پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : این روزها بحث داغ فوتبال ایران، احتمال صعود تیمملی به جامجهانی و کاهش تیمهای حاضر در لیگ برتر از 18 به 16 تیم است. میگویند رد پای کارلوس کرش در این تغییر و تحول به چشم میخورد. علی دایی معتقد است اگر واقعا کاهش تعداد تیمهای حاضر در لیگ برتر به خواست سرمربی تیمملی صورت بگیرد، باید فاتحه سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال را خواند.
حضور دو تیم از اسپانیا و دو تیم از آلمان در نیمهنهایی لیگ قهرمانان را چطور میبینید؟
این نمایانگر این مساله است که تیمهای آلمانی خیلی با برنامه و اصولی کار کردهاند. سطح کیفی بوندسلیگا پیشرفت قابل توجهی داشته است. با اینکه از ولخرجیهای اسپانیا در فوتبال آلمان خبری نیست اما کار گروهی آلمانیها به سطح بالایی رسیده است. در کل نشان میدهد که تیمهای باشگاهی و تیمملی آلمان روند رو به جلو و خوبی را حفظ کرده است.
آیا دوره حکومت اسپانیا بر فوتبال اروپا در حال پایان است؟
اینطور نیست که میگویید امسال چنین اتفاقی افتاده باشد. فصل قبل هم فینالیستها اسپانیایی نبودند. چلسی و بایرنمونیخ بودند که به دیدار نهایی رسیدند.
در تقابل دو سبک متفاوت فوتبال اول پیشبینیتان از بازی رئالمادرید و بورسیادورتموند را بگویید.
بازی سختی خواهد بود که از حالا نمیتوان تیم برنده را پیشبینی کرد اما در میان دو تیم آلمانی، دوست دارم دورتموند برنده باشد. حتی بایرنمونیخ و بارسلونا را هم نمیتوان پیشبینی کرد.
در بایرنمونیخ بازی کردهاید، بارسلونا را هم دوست دارید. این بازی چه میشود؟
خیلی سخت است. بارسلونا متاسفانه شرایط همیشگی خود را ندارد. برعکس، بایرنمونیخ تیم بسیار قوی و خوبی است اما نمیشود نتیجه را پیشبینی کرد.
دوست دارید بایرنمونیخ فینالیست شود یا بارسلونا؟
در شرایط فعلی و به خاطر مسی دوست دارم بارسلونا برنده این دیدار شود. البته اگر مصدومان این تیم به شرایط بازی برسند فکر نکنم مشکل خاصی برای پیروزی در این دیدار داشته باشند.
یوپ هاینکس از نیمفصل میدانست سال آینده در بایرنمونیخ نخواهد بود اما با قدرت به کارش ادامه داد و تیمش را شش هفته مانده به پایان فصل قهرمان کرد. چرا چنین روحیهای را در مربیان ایرانی نمیبینیم؟
به نظر من فرق فوتبال ما با فوتبال حرفهای دنیا در همین مسایل است. ما میخواهیم جایی سرمربیگری کنیم که فکر میکنیم نیمکت آن تیم ارث پدرمان است اما آنجا به خاطر قراردادی که میبندند تا روز آخر تعهدشان با قدرت کار میکنند. حتی اگر بدانند فصل بعد نخواهند بود. نتایجی که امسال یوپ هاینکس کسب کرده در تاریخ بایرنمونیخ سابقه نداشته است. الان به فینال جامحذفی رسیده، قهرمان بوندسلیگا شده، جزو چهار تیم برتر اروپاست و شانس قهرمانی در لیگ قهرمانان را دارد چون آدم حرفهای است.
چطور این همه تفاوت میان یک مربی خارجی و مربی ایرانی وجود دارد؟
چون یوپ هاینکس مربی حرفهای است چون عادتهای بد و غیرحرفهای فوتبال ایران را در فوتبال حرفهای آلمان و اروپا نمیبینیم. کسی را پنهانی نیاوردهاند به توافق برسند و خودش از این موضوع بیاطلاع باشد. یوپ هاینکس میداند فصل بعد مربی دیگری به جای او خواهد آمد. اما میآید و با قدرت به کارش ادامه میدهد. چون همه مسایل روشن و واضح است. چیزی پشتپرده نیست. متاسفانه این پشتپردهها پدر فوتبال ایران را درآورده است.
بازیکنان بایرنمونیخ هم با وجود قهرمانی زودهنگام انگیزه پایداری برای پایان فصل موفق دارند و به قراردادشان متعهد هستند.
به طور حتم چون حرفهای هستند. آنها فکر نمیکنند چون قهرمان شدهاند همه چیز به پایان رسیده است. آنها قهرمان بوندسلیگا شدهاند، اما دنبال قهرمانیهای بعدی هستند. بازیکنان ما زود قانع میشوند اما آنها تا روز آخر با توجه به تعهداتی که دارند با قدرت کار میکنند. این نشاندهنده تفکر حرفهای و فوتبال حرفهای است.فاکتورهایی که متاسفانه ما از آنها بیبهرهایم.
میگویند براساس نظر سرمربی تیم ملی بوده که تصمیم گرفتهاند لیگ برتر از 18 به 16 تیم کاهش پیدا کند. آیا آقای کرش مجاز به داشتن چنین اختیاری است؟
اول از همه اگر قرار باشد که سرمربی تیمملی برای لیگ ما تصمیم بگیرد، باید فاتحه آن سازمان لیگ و آن فدراسیون را خواند. متولیان فوتبال میتوانند از سرمربی تیم نظرخواهی کنند و مشورت بگیرند اما نه اینکه هرچه مربی تیمملی بگوید همان بشود.
18، 16 یا 14 تیمی؛ اما باز هم تیمهایی خواهند بود که آسانسور لیگ برتر شوند، شما موافق 16 تیمی شدن لیگ برتر هستید؟
من به شخصه موافق 16 تیمی شدن لیگ نیستم، اما چون تصمیمگیری شده باید آن را اجرایی کنند. اگر سالهای آینده خواستند، میتوانند تعداد تیمها را اضافه کنند.
به نظر شما آیا کم شدن تعداد تیمهای لیگ برتر به کیفیت فوتبال ما کمک خواهد کرد؟
کاهش تعداد تیمهای لیگ از 18 به 16 تیم کمکی به فوتبال ما نمیکند. حرف من این است که درست یا غلط تصمیمی است که گرفته شده و باید آن را اجرایی کنند. در سالی که تراکم بازیهای ملی را داشتیم، لیگمان با 18 تیم برگزار شد، اما در سالی که تراکم بازیهای ملی کمتر است، میخواهیم لیگ برتر را با 16 تیم برگزار کنیم.
درباره بازیکنان و مربیان خارجی که به تیمهای باشگاهی ما آمدهاند، چه صحبتی دارید؟
ابتدا در مورد بازیکن باید بگویم، اگر قرار است بازیکنان خارجی به تیمهای ما بیایند، باید چیزی برای یاد دادن به بازیکنان خودمان داشته باشند. در این مورد خیلی کم بازیکن باکیفیت خارجی در تیمهایمان دیدهایم. یک تیم شهرستانی مدافع خارجی آورده که هفتهها یا در لیست 18 نفره نبوده یا روی نیمکت نشسته است. اما در مورد مربی میتوانم از استانکو پوکلهپوویچ یاد کنم که گروه خوبی را تحویل فوتبال ایران داد؛ یا مرحوم ایویچ. الان هم آقای کرانیکار خیلی خوب کار کرده است. یا تونی اولیویرا در تراکتورسازی که سبک بازیاش را خیلی دوست دارم.
در مورد علی دایی گفته میشود زود بود که سرمربی تیم ملی شود؟
از لحاظ تجربه اینکه با چه کسانی کار کنم، بله تجربه لازم را نداشتم؛ اما از لحاظ فنی اینطور نیست. من تنها با یک شکست در 23 بازی رسمی از تیم ملی کنار گذاشته شدم، اما اگر مانند کارلوس کرش سفت و سخت قرارداد میبستم، شرایط فرق میکرد.
آیا به نظر شما کارنامه کارلوس کرش موفق بوده است؟
به نظر من الان وقت مطرح کردن این صحبتها نیست. تیم ملی در شرایط حساسی به سر میبرد. همه باید از تیم ملی کشورمان حمایت کنیم تا به جامجهانی برود.
ورود و خروج علی دایی به تیم ملی به عنوان سرمربی از مسیر درست انجام شد؟
ورود من به تیم ملی کاملا ورزشی بود. آقای علیآبادی که آن زمان رییس سازمان تربیتبدنی بود من را انتخاب کرد، اما کنار گذاشتنم از تیم ملی توسط کسی صورت گرفت که جایی در ورزش نداشت.
مهدی مهدویکیا 15 اردیبهشت از فوتبال خداحافظی میکند، شنیده شده قصد دارید در آن روز به ورزشگاه آزادی بروید؟
اگر وقتم آزاد باشد و تداخلی با برنامههای تیمم نداشته باشد، حتما به ورزشگاه آزادی میروم تا آخرین حضور مهدی مهدویکیا در مستطیل سبز را ببینم.
مهدویکیا آخرین بازیکن از نسل طلایی تیم 1998 است که از فوتبال خداحافظی میکند، فکر میکنید این تیم تکرار میشود؟
آینده را نمیتوان پیشبینی کرد، اما حالا حالاها چنین بازیکنانی در یک تیم و دور هم جمع نمیشوند.
آیا میتوان تیم ملی 1998 را بهترین تیم ملی 30 سال اخیر دانست؟
من این تیم را خیلی دوست دارم، تیم منسجمی بود که همه با هم رفیق بودیم. حداقل اختلافات در آن تیم بود. ترکیب بازیکنان و کسانی که کنار هم بازی میکردند خیلی با هم جور بود.