آیت الله مظاهری در درس اخلاق هفتگی، به شرح روایتی از امام حسین«سلاماللهعلیه» پرداخت.
به گزارش ایلنا، در این سخنان آمده است:
روایتی از امام پنجم حضرت امام محمد باقر«سلاماللهعلیه» نقل شده است و آن حضرت از پدر بزرگوارشان امام سجاد«سلاماللهعلیه» و ایشان هم از پدرشان حضرت سیّدالشهداء«سلام اللهعلیه» و آن امام بزرگوار از قول مبارك امیر مؤمنان و مولای متقیان امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» روایت را نقل میفرمایند. در این روایت آمده است كه امام حسین و امام سجاد «سلاماللهعلیهما» در آخرین لحظات حیات و هنگام شهادت، روایت را وصیّت كردهاند. یعنی علاوه بر اینكه چهار امام معصوم این مطلب را بیان فرمودهاند، دو امام بزرگوار در حسّاسترین مواقع به ذكر روایت پرداختهاند. معلوم میشود روایت، بسیار اهمیّت دارد كه این سلسلۀ نورانی و مطهّر آن را نقل فرمودهاند.
به خصوص حضرت اباعبدالله الحسین«سلاماللهعلیه» در روز عاشورا و موقعی كه همۀ اصحاب و یاران به شهادت رسیده بودهاند، یعنی در آن موقعیت حساس، كه لازم است مهمترین و حساسترین مطالب بیان شود، آخرین وصیت خود به فرزند برومندشان كه در حقیقت آخرین وصیت ایشان به شیعیان و بلكه بشریت است را چنین بیان می فرمایند:
«یا بُنَیَّ إِیَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ»
ای فرزندم، از ظلم به كسی كه در برابر تو ، هیچ یاری كنندهای به جز خداوند ندارد، بر حذر باش.
بارزترین مصداق مظلوم، حضرت اباعبداالله الحسین«سلام الله علیه» و یاران با
وفای ایشان هستند. افراد شروری به آنان ظلم كردند و ایشان را با آن وضعیت
به شهادت رسانیدند و پس از شهادت مردان، زنان و كودكان را به اسارت بردند.
یعنی به كسانی كه در آن بیابان و در اوج تشنگی، هیچ یاوری به جز خداوند
متعال نداشتند، ظلم كردند.
ظلم و به خصوص ظلم به افراد بیپناه و بییاور، اقسامی دارد كه ذیلاً چند نونه از آن بیان میگردد.
ظلم حاكمان
مرتبه نازلتر ظلم به مظلوم بی یاور، ظلم برخی حكومت ها به مردم بی پناه
است. افرادی كه بر یك ملّت مسلط میشوند و نسبت به آنان ظلم روا میدارند و
آن ملت در برابر ظلم ظالمان، یاوری جز خداوند برای خویش نمییابند، مصداق
روایت شریف هستند.
این مرتبه از ظلم نیز بسیار مذموم و ناپسند است و بنابر فرمایش پیامبر
گرامی «صلّیاللهعلیهوآلهوسلم»، تسلّط افراد شرور بر یك ملّت، اثر وضعی
كردار آن ملت است:
«سَیَأْتِی زَمَانٌ عَلَى أُمَّتِی یَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَمَاءِ كَمَا
یَفِرُّ الْغَنَمُ عَنِ الذِّئْبِ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ ابْتَلَاهُمُ
اللَّهُ تَعَالَى بِثَلَاثَةِ أَشْیَاءَ الْأَوَّلُ یَرْفَعُ الْبَرَكَةَ
مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ الثَّانِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ سُلْطَاناً
جَائِراً وَ الثَّالِثُ یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیَا بِلَا إِیمَان»
زمانى بر امّتم خواهد آمد كه از علما فرار مىكنند همانگونه كه گوسفند از
گرگ فرار مىكند. هر گاه چنین شد، خداوند آنان را دچار سه بلا مىكند: اول:
بركت از اموال آنان برمىدارد. دوم: زمامدارى ستمگر بر آنان مسلّط مىكند.
سوم: بىایمان از دنیا مىروند.
ظلم كارفرما به كارگر نیز ظلم بزرگی است. به خصوص هنگامی كه كارگر، مجبور
است برای یك كارفرما كار كند و اگر ستم و زورگویی او را نپذیرد، اخراج
میشود و بیكار میگردد. در بسیاری از موارد، كارفرما از احتیاج كارگر به
كار، سوء استفاده میكند و بر وی مسلّط شده و او را استثمار مینماید.
البته كارگر و افراد زیردست نیز باید كار خود را به نحو احسن انجام دهند و
كم كاری، بدكاری و بیكاری نداشته باشند كه حقّ النّاس و ظلم است.
ظلم اعضای خانواده نسبت به یكدیگر
مرتبۀ سوم ظلم به افراد بی پناه، ظلمی است كه اعضای خانواده نسبت به
هم روا می دارند. ظلم زن و شوهر نسبت به یكدیگر یا آنان نسبت به اولاد و
ظلم اولاد نسبت به پدر و مادر، هنگام بی پناهی و بی یاوری طرف مقابل، مصداق
بحث ما است.
هنگامی كه زن، پشتیبان ندارد و مجبور است به ظلم شوهر خویش بسوزد و بسازد و
همچنین مرد، مجبور است برای حفظ آبرو یا جهات دیگری، ظلم همسر خویش را
تحمّل كند.
سرزنش، زخم زبان، نیش و كنایه به همسری كه پناهگاه و پشتیبان و یاوری جز
خداوند ندارد، ظلم بزرگی است. گاهی اوقات یك مادر پیر و ناتوان، به جز
فرزند خویش هیچ كس دیگری را در این دنیا ندارد و چاره ای جز تحمّل آزار و
اذیت او و شنیدن كنایه های نیش دار او ندارد كه انصافاً گناه آن فرزند،
گناه بزرگی است.
قرآن كریم در مورد رعایت احترام پدر و مادر، به خصوص وقتی كه آنان زیر دست
انسان واقع شوند، تاكید فراوان دارد و وظیفۀ فرزند را در این گونه موارد
سنگین و حساس بر می شمرد.
«وَ قَضىَ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِیَّاهُ وَ
بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَنًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبرََ
أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لهَُّمَا أُفٍّ وَ لَا
تَنهَْرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِیمًا وَ اخْفِضْ لَهُمَا
جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا
رَبَّیَانىِ صَغِیرًا»
و پروردگار تو حكم كرد كه جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیكى كنید. اگر
یكى از آن دو یا هر دو نزد تو به پیرى رسند پس به آنها «اف»- سخن بیزارى و
ناخوشایند- مگو و بر ایشان بانگ مزن- یا: ایشان را از خود مران-، و به
ایشان گفتارى نیكو و درخور گرامیداشت بگو. و آن دو را از روى مهربانى بال
فروتنى فرود آر، و بگو: پروردگارا، آن دو را به پاس آنكه مرا در خردى
بپروردند، ببخشاى.
نكتۀ ظریف این آیات آن است كه سفارش به رعایت احترام والدین در كنار سفارش به پرستش خدای یگانه واقع شده است.
ظلم به فرزند نیز مذموم و ناپسند است. دختری كه مقدمات ازدواج او فراهم
نشده و تحت تكلّف پدر و مادر است، شرایط حسّاسی دارد و نباید با زورگویی،
درشت گویی و یا سرزنش و اهانت پدر و مادر مواجه شود.
ظلم به دیگران،به واسطۀ اهانت و آبروریزی
مرتبۀ بعدی ظلم به افراد بی یاور، كه پرهیز از آن اهمیّت بسیاری دارد،
گناهانی نظیر غیبت، تهمت و شایعه پراكنی است. متأسفانه این مرتبه از ظلم
امروزه در جامعه بسیار رایج و شایع است. افراد در مجلس می نشینند و پشت سر
كسی كه حضور ندارد، غیبت می كنند یا به او تهمت میزنند.
در بسیاری از مجالس، برای كسی كه حضور ندارد، شایعه سازی و شایعه پراكنی می
كنند و چون نمی تواند از خودش دفاع كند و پاسخ شایعات را بدهد، در آن جلسه
یاوری جز خداوند ندارد و مظلوم واقع می شود.
تهمت و نسبت ناروا به دیگران دادن، گناه بسیار بزرگی است كه امروزه نقل
محافل و مجالس شده است. من تصور می كنم كمتر مجلسی بشود یافت كه این گناهان
بزرگ و این ظلم های عظیم در آن نباشد. به تجربه هم اثبات شده است كه
افرادی كه مرتكب چنین گناهانی می شوند، عاقبت به خیر نخواهند شد.
بردن آبروی دیگران و هتك حرمت و اهانت به شخصیت سایر انسان ها، حقّ النّاس
است و اگر انسان نتواند جبران حقّ النّاس خویش را بكند، عاقبت سوئی در
انتظار او خواهد بود.
بیش از نود درصد سخنانی كه در محافل و مجالس بیان می شود، تهمت است و كسانی
كه مورد این ظلم واقع می شوند، از آن نسبت هایی كه به آنان داده می شود،
مبرّا هستند. ای كاش لااقل این سخنان غیبت بود.
من همواره به جوانان می گویم: شما را به خدا قسم می دهم تهمت نزنید و اگر
راجع به كسی تهمت شنیدید، از او دفاع كنید. متأسفانه بسیار اتفاق می افتد
كه افراد متدیّن در جلسات حضور دارند و در مقابل آنان به دیگران تهمت زده
می شود ولی یا سكوت می كنند و یا آن تهمت را همراهی می كنند كه هر دو بد
است.
امام حسین«سلاماللهعلیه» در روز عاشورا همۀ ما را از چنین ظلمهایی بر حذر داشتهاند.
با تأسف باید گفت، بسیاری از رسانه های گروهی، روزنامه ها و سایت های
اینترنتی، امروزه تبدیل به تهمتنامه، غیبتنامه و فحشنامه شده اند؛ مطلبی
منتشر می كنند و خودشان هم می دانند كه تهمت است، ولی منتظر می مانند تا
تكذیب شود. اما وقتی آبروی كسی رفت و شخصیّت او در اذهان عمومی خدشه دار
شد، تكذیب مطلب سودی به حال وی نمی بخشد و جبران آبروی رفته را نمی نماید.
اهانت به دیگران و بردن آبروی افراد، مثل جنگ با خداوند متعال است.
«مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ»
گناه كسانی كه تهمت می زنند و اهانت می كنند بسیار بزرگ است و افرادی كه آن
تهمت و اهانت را می شنوند و از مظلوم دفاع نمی كنند نیز گناهكارند. اهمیّت
این مطلب به قدری است كه چهار امام بزرگوار آن را بیان فرمودهاند و نیز
در روز عاشورا، آخرین گفتگوی دو انسان كامل، دو امام معصوم، در حساس ترین
مواقع، راجع به پرهیز از ظلم به كسی است كه یاوری ندارد.
روایت امام حسین«ع» همیشه مصداق دارد
روایت نورانی امام حسین«سلاماللهعلیه» صرفاً مربوط به زمان خودشان نیست.
این روایت زنده است و همواره مصداق دارد. بنابراین ذهن ما نباید فقط برود
روی ظلمی كه شمرابن ذی الجوشن و عمر سعد و ابن زیاد به
اهلبیت«سلاماللهعلیهم» روا داشتند. بلكه باید مراقب باشیم خود ما مصداق
سخن و هشدار حضرت سید الشهدا«سلاماللهعلیه» واقع نشویم. دفاع از
مسلمانان، از اوجب واجبات است و كوتاهی از دفاع كسی كه یاوری ندارد، گناه
بزرگی است.
بعضی اوقات گرفتاری های دنیوی افراد صالح و شایسته، ناشی از عدم دفاع آنان
از مظلومین است. یعنی غیبت یا تهمتی شنیدهاند و نتوانستهاند یا
نخواستهاند، دفاع كنند و ناخودآگاه و ناخواسته، ظالم شده اند. خداوند
متعال نیز كه مظهر رحمت و رأفت است و بنا دارد افراد نیكوكار و پرهیزكار را
به بهشت ببرد، آنان را گرفتار می كند یا قبل از مرگ به بیماری سختی مبتلا
می كند تا پاك شوند و از این دنیا بروند و این لطف از الطاف خفیّه خداست.
البته این مطلب كلیّت ندارد و گرفتاری های دنیوی عوامل بسیار دیگری نیز
دارد.
عالم برزخ و قیامت نیز برای افرادی كه به دیگران اهانت كردهاند یا تهمت
زدهاند یا غیبت آنان را كردهاند و حتی برای كسانی كه شاهد این گناهان
بزرگ بوده اند و از مظلوم، دفاع نكرده اند، بسیار مشكل است. بنابر این توبه
از این گناهان بزرگ، از اوجب واجبات است و باید یه آن اهمیّت داده شود.
جهنّم، از الطاف خفیّۀ خداوند
اگر افراد گناهكار بدون توبه از دنیا بروند، باید در جهنّم بسوزند
تا كدورات گناه آنان برطرف شود، پاك شوند و لیاقت بهشت را پیدا كنند. شدّت
رحمت و مغفرت پروردگار متعال به قدری است كه جهنّم نیز از الطاف خفیّه او
است و برای زدودن ناپاكی ها و ناخالصی ها و پاكیزه كردن انسان می باشد.
اگر آدمی ظالم شد، به خصوص اگر به كسانی كه یاوری جز خداوند ندارند، ظلم
كرد، جایگاه او جهنّم است و در جهنّم نیز به جای اینكه از الطاف بیكران
الهی استفاده كند و خود را نجات دهد، حقّه بازی می كند و تصور می كند
همانگونه كه در دنیا ظلم می كرد و دیگران را فریب می داد، در جهنم نیز می
تواند خداوند را فریب دهد.
«یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمیعاً فَیَحْلِفُونَ لَهُ كَما یَحْلِفُونَ
لَكُمْ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَیْءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ
الْكاذِبُونَ»
در روزى كه خداوند همه آنها را برمىانگیزد، پس براى خدا سوگند یاد مىكنند
آن گونه كه براى شما سوگند یاد مىكنند، و گمان مىكنند بر پایه چیزى
هستند، آگاه باش كه آنها همان دروغگویانند.
اگر افراد ظالم و مكّار، چند روزی در دنیا به ظاهر موفق میشوند، خود آنان و
دیگران نباید تصور كنند كه خداوند خیر آنان را میخواهد و به آنان نعمت
عطا میفرماید، بلكه در حقیقت خداوند متعال به این افراد مهلت میدهد تا
هرچه میتوانند بر گناه و ظلم خویش بیفزایند.
«وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ
لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ
عَذابٌ مُهینٌ»
و كسانى كه كفر ورزیدند گمان نكنند كه آنچه به آنها مهلت مىدهیم به خیر
آنهاست، جز این نیست كه مهلتشان مىدهیم تا بر گناه بیفزایند، و براى آنها
عذابى خواركننده است.
بنابراین باید همه توجه داشته باشند و بنا بر فرمایش امام
حسین«سلاماللهعلیه»، از ظلم به كسی كه ناصر و یاوری جز خداوند تبارك و
تعالی ندارد، بر حذر باشند.
اگر هم ظلمی از كسی سرزد یا شاهد ظلم دیگران بود و نتوانست از مظلوم دفاع
كند، باید فوراً توبه كند و به جبران ظلم واقع شده بپردازد تا خداوند سبحان
از قصور و تقصیر او بگذرد و او را بیامرزد.