arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۰۷۵۷۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۰۹ - ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۲
حسین موسویان و شهیر شهیدثالث مطرح کردند:

چرا تهدیدات آمریکا علیه ایران کارگر نیست؟

حسین موسویان و شهیر شهیدثالث در مقاله ای مشترک در المانیتور نوشتند: اظهارات مقامات امریکا مبنی بر تهدیدحمله نظامی به ایران اگر تاثیر عکس نداشته باشد، کاملا بی فایده است. آنها می نویسند دو نظریه می تواند تهدیدات رو به افزایش اخیر امریکا علیه ایران را توضیح دهد. موسویان و شهیدثالث نشان می دهند که چرا هر دو نظریه فاقد کارآئی لازم اند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


حسین موسویان و شهیر شهیدثالث در مقاله ای مشترک در المانیتور نوشتند: اظهارات مقامات امریکا مبنی بر تهدیدحمله نظامی به ایران اگر تاثیر عکس نداشته باشد، کاملا بی فایده است.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، در مذاکرات ماه اوریل در آلماتی، ایران پیشنهاد پنج بعلاوه یک را رد کرد. ایرانی ها معتقد بودند، تعهد تهران به تقاضای قدرت های جهانی برای حداکثر شفافیت باید با احترام به حقوق بنیادین این کشور به غنی سازی صلح امیز تحت پیمان ان پی تی  و کاهش تحریم ها پاسخ داده شود.

در حالیکه گفتگوها به سمت یک مسیر عقلانی حرکت می کند، تهدیدات مداوم آمریکا نسبت علیه ایران تنها به جلوگیری از شتاب روند فعلی و مآلا تثبیت بن بست موجود منجر می شود.

دو نظریه می تواند تهدیدات رو به افزایش اخیر امریکا علیه ایران را توضیح دهد.

اول، برخی بر این باورند که اعمال تهدید، ایران را مجبور به عقب نشینی از موضع اولیه خود در دفاع از حقوق مشروع خود در تکنولوژی صلح امیز هسته ای می کند. با این حال، این استراتژی هرگز کارگر نبوده و در آینده هم نخواهد بود.

از میان دلایل متعدد، دلیل عمده این امر، باور مشترکی است که به بنحوی گسترده در میان مسئولان ارشد ایران وجود دارد، و آن این که هرگونه مصالحه، از جمله تعلیق غنی سازی تحت اجبار، تهدید و ارعاب راه را برای اعمال فشار های بیشتر و درخواست امتیازات افزون تر از سوی امریکا باز می کند. حامیان این دیدگاه معتقدند که انعطاف پذیری ایران در برابر تهدید و فشار امریکا بدین معنی است که روش مزبور کارگر است. بنابراین به محض تسلیم ایران به فشار در باب مسئله هسته ای، آمریکا مسائل دیگری از جمله حقوق بشر و حمایت از تروریسم برای براندازی نظام مطرح خواهد نمود و روش فشار و ارعاب را از سر خواهد گرفت.

بعلاوه، تهدیدات نظامی در راستای وادار ساختن ایران به توقف برنامه صلح امیزش بی فایده است چراکه کارشناسان نظامی در این کشور بر این باورند که امریکا قادر به انجام عملیات نظامی طولانی مدت نیست. از میان چندین گزینۀ بی ثبات کننده در برابر حمله ی آمریکا، تهران معتقد است که قادر است با انجام جنگی نامتقارن در خلیج فارس، مسیر حرکت محموله های نفتی را به شدت خطرناک نموده و جریان انتقال نفت را تقریبا متوقف نماید. این اقدام باعث افزایش قیمت نفت و وادار شدن ایالات متحده به عقب نشینی به دلیل فشار اقتصادی، در در درون امریکا و جامعه بین المللی می شود.

بحث بر سر این نیست که آیا تهران از نظر نظامی قادر به انجام این اقدامات هست یا نه. بلکه مسئله ان است که در ذهن ایرانی ها، تهران قدرت و پتانسیل اختلال در تولید و صادرات نفت در منطقه را با حمله به تانکرهای نفت، خطوط نفتی، پالایشگاه و تاسیسات تولید نفت دارد. با وجود این تلقی در ذهن ایرانی ها، زبان تهدید سلاح تاثیر گذاری نیست چرا که آنان خود را قادر به مقابله موثر با حمله اختمالی آمریکا می دانند.

نظریه دوم آن است که امریکا به واقع در تهدیداتش جدی است و اگر مذاکرات توقعات این کشور را براورده نکند به ایران حمله خواهد کرد. اما این استراتژی هم از چندین جهت دارای اشکال است.

در 13 سپتامبر 2012، سندی با عنوان "برآورد بهره ها و هزینه های اقدام نظامی علیه ایران" منتشر شد که به امضای 30 کارشناس بلند پایه در امریکا رسیده بود.

از قضا در میان امضا کنندگان افراد شناخته شده ای از جمله چاک هیگل وزیر دفاع جدید امریکا نیز حضور داشتند. این گزارش نتیجه گیری می کرد که حمله ی یکجانبه اسرائیل به ایران، برنامه هسته ای این کشور را دو سال و حمله ی امریکا برنامه هسته ای تهران را 4 سال به تاخیر می اندازد. بر اساس این گزارش، هیچ حمله ای قادر به از بین بردن دانش بومی که ایرانی ها آن را بدست اورده اند، نیست.

در صورت حمله به ایران، این کشور از ان پی تی خارج شده و این احتمال که به دنبال ساخت سلاح هسته ای برود وجود دارد. چنین اقدامی، هدف سیاست های قهر آمیز آمریکا را که جلوگیری از اتمی شدن ایران است با شکست مواجه می کند. اما مهمتر از همه، حمله به تاسیسات ایران بدون شک منجر به جنگی تمام عیار می شود، حتی اگر امریکا قصد ورود به آن را نداشته باشد. چرا که در صورت حمله،  ایران با شدت هر چه تمام تر به مقابله خواهد پرداخت.

اگر امریکا حقیقتا به دنبال راه حل دیپلماتیک است، رویکرد افزایش تهدیدات علیه ایران جوابگو نیست. این لفاظی ها تنها مانعی بزرگ در مقابل سیدن به راه حل مسالمت آمیز است.

بعلاوه، اگر امریکا قصد حمله به ایران را داشته باشد، نباید توانایی های ایران را دست کم بگیرد. دست کم گرفتن، فاکتوری مهم در بروز بسیاری از جنگ های طولانی مدت، از جمله جنگ های امریکا در افغانستان و ویتنام بوده است.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
امیر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۳
2
7
درود بر شهیر عزیز خیلی وقت بود مقاله ای از ایشون ندیده بودم بیاد فروم ایران آمریکا.
نظرات بینندگان