق اطلاعات منتشر شده در سایت سازمان سینمایی، بهمن فرمانآرا پنج سال پس از ساخت «حکایت دریا» درخواست پروانه ساخت برای فیلم جدیدی با نام «چشمهایش بزرگ علوی» داده است. «چشمهایش» نام رمانی از بزرگ علوی است که برای نخستین بار در سال ۱۳۳۱ منتشر شد.
خواهر امیر تتلو در صفحه شخصی خود در فضای مجازی در خصوص حکم اعدام برادرش نوشت: «بله صحت دارد دوستان! جوابی که منتظر بودیم نگرفتیم! حکم شکسته نشد، امید ماهم شکسته نشده! امید، امید، امید»
رئیس سازمان صداوسیما گفت: هیچ شواهد و مستنداتی حاکی از اینکه واقعاً رسانه ملی دارد در راستای یک جناح سیاسی عمل میکند، وجود ندارد و این صرفاً ادعاهایی است که مطرح میشود.
رضا عطاران در اکران مردمی فیلم صدام در سخنی کوتاه با مردم گفت که نگران نباشید، همه چیز درست میشود. سعی کنید مثل من بیخیال باشید تا بگذرد.
جیمز فولی، کارگردان «گلنگری گلن راس» و «خانه پوشالی» در ۷۱ سالگی درگذشت. وی از یک سال پیش به سرطان مغز مبتلا شده بود.
علیرضا افتخاری درباره مصائبی که در زندگی شخصیاش طی چند سال اخیر پیش آمد، گفت و افزود: «شما بگویید؛ من بد کردم؟ کار بدی مرتکب شدم؟ وقتی که یکی از آهنگهایم را ضبط میکردم، دیدم که آقای احمدینژاد تحت تأثیر قرار گرفتهاند و دستمال کاغذی را برداشتند و اشک چشمانشان را پاک کردند. وقتی کسی این گونه به تو احترام میگذارد، انتظار دارید که چه کار کنم؟ من حتی خانهام را هم عوض کردم. همسایهها به گونهای دیگر با من رفتار میکردند. وقتی به آرایشگاه میرفتم، مغازهدار گفت به خاطر تو مشتریهایم را از دست میدهم! درباره احمدینژاد البته بعدها باید قضاوت کرد.